گزارش تکان دهنده “مجمع جهانی اقتصاد” از آینده ایران
مجمع جهانی اقتصاد در یک گزارش تحلیلی مهمترین ریسکهای پیش روی جهان را بررسی کرده و به تازگی آخرین گزارش خود را منتشر کرده است. این گزارش نشان میدهد ایران در یک دهه آینده با ۵ ریسک مهم دست به گریبان است که مهمترین آنها بیکاری و سرخوردگی جمعیت جوان کشور است….
به گزارش رویداد۲۴ مجمع جهانی اقتصاد در گزارشی که دو سال بعد از شیوع ویروس کرونا منتشر شده، مهمترین خطرات پیش روی جهان را خطر تغییرات اقلیمی معرفی کرده، اما وضعیت برای ایران که همزمان با بحران زیست محیطی با بحرانهای سیاسی و اقتصادی هم سر و کار دارد فرق میکند.
این نهاد از بیش از ۱۲ هزار کارشناس خواسته به سوالی درباره ۵ ریسک حیاتی که ۱۲۴ کشور جهان در ده سال آینده با آن مواجهند، پاسخ دهند. از این کارشناسان خواسته شده ریسکهای نامبرده را بر اساس اولویت از بین فهرستی ۳۵تایی از انواع خطرات پیش رو انتخاب کنند. اولین ریسکی که برای هر یک از کشورها انتخاب شده، در واقع پر تکرارترین خطری بوده که کارشناسان به آن اشاره کردهاند و به ترتیب خطرات بعدی هم به همین منوال دستهبندی شدهاند.
در مورد کشور ما ایران بیشترین خطری که کشور به لحاظ اقتصادی در یک دهه آینده با آن مواجه خواهد بود خطر بیکاری و بحرانهای معیشتی است. به ترتیب مقولههای «سرخوردگی فراگیر جوانان»، «رکود طولانی اقتصادی»، «بحران منابع طبیعی» و «از دست دادن تنوع زیستی و فروپاشی اکوسیستم» به عنوان خطرات دوم تا پنجم شناسایی شده برای ایران در ده سال آینده ذکر شدهاند.
سه مورد از ۱۰ مورد خطرات پیش روی جهان در ده سال آتی جنبه اجتماعی دارند. از جمله آنها یه «بحرانهای معیشیتی» و «از بین رفتن انسجام اجتماعی» باید اشاره کرد. مجمع جهانی اقتصاد در بخشی که به مسئله از بین رفتن انسجام اجتماعی پرداخته تصویری از اعتراضات دیماه سال ۹۶ در ایران را به عنوان تصویری برای بازنمایی این بحران انتخاب کرده است.
این در حالی است که بحرانهای فزایندهٔ کنونی کشور که از سیاستهای رژیم ولایت فقیه سرچشمه میگیرند بهاوج خود رسیدهاند. رویکرد اقتصادی رژیم به سیاستهای نولیبرالی، محاصرهٔ اقتصادی ایران از سوی امپریالیسم، و حاکمیت فاسد و ضد مردمی چشمانداز آیندهای روشن برای مردم و میهن را نوید نمیدهند. تورم، سیر صعودی سرسامآور هزینۀ زندگی، افزایش بیسابقۀ بیکاری، ورشکستگی گروه بزرگی از صنایع تولیدی، همگی، حکایت تعمیق بحران رژیم و اوج گیری فزایندۀ اعتراض های مردمی است. ناتوانی سران جمهوری اسلامی در حل بحران فراگیر، تکیه به سرنیزه و خودکامگی قرون وسطائی، تشدید تضادهای درون جامعه، و انزوای فزاینده حکام مرتجع در نتیجهٔ فاصله گرفتن مردم از آنان به نیروهای مترقی و آزادیخواه مبارز بر ضد دیکتاتوری حق میدهد تا به امکان تحولاتی مثبت در آینده میهنمان با خوشبینی نگاه کنند. تجربه تاریخی این واقعیت را نیز روشن میسازد که از صحنه بیرون راندن ارتجاع داخلی و تحقق بخشیدن به آماجهای مردمی بدون مبارزه پیگیر و همکاری مستمر همه نیروهای ملی و مترقی امکانپذیر نیست. حل معضلهای بغرنج موجود در برابر جامعه و مردم ما دشوارند. مسئله بر سر فقر و ثروت، استعمار و استقلال، برابری و تبعیض، دشمنی یا همکاری با نیروهای ضد امپریالیستی در مقیاس جهانی است. راهحلهایی که حاکمیت ارتجاعی برای معضلهای گوناگون ارائه میدهد، کارا نبوده بهجز مشتی لفاظیهای متناقض و بیمحتوا که یکی دیگری را نفی میکند و هنوز پدید نشده از بین میرود چیز دیگری نیستند.
واقعیت زندهٔ امروز میهن ما عبارت است از تشدید نارضایی عمیق مردم ستمدیده از جمهوری اسلامی است، یعنی نفرت از رژیمی است که با بیرحمی تمام خون مردم را در شیشه کرده است، مردمی که یگانه “گناهشان” خواست دستیابی به حقوق انسانیشان است. برای اثبات این واقعیت به بازگو کردن رویدادهای کشور از زبان نیروهای مترقی لزومی نیست، زیرا واقعیت انزجار مردم رنجدیده از حاکمیت و عزمشان به رزم علیه حکومت “اسلامی” چنان عیان است که حتی سردمداران رژیم نیز بهرغم تلاش برای کتمان حقایق نمیتواند آن را پردهپوشی کند. بهگزارش سایت زمانه، ۱۶ دیماه، فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، در مصاحبه با روزنامه “همدلی”، از خدشهدار شدن رابطه مردم با “روحانیت” و بیزاری مردم از طلبهها خبر میدهد و میگوید: “بسیاری از طلابی که میخواهند به بازار بروند، خریدی دارند، یا کاری دارند یا میخواهند به مغازهای بروند، سعی میکنند با لباس روحانیت نروند، برای اینکه مردم متلک یا فحش میدهند. امروزه روحانیت کمتر با لباس روحانی در مجامع عمومی ظاهر میشود که معذب نشود. مردم گرانی و تمام مشکلات را از چشم روحانیت میبینند، لذا بهاین سادگی نمیتوان آن رابطهای را که سابق بر این میان روحانیت و مردم بود و خدشهدار شد، اصلاح کرد.”
اعتراضهای پردامنه به “سیاستهای کلان” رژیم، از سیاست تنشزای منطقهای و بینالمللیاش و نحوهٔ مقابلهاش با بحران همهگیری کرونا، نابودی محیط زیست گرفته تا حل معضل حقوق بازنشستگی، مطالبههای صنفی معلمان، کارگران، پرستاران، معیشت مردم، بحران مسکن و بیکاری بهویژه جوانان، و جز اینها، هشدارهایی جدیاند که با پیکاوی آنها میتوان دریافت که ساختار حکومت “ولایت مطلقه فقیه” آشکارا از سوی جامعه زیر سؤال رفته است و می توان گفت که در صورت ادامۀ وضع موجود بیتردید پوستهٔ جامعه ترک خورده و رژیم ولایی با خیزشهای اجتماعی فزاینده ای رو به رو خواهد شد.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet