فرهنگی

صدای ساز کلهر به‌ تنهایی برای شنیدن کافی است

از سینما به موسیقی رسید؛ آنچه او را با جادوی آهنگین پیوند داد، تماشای آثار برجسته کارگردان‌های بزرگی چون مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی و علی حاتمی روی پرده نقره‌ای بود. همراه با پدر به سینمای سر تخت جمشید می‌رفت و پای انیمیشن‌های والت دیزنی می‌نشست. دور از چشم پدر هم دست در دست برادر بزرگ‌تر به دیگر سینمای محل می‌رفت و «قیصر»، «طوقی»، «گاو» و «داش آکل» می‌دید. شاید باورش سخت باشد، اما یکی از چهره‌های برجسته موسیقی اصیل ایرانی و برترین کمانچه‌نوازان این مرزوبوم تحت تأثیر آهنگسازی در ژانر پاپ قرار گرفت….

ملودی‌های ماندگار اسفندیار منفردزاده روی فیلم‌های مسعود کیمیایی، «کیهان» نوجوان را مجذوب کرد. هرچند او مسیر دیگری را در موسیقی برگزید و به سمت‌وسوی موسیقی اصیل ایرانی رفت. در سومین روز از آخرین ماه پادشاه فصل‌ها؛ پاییز در سال ۱۳۴۲ دیده به جهان گشود و در محله امیرآباد تهران قد کشید. سر خیابان تخت جمشید سابق (طالقانی امروز) دو سینما بود؛ پارامونت و سینه‌موند. هنوز سنی دورقمی نداشت، اما خوش‌شانس بود که روزهای شیرین کودکی با ساخت و اکران شاهکارهای موج نوی سینمای ایران هم‌زمان شد. از کودکی با موسیقی انس گرفت و در ۱۲سالگی به‌صورت جدی و حرفه‌ای گام در این عرصه نهاد. نسب پدری او به «مهرعلی خان» از خان‌های ایل کلهر می‌رسید. نام خانوادگی‌اش برگرفته از طایفه آبا و اجدادی بود. وقتی قدم به دبیرستان گذاشت، خانواده‌اش تصمیم گرفتند بار دیگر به زادگاهشان بازگردند. «کیهان»، در کرمانشاه، همکاری خود را با ارکستر رادیو و تلویزیون استان آغاز کرد و استعداد شگرف خود را نشان داد. آغاز جنگ میان ایران و عراق سبب شد خانواده کلهر کوله‌بار سفر ببندند و راهی پایتخت شوند. روزگار در آن ایام با «کیهان» مهربان نبود؛ جنگ، پدر، مادر و برادرش را گرفت و آتشی خاموش‌نشدنی بر دلش نهاد. پای کیهان کلهر در روزگار جوانی به «چاووش»، مهم‌ترین کانون فرهنگی و هنری زمانه خویش باز شد. او توانست از محضر محمدرضا لطفی در این کانون و همچنین توفیق همکاری با «گروه شیدا» به سرپرستی او بهره ببرد. هنوز ۱۸سال نداشت که عزم سفر کرد و ایران را به مقصد ایتالیا ترک گفت. در ادامه به کانادا رفت و با مدرک کارشناسی ارشد در رشته آهنگسازی از دانشگاه «کارلتون» اتاوا فارغ‌التحصیل شد به مدت هشت سال در کانادا زندگی کرد و سال ۱۳۷۳ به ایران بازگشت. یک سال بعد بار دیگر برای تحصیل در مقطع دکترا به کانادا سفر کرد. کارنامه‌ای پربار و درخشان از نوازندگی و آهنگسازی دارد. او یکی از اعضای گروه نامدار «دستان» با حضور چهره‌های شاخص موسیقی اصیل ایرانی مانند حمید متبسم، محمدعلی کیانی‌نژاد و حسین بهروزی‌نیا به شمار می‌رفت. کیهان کلهر در قالب این گروه به خلق آلبوم «سفر به دیگر سو» کمک کرد. کلهر اکنون به کمانچه‌نوازی شهره است، اما در این آلبوم، سه‌تار نواخت. یکی از آثار ماندگار کلهر را باید آلبوم مشترک او با محمدرضا شجریان دانست. «شب، سکوت، کویر» با طرح جلدی خاص و متمایز، به آهنگسازی کیهان کلهر در آواز «دشتی»، آهنگسازی و تنظیم شد. «ببار ای بارون ببار» با شعری از علی معلم دامغانی، یکی از مشهورترین قطعات این آلبوم و حتی ترانه‌های سه دهه اخیر موسیقی ایران محسوب می‌شود. کیهان کلهر پیرو شیوه و مکتب علی‌اصغر بهاری، چهره نام‌آور کمانچه‌نوازی است. او با بهره‌گیری از محضر استادان، اصول موسیقی را به نیکی فراگرفت، اما در ادامه به روایتی منحصربه‌فرد رسید. بداهه‌نوازی‌های او وقتی چشم‌ها را می‌بندد، غرق در موسیقی، موهای لَخت جوگندمی‌اش پریشان می‌شود و کمانه را با تمام وجود روی سیم‌های کمانچه می‌کشد، به هیچ نوازنده دیگری شبیه نیست. در گذر سال‌ها، سازی مخصوص به خود ابداع کرد؛ شاه‌کمان. ۱۵سال از عمر خود را صرف پیچ‌وخم‌هایش کرد و صدایی میان کمانچه و چنگ از دل شاه‌کمان بیرون کشید. کیهان کلهر در همکاری با هنرمندان دیگر فرهنگ‌ها؛ از شرق تا غرب، موسیقی غنی ایران‌زمین را به جهانیان معرفی کرد. اردال ارزنجان از ترکیه، شجاعت حسین‌خان از هند، یویوما از چین، عالیم قاسیم‌اف از جمهوری آذربایجان، بروکلین رایدر از آمریکا و رامبرانت فریریش از هلند، تعدادی از هنرمندانی هستند که همراه با کلهر ساز زده‌اند. سال ۲۰۱۷ در پنجاه و نهمین مراسم «جایزه گرمی»، کیهان کلهر به همراه گروه «جاده ابریشم» به رهبری «یویوما» برای آلبوم «sing me home» موفق به کسب جایزه گرمی بهترین موسیقی جهانی شد. کلهر در ساخت فیلم «جوانی بدون جوانی» به کارگردانی «فرانسیس فورد کاپولا» خالق سه‌گانه «پدرخوانده» نیز به «اسوالدو گلیخوف»، آهنگساز آرژانتینی کمک کرد. کلهر ساخت موسیقی فیلم «فصل کرگدن» ساخته بهمن قبادی با نقش‌آفرینی بهروز وثوقی و مونیکا بلوچی را هم بر عهده داشت. روزگاری موسیقی سنتی ایران را به محمدرضا شجریان می‌شناختند، اما سخنی گزاف نیست اگر امروز سمبل موسیقی اصیل این سرزمین را کیهان کلهر بدانیم. او در این روزها که رخوت بر هنر و به‌ویژه موسیقی این کشور سایه انداخته در سفر است؛ مسافرتی طولانی برای برگزاری تور کنسرت‌هایش در گوشه گوشه اروپا. همین پویایی و تلاش بهانه‌ای شد برای انجام گفت‌وگویی درباره کمانچه‌نواز نامدار؛ وقتی قرار به صحبت در خصوص کیهان کلهر و کمانچه است، شاید هیچ فردی به‌اندازه کمانچه‌نوازی دیگر نتواند حق مطلب را درباره او ادا کند؛ آن‌هم استاد پیشکسوتی که به ردیف موسیقی ایرانی تسلطی کم‌نظیر دارد. مهدی آذرسینا؛ آهنگساز، مؤلف، مدرس و نوازنده شهیر کمانچه است. با او به گفت‌وگو نشستیم تا رمز و راز موفقیت و کارنامه درخشان کیهان کلهر را از زبان او بشنویم. ماحصل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

به‌عنوان موسیقیدان و کمانچه‌نوازی قدیمی و برجسته، کیهان کلهر را در قامت یک هنرمند چگونه توصیف می‌کنید؟

توصیف کیهان کلهر در چند جمله خیلی سخت است. به نظر من، آقای کیهان کلهر در وهله نخست، انسانی بسیار هشیار و آگاه نسبت به حرفه و مسیری است که برای خود انتخاب کرده؛ او نشان داده آدمی روشن و اندیشمند است و می‌داند چه‌کاری می‌خواهد در این زمینه انجام دهد.
در هنر، ماجرا فقط شاخه خاصی نیست که هنرمند به دنبالش می‌رود، بلکه آدم باید از ابتدا ساخته شده و انسانی با بینش درست باشد. به اعتقاد من، کلهر کاملاً چنین است و می‌داند در حال انجام چه‌کاری است. هر تصمیمی می‌گیرد، سنجیده، درست و متین است. کاری که نباید را انجام نمی‌دهد و آنچه باید را به عمل درمی‌آورد. برنامه‌ریزی‌ها و مدیریت کلهر در زمینه کار هنری، تماماً درست است. من تاکنون مورد خلافی ندیده‌ام و با خود حس نکرده‌ام که کاش چنین کاری نمی‌کرد.

کیهان کلهرِ نوازنده را چگونه یافته‌اید؟

ازنظر نوازندگی نیز او به‌اندازه کافی، نوازنده است. امکان دارد آن‌چنان به مراحلی مثل ردیف، اهمیت نداده یا نخواسته باشد دنبال کند، ولی به‌اندازه کافی بهره دارد تا بتواند کارهایی که می‌خواهد را انجام دهد. من به این نگاه در کار نوازندگی، چندان معتقد نیستم که بگویم فلانی، تکنیک خوبی دارد، ولی قسمت دیگری از کار او ایراد دارد. تکنیک را از محتوای کاری که نوازنده می‌خواهد ارائه دهد، جدا نمی‌کنم. معتقدم این مراحل در کنار همدیگر قرار دارند و کار نوازنده یک‌دفعه نمایش داده می‌شود. کیهان کلهر ازاین‌جهت نیز به‌اندازه کافی بهره دارد، یعنی وقتی قطعه‌ای می‌نوازد، فنون لازم در کارش دیده می‌شود، اصالت کامل به چشم می‌خورد و مهم‌تر از همه اینکه کار او خدشه‌دار نیست. در کار کلهر، سبُکی نمودی ندارد تا با خود بگوییم: «ای‌کاش، این قطعه را نمی‌زد»؛ بدترین حالت برای یک نوازنده این است که در فضای فکری و فضای دست او، حالت‌هایی باشد که اهالی موسیقی بگویند: «سطحی پایین دارد و خوب نیست.» آنچه کلهر می‌نوازد در حد موسیقی جدی، شسته‌ورفته و خوب است.

اگر بخواهید نقدی به کیهان کلهر وارد کنید، چه می‌گویید؟

ممکن است ازنظر اصالت بتوان نکته‌ای به او وارد دانست و گفت: «کاش ازاینجا رد می‌شد، کاش آن گوشه را چنین می‌زد، کاش آن فرود، این‌گونه می‌شد.» ممکن است این نکات در دست همه نوازندگان پیدا شود، ولی آنچه کیهان کلهر می‌نوازد از این جهات نیز در سطح قابل قبولی قرار دارد.
کار کیهان کلهر از جهت دیگری نیز درجاهای بسیاری باارزش است؛ او در نظر می‌گیرد کارش برای زمان، مناسب بوده و همچنین تازگی و نوگرایی داشته باشد. آدم حس می‌کند کار کلهر ازنظر فکری، تأثیر خود را می‌گذارد. حتی اگر خودمان هم نخواهیم، می‌بینیم جوان‌های زیادی شیفته او می‌شوند و از این بابت نیز باید کار کیهان کلهر را ارزشمند توصیف کرد.

کلهر اجراهای فراوانی با نوازندگان داخلی و خارجی داشته است. این همکاری‌ها به اعتقاد شما چه تأثیری بر نوازندگی او دارد؟

در کارنامه هنری او می‌بینیم همراه با آدم‌های مهمی، ساز زده است. به اعتقاد من، گاهی کلهر بر سر نوازنده‌های دیگر منت می‌گذارد و با آن‌ها کار می‌کند، چون او با هرکه کار می‌کند، اگر در سطحی بالاتر نباشد؛ پایین‌تر نیست. بعضی‌اوقات ازاین‌جهت باید کار را جدی‌تر بگیرد. به‌طور مثال وقتی آوازخوان آذری می‌خواند، درست است آدمی سرشناس، بسیار معروف و در سطحی بالاست، اما به‌شخصه بیشتر دوست دارم کلهر، تنها روی صحنه ظاهر شود، چون کمانچه‌اش به‌تنهایی کافی است. البته تعدادی از هم‌نوازی‌های او را دوست دارم؛ مثل همکاری با نوید افقه. در حقیقت می‌خواهم نوازنده‌ای او کنار قرار بگیرد که نوازندگی او کامل‌کننده کمانچه باشد.

نقد شما به هم‌نوازی کیهان کلهر با «اردال ارزنجان» نوازنده باغلاما اهل ترکیه است؟

کیهان کلهر نیازی ندارد به خواننده‌ای برای حضور روی صحنه متوسل شود. البته به‌طور حتم خودش بهتر از هر فرد دیگری می‌داند، اما به نظر من وقتی چنین کاری می‌کند، حداقل ۵۰درصد به آن خواننده هم افتخار می‌دهد.

البته نیک می‌دانید اغلب کارهای کلهر در سال اخیر، باکلام نبوده است؛ از همکاری با «یویوما»ی چینی و «شجاعت حسین‌خان» از هند تا «اردال ارزنجان» اهل ترکیه و «رامبرانت فریریش» هلندی…

بله، همین‌طور بوده و همکاری‌های موفقی نیز رقم خورده است. اغلب این آثار را شنیده‌ام. طبق صحبت شما، کلهر در سال‌های اخیر بر موسیقی متمرکز بوده و به قرائتی مشخص و مستقل رسیده است، حتی یک‌بار دیدم خودش می‌خواند؛ کُردی می‌خواند و بسیار خوب و زیبا هم می‌خواند.

همدلی- مهدی فیضی‌صفت

به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet

Print Friendly, PDF & Email
نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا