طالبان حقابه سیستان را به شورهزار ریخت
این روزها خبر اینکه طالبان حقابه ایران را راهی شورهزار کرده، خشم مردم سیستان را برانگیخته است.
مردم سیستان و بلوچستان در هفتههای گذشته در مرز ایران و افغانستان و مقابل سفارت افغانستان در زاهدان تجمع کردند و خواستار دریافت حق آبِ قانونی شدند، اما دولت اقدام عملی برای دریافت این حق آبِ نکرد. این روزها مردم سیستان عمدتاً در فقر و بیکاری زندگی میکنند و زندگی بیشتر آنها از طریق قاچاق سوخت و روغن میچرخد. متأسفانه سرمایهگذاری مناسبی در این استان صورت نگرفته و بیشتر روستاهای این منطقه زیر شن زارها رفته است و مردم سیستان به خراسان و گرگان مهاجرت کردهاند. اکنون بحران آب در سیستان جدی است. در این ارتباط پیرمحمد ملازهی، تحلیلگر ارشد مسائل افغانستان، به اقتصاد آنلاین گفت: دولت ایران خبر داشته که طالبان به زودی حقابه سیستان را به گودزره سرازیر میکند اما اقدامی نکرد و به بومیها گفته است: «آش را شور نکنند.» از سوی دیگر علیرضا رجایی، سرکنسول سابق ایران در افغانستان گفت: شرایط آب در شمال استان سیستان و بلوچستان بحرانی است، دولت باید مابه ازای حقابه آب امتیازات افغانستان را گروگان بگیرد و گلوگاههای اقتصادی و ترانزیتشان را مسدود کند. در هر صورت واضح است که دولت باید آب این منطقه را اگر نمیتواند از طالبان بگیرد، سرمایهگذاری کند و آب دریای عمان را شیرین سازی کند تا مردم در این منطقه مرزی و باستانی بمانند.
ستاره صبح، الهام صالح آبادی: چندی پیش خبرگزاری افغان ایرکا نوشت در پی رایزنیهای ایران با افغانستان در سفر سرپرست وزارت خارجه طالبان به تهران، روسای این گروه دستور بازگشایی دریچههای بند کمال خان را صادر کردند. ساعتی بعد از انتشار خبر مذکور، هرات نیوز، رسانه افغانستانی با انتشار ویدیویی از سخنگوی وزارت آب و برق طالبان صراحتاً این موضوع را تکذیب کرد. مردم شمال سیستان و بلوچستان هم تاب نیاوردند و تجمعی اعتراضآمیز مقابل پایانه مرزی میلک برگزار کردند. در میان همین هیاهوی اعتراضی خبر رسید که «افغانستان حقابه هامون را با سد کمال خان منحرف کرده و به شورهزارهای گود زره ریخته است».
حق آبه ایران چگونه به شورهزار رفت؟
در این ارتباط پیرمحمد ملازهی، تحلیلگر ارشد مسائل افغانستان به اقتصاد آنلاین گفت: پیش از طالبان و در دوره زمامداری اشرف غنی، زمانی که سد کمالخوان در دست ساخت بوده، حکومت افغانستان از زیر سد شروع به کندن کانالی کرده تا آب اضافی سیلابهایی که سابقاً به سمت دشت سیستان حرکت میکرد را به سمت گودزره سرازیر کنند. همان زمان بسیاری از افراد متوجه شدند و به این حرکت اعتراض کردند اما متأسفانه دولت اقدامی دراینباره نکرد. مردم محلی هشدارهای جدی زیادی میدادند که با این وضعیت در آینده آبی به سمت سیستان نمیآید و آبی که تاکنون به شکل سیلاب به سیستان میآمد از یکسو در سدهای مثل کمالخان و چند سد دیگر ذخیره میشود و از سوی دیگر به سمت گودزره هدایت میشود. آن زمان کسی توجه نکرد و با بومیان طوری رفتار میشد که مثلاً مسئله را شور نکنید. اما حالا دیدند که با تکمیل سد و کانال همین اتفاق افتاد. این تحلیلگر ادامه میدهد: چند روز پیش وقتی سیلابهای زیادی در بالادست آمد و سد کمالخوان مالامال شد، دو دریچه را باز کردند. ایرانیان هم خوشخیال شدند که این دریچهها آب را به سمت سیستان راهی میکند غافل از اینکه آب به سمت کانال میرود و از کانال هم به گودزره هدایت میشود. تازه آن زمان ایرانیها همه تازه فهمیدند که چه کلاهی سرشان رفته است.
شرایط آب در سیستان بحرانی است
محمد سرگزی، نماینده سیستان و بلوچستان، نیز اخیراً گفته: «افغانستان سال گذشته کمتر از ۵ درصد آب را به سمت ایران روانه کرده و امسال با وجود بارندگیهایی هم که بوده هنوز هیچ آبی تأمین نشده است. در حال حاضر شرایط آب در شمال استان سیستان و بلوچستان بهشدت بحرانی است و مردم هیچگونه منابع آبی جز ذخیره چاه نیمهها ندارند.
بحران سیستان برای حاکمیت مرکزی روشن نیست
مغازهی، تحلیلگر مسائل افغانستان، دراینباره نیز عنوان میکند: واقعیت این است که مسئولان ما ضعیف عمل کردند؛ چون بحران سیستان برای حاکمیت روشن نیست. موضوع برای سیستانیها مرگ و زندگی است و برای مرزنشینان تنها یک مسئله فرعی است که نباید موجب تخریب مناسبات ایران و افغانستان شود. او میافزاید: سیستان در حال از بین رفتن است و تمام روستاها به دلیل نرسیدن آب هامون در حال فرورفتن زیر شن هستند، منطقه دچار بحران شده و عده زیادی به سمت خراسان شمالی و اطراف مشهد یا گرگان و گلستان مهاجرت کردهاند. جمعیت اصلی سیستان اکنون در گرگان است نه سیستان. او توضیح میدهد: سال ۵۱ قراردادی بین ایران و افغانستان منعقد و حقابه سیستان روشنشده است. بر اساس این قرارداد ۲۶ مترمکعب در ثانیه از آب هیرمند به ایران تخصیص پیدا میکند اما ذهنت مردم و دولتهای افغانستان این است که آبهایی که از افغانستان سرچشمه میگیرد حق طبیعی آنهاست. در پی همین ذهنیت توجهی هم به مقررات بینالمللی رودهای مرزی ندارند. طالبان با توجه به ایدئولوژیک پشت پردهشان، آب را به این سادگی به ایران نمیدهند مگر اینکه ایران قاطعانه عمل کند.
مغازهی میگوید: ایران ابزارها زیادی در اختیار دارد اما متأسفانه از آن استفاده نمیکند. مسئله چابهار و ترانزیت کالا، ظرفیتهای محلی و شناسایی طالبان به عنوان اهرم فشار ازجمله ابزارهای ایران است، اما از این ابزارها استفاده نمیکند. راهحل اصلی این است که یک وجه مشترکی بین ایران و افغانستان ایجاد شود، مثلاً از ظرفیت مشترکی برای تولید برق استفاده شود و سپس آن برق درازای حقابه به افغانستان داده شود. در غیر این صورت با خشک شدن هامون، تمام منطقه تا نزدیک ایالت زابل و خراسان جنوبی ایران تحت تأثیر قرار میگیرد.
گلوگاههای اقتصادی و ترانزیتی افغانستان را ببندید
علیرضا رجایی، سرکنسول سابق ایران در افغانستان در گفتوگو با اقتصاد آنلاین عنوان میکند که «طالب بدعهد است و حالا هم مردم را سپر خود کرده است. با همچنین افرادی هر توافقی هم که بشود فردا روز بدعهدی میکنند» رجایی ادامه میدهد: ما باید مابه ازای حقابهمان امتیازاتشان را گروگان بگیریم. گلوگاههای اقتصادی و ترانزیتشان در دست ماست. این اقدامات هیچ خطری هم برای کشور ما ندارد. ولی ما چه کردهایم؟ شش ماه ترانزیت کالا را برایشان آزادکردهایم، سوخت به آنها میدهیم، دائم هیئت میفرستیم و سعی داریم همکاری اقتصادی کنیم و…؛ در حالی زیرساخت آنها زیرساخت ناهنجاری است. ایران برای زنده کرده حقابهاش تلاش زیادی کرده اما هرگز نباید تن به رسمیت شناختن طالبان برویم.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet