کدام رمز؟ کدام موفقیت؟
صحبتهای چند شب اخیر ابراهیم رئیسی در یکی از جلسات هیات دولت، واکنشهای بسیاری در محافل اقتصادی و حتی شبکههای اجتماعی، داشته است…..
یکشنبهشب بود که ابراهیم رئیسی، با بیان اینکه برجام همه سیاست خارجی ایران نیست به نکته قابلتوجهی در زمینه اقتصاد سیاسی اشاره کرد و گفت: «رمز موفقیت دولت در شش ماه اخیر این بوده است که همه امور از جمله مسائل مربوط به سیاست خارجی و نظام بانکی و نفت را با قدرت پیگیری کرده و هیچیک از آنها را معطل برجام و توافق در مذاکرات نکرده است.» نگاهی به واکنش کاربران فضای مجازی به این صحبتها اما نشان میدهد که اذهان عمومی، طی همین شش ماه اخیر حتی بیشتر از گذشته، وخیمتر شدن وضعیت معیشت و البته بورس را به برجام و مسائل سیاست بینالملل، ربط میدهند؛ البته بیراه هم نمیگویند، نگاهی به وضعیت مهمترین بازارهای پایتخت نشان میدهد که اوضاع سرمایهگذاری در کشور طی همین چند ماهی که اقتصاد و سیاست معطل برجام مانده، حسابی وخیم شده و در کل همهچیز گرهخورده به بعد از نتیجه برجام. شاید به گفته سکانداران اقتصادی، برجام هیچ ربطی به نظام بانکی، نفت یا سیاست خارجی نداشته باشد، اما این فقط ظاهر قضیه است و اقتصاد در همین مدتزمانی که مذاکرات وین شروع به کار کرده، شوکهای بزرگی را تجربه کرده و ترس زیادی به جان سهامداران به دلیل مشخص نبودن وضعیت کسبوکار و بیاعتمادی به فضای بازار انداخته است. این ترس را با نگاهی به وضعیت بازار سرمایه طی شش یا هفت ماه اخیر بهخوبی میتوان فهمید. بازار سرمایه از ۱۵مرداد تا اوایل اسفند امسال، بیش از ۱۲۸هزار واحد یا معادل ۹درصد نزول کرده است. شاخص کل بورس تهران در پایان خرداد در محدوده یکمیلیون و ۱۶۰هزار واحد قرار داشت. یک روز پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری شاخص کل رشد ۱۴هزار واحدی را پشت سر گذاشت. این روند صعودی در دوره انتقال قدرت به دولت سیزدهم، کموبیش ادامه یافت بهطوریکه در بازه زمانی برگزاری انتخابات تا مراسم تحلیف مقام ریاست جمهوری شاخص کل بیش از ۲۴۵هزار واحد معادل ۲۱درصد رشد کرد. رشد شاخص در دوره انتقالی نشان از امید فعالان بازار به حمایت دولت از بورس داشت. سهامداران منتظر تحقق وعدههای ابراهیم رئیسی بودند که پس از روی کار آمدن کابینه جدید، روند کلی شاخص نزولی شد. در شش ماه اخیر و در بازه زمانی ۱۶مرداد تا پایان دیماه شاخص کل بورس بیش از ۱۲۸هزار واحد معادل ۹درصد نزول کرد. شاخص در نیمه مرداد در محدوده ابتدایی کانال ۱.۴میلیونی قرار داشت و مرداد را در کانال یکمیلیون و ۵۰۰هزار واحد به پایان برد. شاخص در پایان شهریور به رقم یکمیلیون و ۳۸۶هزار واحد رسید و مهرماه را یک کانال بالاتر و در رقم یکمیلیون و ۴۳۶هزار واحد به پایان رساند. شاخص بورس در پایان آبان و آذر هم در کانال ۱.۳میلیونی قرار داشت و در پایان دیماه به محدوده یکمیلیون و ۲۰۰هزار واحد سقوط کرد. این ریزشها در روزهایی که کارشناسان از احتمال به نتیجه نرسیدن برجام پیشبینیهایی را مطرح میکردند، بیشتر در وضعیت منفی بازار و سنگین شدن صفهای فروش تأثیرگذار بود تا جایی که در نهایت در دوره شش ماه ابتدایی فعالیت دولت ابراهیم رئیسی در مجموع بیش از ۳۶هزار میلیارد تومان نقدینگی از بازار سهام خارج شد و بهطور میانگین روزانه ۳۱۱میلیارد تومان نقدینگی حقیقی طی این مدت خارج شد. بازاری که همچنان معطل مشخص شدن وضعیت مذاکرات است و به گفته آگاهان اقتصادی، به دلیل وجود ابهامات موجود، نمیتوان در بلندمدت وضعیت این بازار را ارزیابی کرد. اینکه چه کسی حاضر به پذیرفتن ریسک سهامداری با وجود مشخص نبودن برجام است هم سؤال قابلتأملی است. در کل نگاهی به وضعیت سایر بازارها طی همین چند ماهی که از شروع مذاکرات میگذرد نیز نشان از افزایش شدید قیمتها دارد که همگی نشان از غلبه برجام بر اقتصاد دارد. در همین شش ماهی که به گفته دولت، هیچ اقدامی معطل برجام و مذاکرات نمانده، بازار بسیاری از کالاهای اساسی بههمریخته؛ مثلاً برنج ایرانی از کیلویی ۳۰هزار تومان تا ۱۰۰هزار تومان هم گزارششده؛ پراید از ۱۲۰میلیون تومان به ۱۸۰میلیون رسیده و در کل همه اقلام مصرفی خانوارها گاهی بیش از ۱۰۰درصد افزایش قیمت را تجربه کرده. کاربری در این زمینه مینویسد: «در چند سال اول فعالیت همه دولتها، قیمت کالاهای مصرفی، هیچگونه افزایش قیمتی را نداشته، اما در شش ماه فعالیت این دولت، قیمت بسیاری از کالاها، بیش از دو برابر شده». کاربر دیگری مینویسد: «طی این چند ماه برای دولت ثابت شد که بدون برجام و جذب سرمایههای خارجی، اقتصاد وضعیت ثابتی نداشته و قیمتها افزایش مییابد». واکنشها به صحبتهای رئیسی در حالی ادامه دارد که به دولت درصدد رفع فقر مطلق تا پایان سال است. به نظر میرسد تا زمانی که وضعیت اقتصاد با مشخص شدن نتیجه برجام به سامان نرسد، نمیتوان امیدی به از بین بردن فقر و آرامش اقتصاد داشت. البته که وابستگی اقتصاد به برجام در صحبتهای فعالان بخش خصوصی هم بهخوبی مشهود است. آنطور که یکی از اعضای هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران گفته: «آنچه در فردای پس از تحریمها اهمیت دارد، برنامهریزی دقیق ایران برای استفاده از ظرفیتها در بازسازی اقتصاد است.» به گفته حمیدرضا صالحی: «اقتصاد ما ظرفیتهای بسیار بزرگی دارد، اما در سالهای گذشته به دلیل دور افتادن از اقتصاد جهانی و نبود ارتباطات گسترده با مشکلات جدی مواجه شده است. ازاینرو اگر بنا باشد تحریمها کنار بروند ما باید مقدمات لازم برای بازگشت اقتصاد ایران به تحرکات جهانی و استفاده از ظرفیتهای لازم برای بهبود زیرساختها را در دستور کار قرار دهیم.» صالحی روز گذشته با بیان اینکه افزایش دوباره فروش نفت، کمترین فرصتی است که پیشروی اقتصاد ایران قرار میگیرد، به ایسنا گفت: «ما باید این سؤال را بپرسیم که آیا هدف ما از تمام مذاکرات و لغو تحریمها، صرفاً افزایش ۲۰ تا ۳۰میلیارد دلاری درآمدهای نفتی است؟ آیا ما امکان حضور و رقابت در سایر بازارها را نداریم؟ در واقع این یک موضوع نگرانکننده است که اگر بنا باشد تحریمها کنار بروند، ما تمام تمرکز خود را بر فروش نفت بگذاریم و به دیگر حوزهها بیتوجهی کنیم.» نایبرئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران ادامه داد: در این تردیدی وجود ندارد که با افزایش جهانی قیمت نفت و کاهش دسترسی کشوری مانند روسیه به بازار، امکان حضور ما در این حوزه فراهم خواهد شد و ما میتوانیم بازاری که در سالهای گذشته از دست دادهایم را پس بگیریم، اما اگر بنا باشد مانند گذشته ما با ذهنیتی محدودی، صرفاً به فروش نفت خام دلخوش کنیم، قطعاً در رسیدن به اهداف کلان اقتصادی ناکام خواهیم بود. صالحی با اشاره به مشکلاتی که در حوزه سرمایهگذاری اقتصادی در ایران وجود دارد، تصریح کرد: «ما نهتنها شرایط را برای حضور سرمایهگذاران خارجی فراهم نکردهایم که حتی شانس حضور شرکتهای داخلی در پروژههای کلان را نیز کاهش دادهایم. در کشوری مانند ترکیه بسیاری از برندهای بزرگ جهان تولید مشترک و خط تولید رسمی دارند و این کالاها به نقاط مختلف دنیا صادر میشود. چرا ما در ایران نتوانیم این سرمایهگذاریهای مشترک را فعال کنیم؟ این سرمایهگذاریها میتواند برای ما آورده اقتصادی قابلتوجه و امنیت در برابر تحریمهای آینده را به ارمغان بیاورد.» وی در پاسخ به سؤالی درباره امکان جایگزینی گاز ایران با گاز روسیه پس از تحولات اخیر نیز گفت: «ما باید برای حضور در چنین بازارهایی برنامهریزی کنیم. ورود به کنسرسیومهای بینالمللی با حضور چند کشور منطقه و ارائه مسیر انتقال گاز ایران به اروپا قطعاً گرهگشا خواهد بود و اگر تفکر درستی غالب شود، در این تردیدی نیست که گاز ایران میتواند به مقاصد دورتر نیز صادر شود.» با توجه به صحبتهای فعالان بخش خصوصی و نگاهی به وضعیت بازار در پی معلق بودن برجام، به نظر میرسد اقتصاد بیش از گذشته به برجام و مسائل مرتبط با این توافق گرهخورده است.
همدلی
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet