ورشکستگی سیاسی و اقتصادی رژیم استبدادی حاکم
خامنه ای امروز در دیدار با جمعی از تولیدکنندگان و مسئولین اقتصادی و صنعتی با کمال وقاحت مشکلات کشور را به گردن روحانی انداخت و گفت: “اگر در این سالها مسئولان دولتی همراهی میکردند وضعمان بهتر بود.” شواهد و رویدادهای مهم اخیر نشان میدهند که رژیم ولایت فقیه در منجلابی از بحرانهای لاینحل و فساد ساختاری دستوپا میزند و توان مدیریت این اَبَربحرانها را ندارد. درحالی که با گذشت هر روز زندگی و معیشت اکثر مردم و آینده کشورمان با وضعیتی دشوارتر و خطرناکتر روبرو میشود، اما “رهبر” و رئیسجمهور حکومت ولایی امور جاری را کاملاً برخلاف واقعیتهای عینی جامعه برای مخاطبانشان تصویر میکنند. آنان بهغیر از دادن شعار و لاپوشانی بحرانها- بحرانهایی عمیق که جامعه، نظام و رهبریاش را درگیر کردهاند- حرفی برای گفتن و راهکاری برای راهحل ندارند…..
به گزارش فرارو،خامنه ای با اشاره به آمارهای اقتصادی که نشانگر وضعیت وخیم معیشتی مردم ایران است، گفت: “آمارهای اقتصادی کشور در دهه ۹۰ آمار مربوط به رشد تولید ناخالص داخلی،تشکیل سرمایه در کشور، تورم، رشد نقدینگی، مسکن، تأمین ماشین آلات و مسائل مشابه، حقاً و انصافاً خرسندکننده نیست.”
خامنه ای در ادامه تقصیر این مسئله را متوجه دولت سابق دانست و گفت: “هدف دشمنان از تحریم ها فروپاشی اقتصاد کشور بود، قصدشان این بود. حالا فروپاشی اقتصاد البته یک مقدمه بود، برای اینکه با نابودکردن اقتصاد ایران مردم را در مقابل نظام جمهوری اسلامی قرار بدهند و مقاصد سیاسی خباثتآمیز خودشان را از این طریق عمل کنند.”
خامنه ای گفت:” اقتصاد کشور بحمدالله زنده است، پابرجا است ولی به نظر من اگر در این سالها مسئولان دولتی همراهی بیشتری میکردند، رعایت بیشتری میکردند، وضعمان از اینی که امروز هست قطعاً بهتر بود.”
این در حالی است که در جمهوری اسلامی از نهادهای وابسته به خامنه ای به عنوان دولت پنهان یاد می شود.
سران حکومت برای لاپوشانی ریشههای بحرانها و پیامدهای بحرانزای این دیکتاتوری دینی که با سوءِاستفاده از باورهای مذهبی مردم و خدعهگریکشورمان در این چنین وضعیتی قرار داده است، با بیشرمی مدعی پیروزیهای اخلاقی در کشور میشوند و مطالبات مادی اجتماعی- اقتصادی مردم را در این دنیا به “آخرت” حواله میدهند. راستی با داشتن تحصیلات حوزوی و بدون اطلع کافی از علم اقتصاد می توان برای کشور برنامه اقتصاد ارائه داد و در این باره اظهار نظر کرد. خامنه ای با تکیه به فقه سنتی با لانه کردن دولت پنهان در بیت “رهبر” سیاست های مردم ستیز و ایران بر باد ده را تقویت کرده و می کند. تا این کارتل عظیم و چند لایه که درونش جنگ منافع در جریان است و جنگ منافع در بیرون دفتر خامنهای را نیز هدایت میکند.
مثلاً حسن روحانی، در اواخر اسفندماه ۱۳۹۹، با حضور در ویدئو کنفرانسی با نام: “پنجاه و ششمین برنامه افتتاح جهش تولید و آیین بهرهبرداری از طرحهای ملی ، ۵۱ طرح بنیاد شهید و ایثارگران”، در وصف موفقیتهای حکومت اسلامی با اشاره به اهمیت “رعایت اخلاق نبوی برای الگو شدن مسلمانان” گفت: “در مدت این سه سال مردم ما روزهای بسیار سختی مخصوصاً از لحاظ اقتصادی طی کردند اما از نظر اخلاقی و سیاسی و حقوقی پیروزیهای بزرگ و درخشانی بهدست آوردند.” روحانی در مورد “انتخاب کردن”، تصریح کرد: “رعایت اصول اخلاقی است که میتواند همه دنیا را به اسلام و راه حق دعوت کند. … همهٔ ارزشهای ما در سایهٔ انتخاب است اگر ما انتخابگر خوبی باشیم سعادت دنیا و آخرت ما تأمین میشود”.[!] توجهبرانگیز اینکه، هفتۀ گذشته درحالی که که خامنهای و روحانی همزمان از اهمیت “اسلام سیاسی”، “انتخاب خوب و رعایت اخلاق نبوی” و پیروزیهای بینظیر حکومت ولایت سخن میگفتند، برای میلیونها خانوار در سطح جامعه در گذران معمول زندگی معضل تهیه روغن خوراکی و مرغ مطرح بود و اهمیت داشت که با ایستادن در صفهایی بسیار طولانی میخواستند در آن موفق شوند. اینگونه مشکلات بیشمار در زندگی مردم چنان عیاناند که حتی روزنامههای مطیع ولی فقیه و دلبسته به اعتدالگرایی-اصلاحطلبی هم مجبور بهتهیهٔ گزارش و خبر درباره آنها شدهاند. برای نمونه روزنامه “اعتماد ملی” در صفحۀ اول روز چهارشنبه گذشتهاش با تیتر درشت “سَندرُم شنبهها در اقتصاد” در ارتباط با وعدههای برآورده نشدۀ حسن روحانی زیر عنوان: “وعدهٔ عادی شدن شرایط از روز ”شنبه“ آنچه را در متن جامعه بهمضحکهای تلخ تبدیل شده ناگزیر بدینسان بیان میکند: “همیشه قرار بود از ”شنبه“ وضعیت عادی شود و کالا ها ارزان” .[!] البته مدتهاست که ترهات سران “نظام” و حواله دادن راهحلِ وضعیت فلاکتبار مردم و مشکلات مادی به قدیسین و موضوعات دینی یا به سراب پیروزیهای “اسلام سیاسی” و شکست دشمن خارجی نزد افکارعمومی بیاعتبار گشتهاند.
رژیم ولایت فقیه بهدلیل فشارهای قشرهای پاییندست جامعه و شرایط بینالمللی انجام تغییرشکلهایی معین در سطح را در پیش دارد. اما الگوی کنونیاش، یعنی تمرکزِ قدرت سران جناحها در رأس سه قوۀ حکومتی با گماشتن کارگزاران سیاسی- امنیتی، نظامی یا دینیای کاملاً ذوب شده در ولایت (امثال رئیسی،اژه ای، قالیباف) بهمنظور مدیریت کردن اَبَربحرانهای لاینحل همچنان ادامه خواهد داشت، چون رژیم راه دیگری ندارد. اینکه بنا بر خواستِ خامنهای و بنا بر” اقتصاد کشور بحمدالله زنده است، پابرجا است” هم واقعیتهای عینی را تغییر نمیدهد، واقعیتهایی که از ساختار طبقاتی جامعه، اقتصاد ملی ضعیف و نامولد زیر سلطهٔ کلانسرمایهداری انگلی تجاری- مالی بر محور حاکمیت مطلق ولایت فقیه برآمدهاند.
تنها راه برونرفت کشور از اَبَربحرانها، حذف کامل حاکمیت مطلق ولایت فقیه و جدایی کامل دین از حکومت است.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet