مرگ دلخراش کودک، بهانه کشتن سگهای ولگرد
مرگ دلخراش یک کودک ۴ ساله قمی بر اثر حمله سگهای ولگرد، باعث ایجاد فضای دوقطبی در رسانههای کشور شده است.
آرمان ملی- منیره چگینی: همزمان با این اتفاق در روز هشتم تیر، برخــی از رسانهها با انتشار یکسری گزارشهای سریالـــی به حذف سگها و جمعآوری آنها که در طی چند سال گذشته فقط منجر به کشتــن آنها شده، پرداختند و در مقابــل رسانههای دیگر، به ساماندهی سگها و اهمیتشان برای محیط زیست کشور و دعوت خیران برای اختصاص پناهگاهی در جهت نگهداریشان پرداختند
این درحالی است که طی سالهای گذشته موضوع جمعآوری سگها یا ساماندهیشان از حاشیه شهرها فقط متولی آن شهرداری بود که در بسیاری از موارد، پیمانکارانی که برای این جمعآوری انتخاب شدهاند، راهی بهجز کشتن آنها نداشتند. موضوع عقیمسازی سگها نیز، یک بحث بینتیجه از سوی شهرداری و سازمانهای محیط زیستی بوده، چون این امر نیاز به بودجه دارد. مثلا در تهران ۴۰۰ هزار سگ بدون صاحب وجود دارد و شهرداری تهران با تایید این آمار، اعلام کردهاند: «یکی از بهترین راهکارها برای کنترل جمعیت سگهای بدون صاحب، عقیمسازی آنهاست. در نقاهتگاه، اصلا معدومسازی نداریم؛ سگهای بیمار تا جایی که ممکن باشد درمان میشوند.» به باور کارشناسان عقیم سازی سگها بدون بودجه فقط منجر به مرگشان میشود. در این شرایط بارها «سازمان دامپزشکی کشور» به عنوان متولی بهداشت عمومی حیوانات و همچنین شهروندانی که به هر شکل در تماس با این حیوانات هستند، نسبت به اهمیت «ساماندهی سگهای بدون صاحب با شیوههای منطقی و مطابق با دستورالعمل هاى سازمان جهانی بهداشت دام» تذکر داده است و حتی «علیصفر ماکنعلی» رئیس سازمان دامپزشکی کشور در یک نشست تخصصی وبیناری دو روزه که در آبان ماه ۹۹ با موضوع «راهکارهای مقابله با بیماری هاری» برگزار شد؛ راهبرد این سازمان در خصوص بیماری هاری را «داشتن همکاری مشترک با بخش خصوصی، محیط زیست، وزارت کشور و قوه قضائیه» برای مدیریت این موضوع برشمرد. اما آنچه تا امروز به نظر نمیرسد مورد توجه قرار گرفته باشد، رسیدگی به این راهبرد توسط این چند دستگاه بوده است.
سگها را در کفه ترازوی انصاف بگذارید
اما برای بررسی این موضوع، یک کارشناس و کنشگر محیط زیست به «آرمان ملی» میگوید: «ما از آب برای ادامه حیات، لازمتر نداریم، ولی همین آب در سال چند نفر را میکشد؟ همین روز گذشته یک دختر چهارساله براثر سیلاب غرق شد یا خانههای مردم بر اثر سیلاب خراب شد؟ بنابراین نمیتوان ناقض این بود که جانوران برای حیات انسانها لازم هستند و چقدر میتوانند برای انسان مفید باشند، درحالیکه آنها آسیبهای خود را دارند.» اسماعیل کهرم با اشاره به تجربه خود در رابطه با گرفتاری در میان سگهای ولگرد، آن را بسیار تلخ و ترسناک ابراز کرد و معتقد است که آن کودک چهارساله قمی چه درد و وحشتی را تحمل کرده، اما در عین حال تصریح میکند: «بچه چهار ساله نباید تنها باشند. با این اتفاقات نمیتوان به این نتیجه رسید که سگها را باید کشت یا آنها را نابود کرد. همین سگها چه اندازه میتوانند در زمینه پیدا کردن اجساد از زیر آوار، مثل حادثه متروپل کمک کنند؟ همین سگها بوی انسان را از زیر آوار احساس میکردند و برای کمک پزشکی چقدر بهکار میآیند. همه اینها را نادیده گرفتهاند و یک کودک که با کمال تاسف این اتفاق برایش رخ داده و گفتند سگها را بکشید و حمایتشان نکنید. باید فواید و مضرات سگها در محیط زیست ما را در کفه ترازو گذاشت و ببینیم زیانهایشان بیشتر است، یا سودشان. اگر منصف باشید خواهید دید در مقابل این عارضه و اتفاقی که برای کودکی افتاده و من متاسفم، در مورد سگها منافعی هم وجود دارد.»
عقیم سازی بینتیجه سگها
اما آسیبهای اجتماعی رها کردن سگها را نباید در جامعه نادیده گرفت، موضوعی که عقیمسازی آنها در بوق و کرنا شده، اما شهرداری بهعنوان تنها متولی ساماندهی سگها، میتواند سگهای ولگرد را عقیم کند؟ کهرم در این باره معتقد است که «وقتی بودجه کافی نباشد، این موضوع فقط به مرگ آنها منجر میشود. همه میدانیم که سگها پس از عمل عقیم سازی، باید چندین روز از آنها نگهداری شود، در غیر این صورت جای جراحــت عفونت میکند و حیوان تلف میشود. این حیوانات را اگر رها کنند و در سطلهای زباله بروند که غذایی پیدا کنند، محل جراحت آنها عفونت میکند و حیوان می میرد. در این شرایط پزشک نیاز است که متخصص عقیمسازی و نگهداری آنها باشد، ولی با اتفاقات گذشته شاهد بودیم، مردم و خیرین زمینهایی که هیچ مصرفی ندارند (مثل محل نگهداری آنها در جاده کرج) محلی برای نگهداری سگهای ولگرد انتخاب میکنند. به سگها غذا میدهند تا کسی بیاید و این سگها را مسئولیتشان را تقبل کند، ولی مساله این است، این موضوع نیاز به بودجه سرسام آور دارد، مثلا باید ۶ ماه از این سگ نگهداری کنند و این سگها از نظر پزشکی و دامپزشکی مراقبت شود.»
دلیل تغییر رفتار سگها
اما این روزها بحث تغییر ژنتیکی سگهای ولگرد به نژاد گرگ- سگ مطرح است و برخی از کارشناسان رفتار خشونت آمیز سگهای ولگرد را به دلیل تغییرات ژنتیکی در اثر خوردن غذای انسانها میدانند، اما این کنشگر محیط زیست، میگوید: خشونت سگها به دلیل تغییر ژنتیکی نیست، بلکه تغییر رفتاری است. مثلا یک فرد که آدم کُش و قاتل زنجیرهای میشود، تغییر ژنتیکی در بدن او مشاهده نمیشود، بلکه رفتارش تغییر داده شده بود. این سگها مثلا در حاشیه تهران، به شکل گلهای حرکت میکنند و رفتارشان تفاوت دارد. زمانیکه با بیست سگ یک گله شوند، رفتارشان متفاوت است. مثلا مانند گرگ یک گوسفند را تکه تکه میکنند. حتی طی مطالعهای که روی گربهها در لندن شده بود، گاهی حدود ۱۵ تا ۲۰ کیلومتر چندین گربه راه میرفتند و آنجا رفتارشان عوض میشد، مثلا یک خروس با ارزش را میگرفتند و می کشتند، در حالیکه وقتی این گربهها تک بودند از این رفتارها نداشتند. این سگهای حاشیه شهرها نیز اینگونه است، تغییر ژنتیکی نیست.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet