من ازمیان آتش حرف میزنم.خون به زانو رسیده. که با که میجنگد وبرای چه؟جنگ طریقت است یا شریعت است یا تیره و تبار؛ یا سودی ناچیزتر از خون کودکی؟ بر سَرِ پیکرههای بیجان راه میرویم که ما را همین دَمِ پیش عزیزترکسان بودند؛ خواهری یا برادری؟ مادری یا پدری؟ (تاراج نامه اثر بهرام بیضایی)
امتداد – میرا قربانی فر:
آن چه امروز در افغانستان میگذرد انگار بخشی از تکرار دوباره خاطره تاریخی یک سرزمین است که سر برآورده و زخم میزند بر پیکر مردمانش. بخشی از تاریخ تاختوتازهایی که عمر و هستی مردمان ساکن در این جغرافیای بلازده را هر بار در گردوغبارش فرو میبرد.
در میان همه این همهمهها و تاراجها که هر بار جان آدمیان را اسیر پنجه تقدیر میکند اما سرنوشت زنان این خاک بیشتر و سختتر با رنج و مهنت گره خورده است. رنجی که انگار هر چه دنیا مدرن تر شد اما در همان لایه های بدویاش باقی ماند. هر لایه را که حالا با خون و جنون برمیداری و هر صفحه از این کتاب را که ورق میزنی بیشتر با انبوه رنج آدمیان رخ به رخ میشوی و رنج زنانی که میخواستند و میخواهند روایتگر شقاوتهای دوران باشند نیز قطعا بیشتر و مضاعفتر است.
حالا طالبان که سایه منحوس آن همه آزار و رنجش برای ۲۰ سال بر سر مردمان بود و از حکومت ۵ ساله اش هزاران صفحه روایت درد باقی مانده بود بار دیگر در حالی به کابل رسیده است که بر دستان تفکر طالبانیسم، نه فقط خون هزاران انسان بیگناه که خون دهها زن خبرنگار و فعال رسانه ای نیز خشکیده است. مهم نیست چقدر کشورهای جهان جمع شوند تا برایشان خونشویی کنند، در نهایت بوی آن خون ها که بر دامانشان است به جهان خواهد رسید.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet