صعود شاخصهای تورمی مسکن؛ کارگران سرپناه ندارند!
خانهدار شدن و ملک شخصی داشتن، حداقل برای شاغلان مزدبگیر و کارگران و بازنشستگان، به رویایی دور از دسترس تبدیل شده است؛ در این شرایط که تورم بخش مسکن بیش از ۴۰ یا حتی ۵۰ درصد است، دربارهی همان حق مسکن ناچیز ۶۵۰ هزار تومانی، بازهم اما و اگر میکنند.
۵۰ سال کار و پسانداز همهی حقوق برای خرید یک آپارتمان ۱۰۰ متری
ایلنا در گزارشی پیرامون صعود شاخصهای تورمی مسکن از جمله نوشت: «تو فکر یک سقفم!»، این مهمترین دغدغههای این روزهای اجارهنشینهاست، مخصوصاً اجارهنشینهای کمدرآمد و متعلق به دهکهای فرودست؛ آنهایی که کارگر و مزدبگیر هستند و با حداقل حقوق یا فقط کمی بیشتر زندگی میکنند.
فرض کنید ماهی هفت میلیون تومان حقوق میگیرید و یک فرزند هم در خانه دارید، یک فرزند محصل؛ آیا اساساً امکان اجارهی یک آپارتمان هفتادمتری در تهران، تهران نه که حاشیههای تهران را دارید؛ بررسی میدانی قیمت اجاره خانه در شهرکهای اطراف تهران نشان میدهد که حداقل نرخِ اجاره آپارتمان هفتادمتری در این مناطق، ۳ میلیون تومان اجاره ماهانه است با لااقل ۵۰ یا ۱۰۰ میلیون تومان ودیعه. این رقمها روی کاغذ ساده به نظر میرسند اما وقتی میدانیم سبد خوراکیهای یک خانوادهی متوسط ۳.۳ نفره در پایان اردیبهشت به بیش از ۶ میلیون تومان رسیده، پرداخت ماهی ۳ یا حتی ۲ میلیون تومان اجاره خانه در حالیکه ماهی ۷ میلیون تومان حقوق میگیری، تبدیل به «امرِ لاممکن» میشود، امری کاملاً محال!
دادههای رسمی وضعیت بهتری نشان نمیدهند؛ براساس این دادهها، قیمت خانه در تهران در ماههای اردیبهشت و خرداد با دو رشد ۱.۶ و ۴.۸ درصد مواجه شد. بر اساس آخرین داده مرکز آمار ایران در ۱۵ تیر ماه، قیمت هر متر مربع مسکن در تهران به رقم ۴۱.۴ میلیون تومان رسیده است.نابراین یک کارگر حداقل بگیر با ۷ میلیون حقوق باید ۶ ماهِ تمام همهی درآمدش را پسانداز کند تا یک متر خانه بخرد؛ برای ده متر خانه این انتظار به ۶۰ ماه (پنج سال تمام) و برای ۱۰۰ متر به ۶۰۰ ماه یا به عبارتی ۵۰ سال تمام میرسد. در واقع برای خرید یک آپارتمان ۱۰۰ متری در تهران، یک کارگر باید ۵۰ سال (تا بیست سال بعد از بازنشستگی، مضاف بر سی سال خدمتِ سخت) جان بکند، در این پنجاه سال چیزی نخورد، لباس نپوشد، بیمار نشود، فرزندش را به مدرسه نفرستد و تمام درآمدش را یکجا پسانداز کند؛ البته پنجاه سال بعد، با این روال سقوط ارزش پول، احتمالاً کل پسانداز این کارگر باز به ده متر خانه هم نمیرسد و باید پنجاه سال دیگر کار کند… آمارهای رسمی، نشان از صعود شاخصهای تورمی مسکن و خارج شدن نرخها از دایرهی استطاعت مزدبگیران –نه تنها کارگران حداقلبگیر- دارند؛ بانک مرکزی ۸ تیرماه متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در مناطق ۲۲ گانه تهران را ۳۹ میلیون و ۴۱۴ هزار تومان اعلام کرد. بر اساس دادههای سامانه کیلید؛ در تهران در یکم تیر ۱۴۰۱ قیمت تخمینی (یک متر مربع) ۴۳.۸۰ میلیون تومان بوده است. لازم به ذکر است که بر اساس گزارش مرکز آمار، تورم نهادههای ساختمانی شهر تهران در سال گذشته ۵۵ درصد بوده است.
سهم حداقل ۴۰ درصدی اجاره خانه در سبد هزینههای مردم
وقتی تمام حقوق پای اجاره خانه میرود، چگونه باید زندگی کرد؛ به نظر میرسد امروز از حاشیهنشینی عبور کردهایم و دیگر به بیجانشینی رسیدهایم؛ کارگران جایی برای زیست ندارند! احسان سلطانی (کارشناس اقتصادی) از این شرایط به عنوانِ «سونامی قیمت مسکن» یاد میکند و میگوید: میانگین قیمت مسکن تهران در تیر ۱۴۰۱ نسبت به تیر ۱۴۰۰، با ۴۵ درصد افزایش به ۴۵ میلیون تومان رسید. در خرداد و تیر ۱۴۰۱، نه تنها قیمت غذا ۳۳ درصد بالا رفت که قیمت مسکن هم ۱۶ درصد افزایش یافت. مسابقه قیمتها به راه افتاده است. روند مستمر و بیامان افزایش قیمت مسکن یعنی کابوس مستاجرانی که در سال آینده باید جابجا شوند، به حاشیه شهرها باید مهاجرت کنند یا حداقل باید از غذا و بهداشت و آموزش و … خود و فرزندانشان بزنند. امروز بیش از ۴۰ درصد مردم امنیت مسکن را از دست دادهاند. سهم هزینه مسکن (اجاره مسکن) از هزینه خانوار در بسیاری از کشورها بین ۱۰ تا ۲۲ درصد است اما در ایران بیش از ۴۰ درصد یعنی دو برابر نرخ متوسط جهان است…کارگران نه تنها «استطاعت خرید مسکن» را ندارند -سالهاست که با استیلای سیاستهای تعدیلی، این استطاعت را از دست دادهاند و به کمترین میزان تابآوری در مقابل تورم مسکن رسیدهاند- بلکه دیگر «استطاعت اجاره مسکن» را هم از دست دادهاند؛ ۴۰ درصد، کمترین نرخ برای سهم اجاره خانه در سبد هزینهی خانوارهای کارگریست؛ هرچه شهر بزرگتر باشد و درآمد کمتر، این سهم افزایش مییابد؛ به این ترتیب، سهم اجاره خانهی یک کارگر حداقلبگیر در کلانشهر تهران، بیش از ۸۰ یا ۹۰ درصد است…
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet