تا درِ خانهء روسیه؟
کلاوس واگِنِر: روابط روسیه و کشورهای ناتو به ویژه آمریکا در وضعیتی آشفته قرار دارد. تنش هنگامی باز سربرداشت، که رهبری اوکراین دست به گسیل یگانهای سنگین به مرز جمهوریهای دونباس زد و آشکارا تبلیغات پرهایهویی در باره اشغال دوباره این دو جمهوری مردمی، و همچنین کریمهء پیوسته به روسیه، راه انداخت.
چنین اقدامهایی، بر پایه چینش کنونی بسیار چیزها، هنگامی در پهنه ممکنات میگنجند، که رهبری ایالات متحده تصمیم به دخالت نظامی گسترده گرفته بوده باشد. تازه در این صورت نیز بهیچ روی گارانتی برای موفقیت وجود ندارد. چنین تصمیمی میتوانست برای نخستین بار پس از سال ۱۹۴۵، ماشین جنگی ایالات متحده را برابر یک هماورد همپایه، شاید هم برتر، قرار داده باشد. و البته اکنون ارتش آمریکا نه دیگر در آن اوج شکوفایی قدرت، بلکه فرسوده از رشوهخواری، از سلطه سوداگری بر بخش بزرگ نولیبرالی شدهء مزدوری، از کلاف سردرگُمِ صنایع جنگافزاری، و بالاتر از همه [چماقی] نیمسوز برامده از شکست برابر دشمنان بهمراتب ناتوانتری همچون عراق، افغانستان یا سوریه است. خیالپردازیهای غربی درباره یک جنگ چریکی (واهی) پس از اشغال [احتمالی] اوکراین وسیله نیروهای روسی، بخوبی ژرفای بی پایگی ارزیابی کانونهای استراتژیست غربی از وضعیت را نشان میدهد. کارشناسان نظامی بسیاری تردید جدی به نتیجه مداخله نظامی ایالات متحده ابراز میدارند.
کانونهای اثرگذاری در پنتاگون نیز مسئله را گویا بههمین گون میبینند. در اینجا نیز تمایلی بازشناختنی برای پذیرش ریسک یک شکست خفتبار دیگر، [اینبار] بههوای خشکهفاشیستهای اوکراینی، وجود ندارد. واشنگتن همانا پنجهء نه برتکانیده و بجاش به تهدیدهای مرسوم تحریمی گریخته و چون همیشه این بار هم گویا درشتترین و دشوارترین تحریمها از زمان آفرینش چرخِ فلک بوده باشد. رهبری روسیه بیتوجهی نشان داده و در واکنش خواستار پایان دادن به شرقگسترانی ناتو شده است. نه تنها این: روسیه خواستار برچیدن کلیه تاسیسات نظامی ساخته شده در شرق اروپا پس از پایان جنگ سرد شده است. بیدلیل نیست، که واشنگتن روسستیزان اوکراینی را فلهای به جنگابزارهای مدرن مجهز کرده است.
رئیس پنتاگون لوید آستین “در” را برای ورود اکراین و گرجستان به ناتو “باز” می بیند. از نگاه کوسِ جنگ نوازان بیآزرمی چون ینس استولتنبرگ، دبیر کل ناتو، البته هیچچیز و هیچکس در جایگاهی نیست، تا گسترش پیمان «فقط دفاعی» ناتو را متوقف کند. بیدلیل نیست، که ولادیمیر پوتین این را تهدیدی برای هستی روسیه نامیده است. این موشکهای مدرن میتوانند در چند دقیقه از اوکراین برسر مسکو باریده شوند – تهدیدی که روسیه نمیتواند آن را بی پاسخ گذارد. امکان عقب نشینی بیش ازین وجود ندارد. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، سخنان استالین را قبل از نبرد استالینگراد تکرار کرد: «هیچ گامی به عقب!» [برداشته نخواهد شد]
خودداری (فعلی) واشنگتن از وارد شدن به میدان جنگ، کنار اوکراین و برضد روسیه، دستکم، بهرغم دلخوری روسستیزان اروپایی، یک گفتگوی مسلم منطقی را بارخواهدآورد. دوروز پس از آنکه سرگئی ریابکوف معاون وزیر امور خارجه روسیه در ۱۰ ژانویه با همتای خود وندی شرمن در ژنو دیدار کرد، معاون وزیر امور خارجه روسیه الکساندر گروشکو در نشست ناتو-روسیه در بروکسل شرکت کرد. تنها یک روز پس از آن، سازمان امنیت و همکاری اروپا در وین با الکساندر لوکاشویچ، سفیر روسیه در همین سازمان، درباره وضعیت انفجاری اروپای شرقی نشست گذاشت. این گفتگو برداشتی را که از زورکشی بر سر اوکراین به دست آمده بود، تأیید کرد: موزیک در واشنگتن و مسکو نواخته میشود – اروپا کنار گذاشته شده است. گفتگوی ریابکو-شرمن بیشتر یک گفتگوی بنیادین بود، بروکسل و وین بیشتر ماهیت اطلاعاتی داشتند. این آن چیزی نبود که ساده و سرراست بتوان در بروکسل، پاریس و برلین دید.
مذاکرات ژنو به تغییرات اساسی نیانجامید، چنانکه انتظار دیگری هم نمیرفت. ستادهای غربی را پریشانی فراگرفته است، همان پریشانی، که در مورد پاسخ به قرار پیشنهادی روسیه وجود دارد. شرمن، و همچنین استولتنبرگ و دنبال اینها آنالنا بائربوک چیزی برای گفتن ندارند، مگر به سنگ نبشتههای کهن روسستیز ارزشهای غربی و سیاست تحریم و تهدید دست یازند. امروز وضعیت سراپا متفاوت از سال ۲۰۰۸، هنگامه بحران مالی، یا ۲۰۱۴ پس از کودتای میدان مینماید. روسیه سخت کار کرده است، تا خود را برابر تحریمها و شهربندانها ایمن گرداند و ظاهرا همه چیز نشان از موفقیت چشمگیرش دارد. ریابکو توانست با آرامش کامل پیامدهای این سیاست باج گیری را بر اقتصادهای غرب به ویژه اتحادیه اروپا نشان دهد. خواست روسیه برای توقف شرقگستری ناتو سوژه ماندگار خواهد شد و این کتشلواریهای صنعت و مالیه اند، که چنین بادسواران شرق تازی چون بائربوک و استولتنبرگ را به زمین واقعیات بازخواهندگرداند.
برای “زبدگان” غرب گوارش این داستان بس دشوار است، که پس از سدهها تسلطشان [بر شرق]، اکنون همان داغ نکبتداران و تیپاخوردگان پیشینش به جایی رسیده باشند، تا خواستههایی را پیشنهند، که دیگر بهآسانی از روی میز برداشتنی نباشند. از این روست، که برخی نمایندگان تابلودار سیاست مداخلهجویی بشردوستانه آشکارا به نفس تنگی افتادهاند. همکاریهای اوراسیایی با بزرگبازیگرانش، چین و روسیه، به پایهای از رشد دست یافتهاست که هم چشمانداز عملیات توفیقآمیز تغییر رژیم و هم امکان به زانو درآوردن کشورهای ناخوشایند با تحریم را به پایینترین میزان رسانده است. ارزشهای غربی دارد ابزارهای سرکوبش را از دست می دهد. خبری نه چندان بد برای سال ۲۰۲۲.
برگرفته از عصر ما، ارگان حزب کمونیست آلمان
۲۱/ ۱/۲۰۲۲
مطلب رسیده
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet