به آنهایی که “لا اِلهَ” را برای جنگ اوکراین فریاد میزنند، اما به “اِلاالله” آن کاری ندارند!
جهان: یکی از نکات تأسف باری که با آغاز درگیریهای نظامی روسیه و اوکراین با آن روبرو هستیم، علاوه بر آسیبهای انسانی، اجتماعی و اقتصادی ناشی از جنگ برای مردم دو کشور و در مخاطرۀ جدی قرار گرفتن صلح جهانی؛ چند دستگی و تشتُّت آرا پیش آمده در میان نیروهای چپ و ضد امپریالیست هست:
– گروهی تهاجم روسیه به اوکراین را پیشدستی به حق آن کشور علیه توطئههای ناتو دانسته و آن را تأیید میکنند و با بر شمردن سوابق تاریخی و ماهیت تجاوزگر و سلطه طلب امپریالیسم جهانی و بازوی نظامیش ناتو، بر این باورند که این جنگ جنگی اجتناب ناپذیر و از پیش برنامه ریزی شده از سوی ایالات متحده و هم پیمانانش بوده و اگر روسیه پیشدستی نمیکرد آمریکا و ناتو راحتتر به اهدافشان میرسیدند و آلترناتیوِ دیگری بهجز عملیاتِ پیشگیرانه نظامی از سوی روسیه را نمیپذیرند و نشستن در انتظار تجاوز امپریالیستها و دفاع دربرابر آن را غافلگیر شدن و نتیجهاش را به سود طرف مقابل ارزیابی میکنند.
– گروهی دیگر آغاز جنگ و تهاجم نظامی با هر دلیل و توجیهی را غیرقابل دفاع و پیامدهای چنین جنگی را خطرناک و به زیان مردم دو کشور و جهان میدانند و تنها راه حل منطقی و اصولی را مذاکرات برای پایان دادن هرچه سریعتر به این جنگ فاجعه بار و فاجعه ساز و برقراری هرچه سریعتر صلح ارزیابی میکنند و بر این باورند که با توجه به اصل خدشه ناپذیر “زیربنا بودن اقتصاد” در رویارویی با امپریالیسم هم توان اقتصادی عامل اصلی زیربنایی و بیتردید تعیین کنندهتر از توان رزمی و نظامی است.
– ارزیابی گروهی دیگر قدری مبالغه آمیزتر و حتی شاید بتوان گفت که راستگرایانه است که هر دو طرف روسیه و ناتو را، با یک چوب میرانند، نگاهی که بی شک به سود امپریالیسم قدر قدرت و تجاوزگر آمریکا و همپیمانانش هست. این گروه روسیه را هم با آمریکا یکی کرده و جنگ اوکراین را جنگی امپریالیستی میان روسیه و آمریکا قلمداد میکنند. درحالیکه امپریالیست دانستن روسیۀ سرمایه داری وارث اقتصاد ویران شدۀ برجای مانده از اتحاد جماهیر شوروی جای بحث فراوان دارد. هرچند که پس از فروپاشی و در سه دهه پیشین، قدرت سیاسی در روسیه بهسرعت با منافع لایههای فوقانی بورژوازی پرقدرت و رانتی پیوند خورده و الیگارکها رشد کرده و مسلط بر سرنوشت زحمتکشان روسیه شده باشند. اما این نمیتواند به معنای “امپریالیست” بودن روسیه باشد.
***
دربارۀ نظر گروه سوم، همانگونه که اشاره شد امپریالیسم نامیدن روسیه با تعریف لنینی از امپریالیسم و ویژگیهایش همخوانی ندارد. روسیه نه تنها از نظر مونوپولها و سرمایۀ مالی، با آمریکا قابل قیاس نیست، بلکه پایههای اصلی اقتصادش بیشتر بر خامفروشی و صدور نفت و گاز داد و ستد های خُرد قرار دارد و نه بر صدور سرمایه که از شاخصه های امپریالیسم به حساب میآید. روسیه کارتلها یا تراستهای نیرومندی که بتوانند با اتحادیهها و کنسولهای انحصاری سرمایه داری جهانی به رقابت برخیزد ندارد، مگر در زمینۀ صنایع نظامی و فضایی و صدور جنگ افزار که آن هم از دوران اتحاد جماهیر شوروی برایش به ارث مانده است.
از ویژگی های بارز دیگر امپریالیسم به ویژه امپریالیسم آمریکا سلطه جویی و استیلاطلبی بلامنازع بر سرتاسر جهان است. آمریکا در حال حاضر برای دیکته کردن منافع انحصارهای اقتصادی خود، ده ها کشور را تحت محاصرۀ مستقیم اقتصادی دارد و شاید بتوان گفت قریب به اتفاق دیگر کشورهای تحریم نشده را هم همسو با منافع خود کرده است. از نظر پایگاه های نظامی، درحال حاضر ایالات متحده طبق آمار موجود و واقعی، در ۱۵۱ کشور عضو سازمان ملل متحد پایگاه و ایستگاه نظامی دارد. آمریکا تنها در آلمان ۲۷۰، در ایتالیا ۸۳، در ژاپن ۱۲۴، در کره جنوبی ۷۸، درعراق ۸ پایگاه کوچک و بزرگ دارد. این ها آماری هستند که دسترسی به آنها نیاز به بررسی و تحقیق ویژه ندارد و با یک جستجوی سادۀ اینترنتی میتوان به راحتی به آنها دست یافت
اما روسیه تنها در ۸ کشور دیگر پایگاه نظامی و نگهبانی دارد، که ۷ کشور آن جمهوریهای سابق شوروی و از همسایگانش هستند. روسیه در ۶ کشور همسایۀ: ارمنستان، بلاروس، گرجستان، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان پایگاه های نظامی دارد (که تعدادشان در هر کدام از آن کشورها حداکثر به دو پایگاه در یک کشور می رسد) و ۱ واحد صلح بانی و نگهبانی از دپوی سلاح نیز در مولداوی دارد. روسیه تنها ۱ پایگاه نظامی در خارج از محدودۀ روسیه و همسایگانش در سوریه دارد.
حال اگر آمریکا، با آن اقتصاد قدرتمند و انحصارات کلانش و داشتن صدها پایگاه نظامی در ۱۵۱ کشور از ۵ قارۀ جهان، مظهر و نمونۀ بارز امپریالیسم باشد، یکی دیدن آمریکا و روسیه و امپریالیست نامیدن روسیه با آن توان اقتصادی در ردۀ ضعیف ترین اقتصادهای اروپایی که در واقع تنها یک پایگاه در خارج از حوزۀ همسایگانش دارد بیشتر شباهت به طنزگویی و شوخی دارد!
شاید بتوان نظر تحلیلی و فاکت های ارائه شده و استناد به زمینه های تاریخی جنگ اوکراین مطرح شده از سوی گروه نخست اشاره شده در بالا را که آلترناتیوی به جز جنگ بازدارندۀ روسیه را نمی شناسند را با کمترین بحث و اما و اگری پذیرفت. اما در تحلیل آنان نیز به وجهی اساسی از رویکرد جنگ اوکراین توجهی بایسته دیده نمیشود. تردیدی در واقعی بودن تجاوزگری امپریالیسم آمریکا و همپیمانانش، ماهیت ناتو این مافیای قانونی و باجگیر آمریکا، خلف وعدههای غرب مبنی بر عدم گسترش ناتو به شرق، دکترین ولفوویتز، توطئه چینی و تدارک سالیان سال چنین جنگی از سوی سیاستگزاران آمریکا و هم پیمانانش و… و… نیست.
اما… چگونه میتوان نتیجۀ چنین جنگی که در عمل با ورود ارتش روسیه به خاک اوکراین، با هر دلیل و توجیهی، آغاز شده است را به نفع نیروهای ضد امپریالیستی جهان ارزیابی کرد؟
– درحالیکه همگی باور داریم که جنگ سلاح امپریالیستهاست و نه مردم صلحجوی، عدالتخواه، استقلالطلب و ضدامپریالیست جهان؟
– درحالیکه توان نظامی روسیۀ امروز به مراتب کمتر است از توان نظامی اتحاد جماهیر شوروی که نه در جنگ نظامی بلکه در جنگ اقتصادی و رسانهای متکی بر اقتصاد با امپریالیسم فروپاشید؟
– درحالی که شاید بتوان گفت توان و پشتوانۀ اقتصادی ایالات متحدۀ آمریکا به عنوان طرف مقابل این جنگ، بیش از ۱۳ برابر توان و پشتوانۀ اقتصادی روسیه است؟ (درآمد ناخالص ملی آمریکا ۲۰ تریلیون دلار و درآمد ناخالص ملی روسیه ۱٫۵ تریلیون دلار است.)
– درحالی که حتی نیرومند ترین همراه و یاور روسیه و اصلی ترین نیروی در تقابل با آمریکا و همپیمانانش، یعنی جمهوری خلق چین هم به رسمیت از اقدام روسیه دفاع نمیکند و به قطعنامۀ مجمع عمومی سازمان ملل متحد رأی ممتنع میدهد؟
***
تحلیل گروه نخست که بسیاریشان نیروهای چپ و ضد امپریالیست هستند بی تردید بر پایۀ واقعیتها است، اما… متأسفانه تنها با اتکاء به بخشی از واقعیت ها و نه در نظر گرفتن تمامی جوانب. اگر اینگونه توجه داشتن ناقص به واقعیتها کامل نشوند و همۀ جوانب مترتب بر آنچه که واقع شده و میتواند پیش بساید، میتواند نتیجه ای کاملاً باژگونه و ضد اهداف مردمی و ضدامپریالیستی را به بار آوَرَد . به مصداق آن تمثیل معروف که از “لااله الیالله”، که شهادتی بر یکتا بودن خداست، تنها “لااله” اش گفته شود، که نفی وجود خداست.
جهان – ۲۷ اسفند ۱۴۰۰
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet