یادمان و رویدادها

راز ماندگاری شعر لاهوتی

رحمان – ا

بی گمان نسل­های گذشته با این شعر زیستند و با ترنم آن حماسه­ ها‌ آفریدند و یا شاهد مبارزه جانفرسای پیروان راستین کارگران بودند. شعر لاهوتی در خاطره­ ها ماناست و در برگ – برگ صفحات تاریخ خونبار جنبش طبقه کارگر و حزب آن و دیگر رهروان وفادارِ جنبش کارگری همواره نیز خواهد ماند.

آسمان را

از نگاه خسته اش

دزدیده بودند

در سرانگشتانش اما،

خون می دوید[۱].

کوتاه برای لاهوتی

در دوره‏ های گذشته، در دوره­ ای که مبارزه اجتماعی در کشور ما با ضربانِ قلب جنبش چپ طنین انداز بود و توده ­ها را به حرکت در می­آورد، شعر (چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است) از ابوالقاسم لاهوتی، همواره بر زبانِ جان­هایِ شیفته جاری بود و ترنم لب­ها بود و نجوای شبانه­ها و شمعی شد در ظلماتِ بیداد و کور سوی امید، در سیاهچاله­ها که سر سیاوشان بر طشت خون می­آوردند، و بر گورستان­های نو می افزودند. این شعر طغیان­گر و شورانگیز نُقل مجلس و محفلِ شوریده­گان بود که در کار و پیکار همچون سرود رهایی زحمتکشان باصدایِ رسا خوانده میشد، و پژواکش بر تاریک روشنایِ زندگی شنیده می­نشست.

شاعر مُرد، اما شعر او ماند و در ازمنه و درازنای این دیار چون شبحی سرگردان در وجدان­هایِ بیدار، از سیر و سلوک باز نماند و همچون سجایای  مقدسِ سحرگاهان در رودخانه­ای زلال تن می­شوید و از نو به پاکی می­رسد و در دستانش با زمردهای فیروز فام، جاودانگی می آفریند.

شعر لاهوتی، ضرباهنگ عینی و ملموس شرایط نابرابر و فاصله دهشتبار طبقاتی­ست که در یکسو صف طویل کارگران و زحمتکشان قرار دارد که بدیهی ترین حقوق شان را سلب کردند و در سویِ دیگر، طبقات متمول و اشراف و صاحبان سرمایه قرار دارد که دسترنجِ مزد بگیران و کارگران را از طریق بهره­کشی مستمر بر انباشت سرمایه شان افزوده و به یغما می برند. (حرف من اینکه: چرا کوشش و زحمت از ماست…حاصلش از دگران… ؟) در اینجا تضادی آشتی ناپذیر وجود دارد و حکایت از نبردی نابرابر در میان دو قطب از اجتماع را در پیش رو می­نهد. و این ما هستیم که باید جایگاه خود را با مبانی نو و واقعگرا مشخص کنیم، راه دیگری وجود ندارد، و هر راه دیگری، سر از مصالحه و سازش با عمله و اکره سرمایه داری درمی آورد.

راز ماندگاری شعر در آن است که پاشنه آشیل جنبش کارگری در مبارزه طبقاتی است، و رمز پیروزی آن، در گروِ (چاره رنجبران وحدت و تشکیلات ست)، و باز با این پرسش روبرو می­شویم، آیا راه دیگری وجود دارد..؟ راه دیگری برای طبقه کارگر وجود دارد… ماشین غول آسا و تا بُن دندان مسلح سرمایه داری را متوقف و متلاشی سازد..؟ و دنیای نوین و فارغ از ستم و بهره کشی را با تکیه بر اراده زحمتکشان و خرد جمعی پیشروان آگاه پدید آورد…؟

آنگاه که مانیفست توسط مارکس و همرزمش انگلس تدوین شد، آنان تجربیات خود را با نگاهی ژرف و داهیانه بکار گرفتند و بر این واقعیت اشراف داشتند. تنها بدیل سرمایه داری سوسیالیسم است و برای گذار از بربریت مدرن، با تمام جذابیت­های ظاهریش، زحمتکشان جهان تنها یک راه در مقابل خود بیش دارند و آن -کارگران جهان متحد شوید- بعد از گذشت ۱۶۰ سال هنوز این شعار اصالت و حقانیت خود را در جهان سودا زده و سود ورزانه سرمایه داری حفظ کرده است. (بهر آزاد شدن، در همه روی زمین…از چنین ظلم و شقا…چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است.)

بی گمان نسل­های گذشته با این شعر زیستند و با ترنم آن حماسه­ ها‌ آفریدند و یا شاهد مبارزه جانفرسای پیروان راستین کارگران بودند. شعر لاهوتی در خاطره­ ها ماناست و در برگ – برگ صفحات تاریخ خونبار جنبش طبقه کارگر و حزب آن و دیگر رهروان وفادارِ جنبش کارگری همواره نیز خواهد ماند.

رحمان – ا

۱۲/ ۰۳/ ۱۴۰۱

[۱] با کمی تغییر از کوش آبادی

 

به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet

Print Friendly, PDF & Email
نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا