فارغالتحصیلان بیکاری که کاری بلد نیستند!
بیکار کسی است که کار بلد نیست یا کار بلد است، اما کاری در اختیار او قرار نمیگیرد.
آرمان ملی، محمد زاهدی اصل مددکار اجتماعی و استاد دانشگاه؛ ما هر کدام از این اشکال را در رابطه با بیکاری شاهد هستیم. در حال حاضر بخشی از فارغالتحصیلان دانشگاهی ما بیکارند. یکی از دلایل نرخ بالای بیکاری این افراد این است که آنها کار بلد نیستند. در دانشگاههای ما هنوز رشتهها کاربردی نشده، دانشجویان ما هنوز رشتهها و کار متناسب با آینده خود را در دانشگاه به صورت عملی یاد نمیگیرند. در دانشگاهها افراد صرفا تئوریها را یاد میگیرند و بر محفوظات خود اضافه میکنند و صرفا چیزهایی را حفظ میکنند و امتحان داده و بعد فارغالتحصیل میشوند، در حالی که اگر بعد از فارغالتحصیلی از آنها بپرسی چه کاری بلدی؟ اکثریت این افراد کاری بلد نیستند. در حالی که بستر کار کردن این افراد محدود است خود آنها هم مهارتی شغلی ندارند. بنابراین باید بگوییم در کنار اینکه بخشی از بیکاران ما افرادی هستند که دولت نتوانسته برای آنها کار ایجاد کند بخشی از این افراد هم کسانی هستند که خودشان با وجود داشتن تحصیلات دانشگاهی کاری بلد نیستند. این افراد نتوانستهاند در زمینه متناسب با شاخه تحصیلی خود کاری پیدا کنند، در حالی که در زمینههایی حتی تحصیلات دانشگاهی دارند.
از آنجا که رشته تحصیلی این افراد کاربردی نشده، نتوانستهاند کاری متناسب با خود بیابند و به کارهای تولیدی و خدماتی روی میآورند؛ کارهایی مانند پادویی، کارت پخش کنی و مشاغلی از این دست که صرفه اقتصادی برای کشور ندارد. این افراد چارهای جز این ندارند. مانند فردی که در حالت غرق شدن است و به هر شاخهای که به سمت او میآید خودش را متصل نگه میدارد تا سقوط نکند، فردی مدرک گرفتهای که بیکار است هم به هر شغل کاذبی تن میدهد تا بیکار نماند. این افراد اگر در رشتهای که در آن تحصیلکردهاند توانمند میشدند لازم نبود به رشتههای غیر مرتبط روی بیاورند و در هر کاری شرکت کنند، اما بالاخره این از بیکاری بهتر است و برای افراد از نظر مالی هم خوب است.
وقتی شاهد هستیم افرادی با تحصیلات دانشگاهی در مشاغلی مانند پارکبانی فعالیت دارند این مشکل مهمی است. من قصد ندارم ارزش برخی مشاغل مانند کار پارکبانی را تقلیل بدهم، زیرا هر کاری در نوع خودش مثبت و موثر است، اما برای انجام کار پارکبانی نیازی به تحصیلات دانشگاهی نبوده در حالی که فرد زمان زیادی را صرف این کار کرده است. بر اساس آمارها در جامعه ما حدود ۲۰ درصد جوانان بیکار هستند. این نرخ با توجه به اینکه جمعیت کشور ما جمعیتی جوان است نرخ زیادی محسوب میشود که مسائل عدیدهای را برای کشور ایجاد میکند. د
دولت باید در کنار نهادهای دیگر همدلی و تفاهم و امکان اشتغال را به نوعی مناسب فراهم کنند، زیرا این ضرورت جامعه امروز ماست. اغلب جوانان ما جوانان با غیرتی هستند که میخواهند متکی به خود باشند و اصلا دوست ندارند دست جلو پدر و مادر خود دراز کنند. اکثر جوانان با وضعیت دانشگاههای ما وقتی از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند کاری بلد نیستند و چون نمیتوانند در رشته تحصیلی خود در حالی که در آن تخصصی ندارند کار کنند، جذب مشاغل کاذب میشوند. این افراد باید در شغلهای مناسبتری قرار بگیرند، اما شغلی که مناسب این افراد باشد یا در حد اطلاعات و دانش عمومی آنها باشد در کشور وجود ندارد و در نتیجه این افراد جذب مشاغل کاذب میشوند. در کنار این برداشتی که از شغل کاذب میشود با دستهای دیگر از مشاغل هم روبهرو هستیم که جنبه تولید و نوآوری ندارد و در مشاغل ما هم تعریف نشده است. این روزها در پاسخ پرسش شغلت چیست؟ عبارت«شغل آزاد» را زیاد میشنویم در حالی که شغل آزاد تعریف روشنی ندارد و از بنگاه داری تا کارگری ساده را شامل میشود، در حالی که خیلی از این کارها شغل نیستند.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet