طبیعت بیرحم هم از کولبران محروم کردستان باج میگیرد
بررسیها نشان میدهد که طی ۳ ماه گذشته، ۹ کولبر از اهالی ثلاث باباجانی، سردشت، جوانرود، بانه و سقز به دلیل وقوع حوادث غیرانتظامی (سقوط از ارتفاعات، انفجار مین در معابر کولبری) در نوار مرزی نوسود و بانه دچار حادثه شدهاند چنانکه در فاصله ۲۳ آبان تا ۲۵ بهمن، ۴ کولبر از ارتفاعات مرزی سقوط کردهاند….
روزنامه اعتماد در ادامه نوشت: جان باختن و مجروحیت شدید مرزنشینان شمالغرب کشور در زمان کولبری، فقط به حوادث غیر انتظامی محدود نمیشود. هر هفته، تعداد قابل توجهی از کولبران، حین تردد در معابر مرزی شمالغرب کشور، بر اثر هدفگیری نیروهای مرزبانی ایران، ترکیه یا عراق، جان خود را از دست داده یا به شدت زخمی میشوند.
مرور آمار فوت و مجروحیت کولبران بر اثر حوادث غیرانتظامی، نشان میدهد که اگرچه خطر مجروحیت یا مرگ بر اثر سقوط از ارتفاع، یخزدگی، انفجار مین، گم شدن در معابر کولبری، غرق شدن در رودخانههای مرزی یا حتی ایست قلبی به دلیل سنگینی وزن کولهها، به مراتب بسیار کمتر از ماحصل برخورد مرزبانی با کولبران است، موقعیت جغرافیایی نوار مرزی دو استان همسایه با اقلیم کردستان عراق و روستاهای مرزی ترکیه (استان کردستان و آذربایجان غربی) به گونهای است که حتی اگر مرزبانان ایران، عراق و ترکیه، سلاح خود را غیرمسلح کرده و چشم بر مجموع ترددهای غیرقانونی کولبران در معابر مرزی ببندند، باز هم ارتفاعات سر به فلک کشیده و معابر مینگذاری شده و رودخانههای خروشان و کولاک برف در نوار مرز مشترک ایران، ترکیه و کردستان عراق، قربانی خواهد گرفت.
آنچه در هر سه منطقه کولبری (نوار مرزی جنوب و شمال استان آذربایجان غربی و نوار مرزی استان کردستان در مجاورت اقلیم کردستان و ترکیه) مشترک است؛ کولبران در هر سه منطقه، در معرض مرگ هستند، موقعیت جغرافیایی هر سه منطقه کولبری، صرفنظر از شکل و نوع و دلیل تردد، خطر مرگ و مجروحیت را برای تمام کولبران افزایش میدهد.
علاوه بر این، مرزنشینان در هر دو استان؛ چه ساکنان نوار مرزی مریوان و بانه، چه ساکنان نوار مرزی پیرانشهر و سردشت و چه ساکنان نوار مرزی خوی و چالدران و ماکو، اقلیت فقیر و بیبضاعتی هستند که طی ۴ دهه گذشته، نه تنها از سادهترین سازهها و بهسازیهای منجر به ارتقای شرایط زیست مرزی محروم ماندهاند، آخرین فرصتهای بهبود معیشت – اشتغال محدود در بازارچههای مرزی و امرار معاش موقت و ناچیز از طریق دفترچههای پیله وری – هم به دنبال تعطیلی متناوب بازارچههای مرزی و تغییرات مکرر قواعد استفاده از دفترچههای مرزنشینی و ابلاغ باید و نبایدهای عجیب و نامفهوم توسط غیربومیهای غیرمرزنشین برای بومیهای مرزنشین، تقریبا به صفر رسیده چنانکه امروز، اگر یک خانواده مرزنشین، چند راس بز و گوسفند یا چند هکتاری زمین برای کاشت جو و بلغور نداشته باشد یا مانده جیبش اجازه ندهد که پمپ آبی برای آبیاری زمینش اجاره کند، به دلیل تعطیلی چند ساله و رکود بازارچههای مرزی در هر سه منطقه، محکوم به دراز کردن دست ناداری پیش دولت و نهادهای حمایتی است.
ساکنان روستای «کوران» که سال گذشته بابت دفن شدن ۵ کولبر این روستا زیر آوار برف ارتفاعات مرزی ترکیه، عزادار شدند، به «اعتماد» میگفتند تازه دو سال است که از نعمت برق برخوردار شدهاند. محرومیت از رفاه شهروندی، دلیل مهمی است که نه تنها مرزنشینان ساکن در نوار مرزی را به ادامه کولبری، با وجود همه تهدیدها و هشدارهای انسانی و غیرانسانی، تشویق و حریص میکند، گوش و چشم و حافظه این مردمان محروم، با وعدههای خوش آب و رنگ، اما بایگانی شده دولتها، سیراب است چنانکه امروز اگر حرف اول یک وعده دولتها و مثلا، احداث کارخانه سیگارسازی یا سیمانسازی را، برای یک مرزنشین ساکن نوار مرزی استان کردستان یا آذربایجان غربی بگویی، کل پرونده این وعده را برایت تشریح میکند و در آخر، مثل همیشه، طناب کولهبریاش را روی شانه، گره محکمتر میزند و میرود و در قلههای همیشه سفیدپوش بیانتها گم میشود.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet