جدایی بهوقت سالمندی
رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان پیشتر گفته بود ما به دو هزار و ۳۰نفر متخصص طب سالمندان نیاز داریم که در کشور کمتر از ۲۰نفر وجود دارد. حسامالدین علامه با اشاره به کمبود مراکز روزانه سالمندان به رسانهها گفته بود: در تهران با وجود یکمیلیون نفر سالمند، فقط سه مرکز وجود دارد، در حالی که باید به بیش از دو هزار مرکز افزایش یابد.
افزایش طلاق در سنین بالا
همدلی| آمارهای ثبتاحوال خبر از افزایش طلاق در سنین بالا نسبت به سالهای گذشته میدهد. منظور از عنوان «طلاق در سنین بالا»، سنی است که بیش از چند دهه از زندگی مشترک زن و مرد گذشته و آنان در قالب پدربزرگ و مادربزرگ دارای نوه، عروس و داماد هستند. به گواه آمارها، در یکی دو دهه اخیر نرخ طلاق در افراد بالای ۵۰سال دو برابر و در افراد بالای ۶۵سال سه برابر شده است، مطابق آمارها، بسیاری از طلاقها در پنج سال نخست زندگی مشترک رخ میدهد؛ اما پدیده «طلاق خاکستری» یعنی طلاق افراد بالای ۵۵سال در دو دهه اخیر در کشور در حال شیوع است. سلمان خدادادی؛ عضو پیشین کمیسیون اجتماعی مجلس پیشتر نسبت به افزایش طلاق در میان این رنج سنی هشدار داده بود. وی چند سال پیش اعلام کرد که طلاق در سنین بالای ۵۰سال، نسبت به گذشته با افزایش روبهرو شده است. اگرچه هنوز هم این سبک جدایی نسبت به جدایی در سالهای اولیه زندگی آمار کمتری دارد، اما وجود حتی همین تعداد هم از منظر نگاه اجتماعی تعجببرانگیز و مستلزم پیدا کردن علت آن است. بدیهی است رشد آمار طلاق میان سالمندان، صرفنظر از تمام عواقب منفی آن، الگوی بد و نامناسبی برای جوانان نیز به همراه دارد. وقتی پدر و مادر که دارای عروس و داماد و نوه هستند از یکدیگر جدا میشوند، چه پیامی به جوانان منتقل میشود؟
نقش مشکلات اقتصادی در طلاق سالمندی
طلاق سالمندان مانند طلاق جوانان میتواند دلایل متفاوت و مختلفی داشته باشد. برخی از کارشناسان معتقدند مسائلی از قبیل مشکلات اقتصادی، عدم تأمین هزینههای زندگی، تغییرات نگرشی و فرهنگی، افزایش توقعات، از بین رفتن قبح طلاق و نبود مهارتهای زندگی در این خصوص دخیل هستند؛ اما با این روزها مشکلات و کاستیهای معیشتی و بیثباتی اقتصادی در بحث طلاق سالمندان بیشتر شنیده میشود، جوری که مسئولان نیز به آن اشاره میکنند.
همین دیروز سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفتوگو با رکنا کاستیهای اقتصادی را در میزان افزایش طلاق سالمندان دخیل دانست. وی گفت: آمارهای کشور در زمینه طلاق نشان میدهد که طلاق بین سالمندان افزایش پیداکرده است. البته فراوانی آن هنوز زیاد نیست. بخشی از طلاقها به دلیل مسائل مالی، بخشی از طلاقها به دلیل بیکار شدن و در خانه ماندن است که نیاز آن آموزشهای لازم برای مهارت زندگی در بازنشستگی است. همچنین یک آمار خیلی کمی هم وجود دارد که مربوط به «عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند»، است.
وی تصریح کرد: وقتی شرایط اقتصادی جامعه بههمریخته میشود و افراد برای تأمین نیازهای اساسی خود مثل مسکن دچار عسر وحرج میشوند طبیعتاً مشکلات زیادی را شاهد خواهیم بود که اولازهمه جابجایی محیط مسکونی به مناطق فرودستتر است؛ یعنی فرد اگر امروز در یک محل متوسط زندگی میکند مجبور میشود به محلاتی نقلمکان کند که چه ازنظر خدمات عمومی و چه ازنظر اجتماعی شرایط بدتری دارد، بنابراین تعارض و اختلافات بین اعضای خانواده بیشتر میشود که نتیجه آن خشونت، جدایی، طلاق و حتی رها کردن زندگی میشود. برای مثال ما دیدهایم که مردی به دلیل شرمندگی از ناتوانی در تأمین هزینه زندگی، خانواده را رها میکنند.
راهکارهای جلوگیری از طلاق در سنین بالا
اگرچه نمیتوان نقش مسائل مالی را در طلاق سالمندان انکار کرد، اما کارشناسان میگویند پدیده طلاق سالمندی حتی در خانوادههای متمول و بدون دغدغه مالی نیز اتفاق میافتد. به اعتقاد این کارشناسان یکی از دلایل افزایش آمار طلاق در میان زنان و مردان مربوط به افزایش جمعیت سالمندان در جامعه است و دلایل دیگر آن نیز به موضوعات مختلفی بازمیگردد که یکی از آنها این است که زوجینی به خاطر فرزندان یکدیگر را تحمل میکنند بعد از بزرگ شدن آنها دیگر عاملی برای حفظ ثبات زندگی خود ندارند و همین موضوع باعث میشود به طلاق فکر کنند، بهویژه اینکه اگر در طول زندگیشان با اختلافات، دعوا و سوءظن نیز مواجه باشند.
د ر خصوص کاهش طلاق در میان سالمندان راهکارهای زیادی بیانشده است که میتوان به مواردی مانند برنامههای فراغتی سالمندان، حمایتهای رفاهی و اقتصادی، سالمندی فعال و تشکیل سازمانهای مردمنهاد خاص سالمندان، افزایش مهارتهای زندگی و حل مسئله سالمندان برای مواجه با سبک زندگی پس از بازنشستگی اشاره کرد.
تبعات طلاق در سالمندی
با نگاهی به آثار سوء طلاق سالمندی میتوان گفت طلاق در سنین بالا تبعات اجتماعی بهمراتب بیشتری از طلاق جوانان به همراه دارد، چراکه جوانان ازلحاظ زمانی فرصت جبران زندگی ازدسترفته دارند، اما سالمندان ضمن اینکه این فرصت را ندارند، بلکه با تبعات تنهایی ناشی از سالمندی نیز روبهرو میشوند. در حال حاضر حدود یکمیلیون و ۹۰۰هزار نفر سالمند در کشور بدون همسر هستند، یعنی یا طلاق گرفته یا همسر خود را ازدستدادهاند. این در حالی است که آمار طلاق در جامعه در سنین میانسالی نیز در حال افزایش است. اگر به این آمار افراد دارای تجرد قطعی که با سن سالمندی فاصله زیادی ندارند، اضافه کنیم با جمعیتی از سالمندان تنها مواجه میشویم. همه اینها هماکنون یا فوقش تا چند سال آینده نیاز به مراقبت دارند. مجموع این عوامل نشان میدهد که کشور باید زیرساختها مثل مراکز روزانه، خانههای کوچک، برجهای سالمندی، دهکده یا شهرک سالمندی یا بحث بیمه مراقبتهای طولانیمدت را افزایش دهد. اما شواهد حاکی از آن است که کشور ازنظر امکانات و زیرساختها آمادگی پذیرایی از این حجم از سالمندان را ندارد. رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان پیشتر گفته بود ما به دو هزار و ۳۰نفر متخصص طب سالمندان نیاز داریم که در کشور کمتر از ۲۰نفر وجود دارد. حسامالدین علامه با اشاره به کمبود مراکز روزانه سالمندان به رسانهها گفته بود: در تهران با وجود یکمیلیون نفر سالمند، فقط سه مرکز وجود دارد، در حالی که باید به بیش از دو هزار مرکز افزایش یابد.
هماکنون در کشور ما فقط آسایشگاه سالمندان وجود دارد که حدود ۱۵هزار سالمند را نگهداری میکند؛ یعنی به ازای هر ۳۵۰سالمند تنها یکتخت آسایشگاهی وجود دارد.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet