از هر دری سخنی

جمهوری اسلامی عامل گسترش پدیده فقردر ایران

سفره ایرانیان روز به روز کوچک‌تر و سهم‌شان از مواهب زندگی از جمله غذا و پوشاک کم و کمتر می‌شود. در حوزه مواد غذایی بعد از گوشت قرمز، برنج ایرانی، مرغ و ماهی، حالا نوبت میوه و سبزیجات تازه است. میوه و سبزیجات تازه تا حدود ۴۰ درصد در سبد مصرف خانوار ایرانی کاهش پیدا کرده است.

در سال جاری حدود ۶۰ درصد از افراد جامعه در زیر خط فقر هستند و بخش عمده‌ای از آنها زیر خط فلاکت قرار دارند

جهان صنعت-  جهت کلی اقتصاد اجتماعی و بلکه اقتصاد کشور رو به تنزل بوده است. چنانکه اگرچه درآمد ناخالص داخلی ایران به طور رسمی به نسبت ابتدای پیروزی انقلاب  افزایش یافته اما درآمد سرانه براساس نرخ واقعی تورم جهانی و منطقه‌ای ایران از حدود ۱۰ هزار دلار در ابتدای پیروزی انقلاب  در ایران در سال ۱۳۵۷ به حدود ۷ هزار دلار یا کمتر در سال ۱۳۹۹ رسید که با توجه به شرایط پس از تحریم‌های ایالات‌متحده این رقم کاهش نیز داشته است… قدرت خرید ایرانیان به نحو چشمگیری کاهش داشته است… این امر به خوبی نشان می‌دهد که وضعیت اقتصادی شهروندان ایرانی به نحو موثر و ملموسی بدتر شده است.درعین حال ایرانیان به نسبت سال‌های گذشته همواره فقیر و فقیرتر شده‌اند…میزان جمعیت زیر خط فقر در ایران، طی سال‌های گذشته همچنان در حال افزایش بوده است. چنانکه در سال ۱۳۵۷ حدود ۲۰ درصد از ایرانیان زیر خط فقر قرار داشتند اما این میزان در سال ۱۳۶۸ و پایان جنگ تحمیلی به حدود ۴۰ درصد رسید و در پایان قرن ۱۳  در سال ۱۴۰۰، میزان جمعیت زیر خط فقر به حدود ۵۲ درصد رسیده است. به‌طور غیررسمی گفته می‌شود که در سال جاری حدود ۶۰ درصد از افراد جامعه در زیر خط فقر هستند و بخش عمده‌ای از آنها زیر خط فلاکت قرار دارند.

این شرایط بر زندگی فردی و خانوادگی ایرانیان اثر گذاشته و این زندگی را حقیرتر کرده است. مثلا به عنوان یک قرینه قابل اعتماد، مصرف گوشت قرمز در ایران از حدود ۱۶ کیلوگرم برای هر نفر در سال ۱۳۵۶ به حدود ۱۲ کیلوگرم برای هر نفر در سال ۱۳۶۸ و به حدود ۶ تا ۷ کیلوگرم در سال ۱۴۰۰ رسید…سفره ایرانیان روز به روز کوچک‌تر و سهم‌شان از مواهب زندگی از جمله غذا و پوشاک کم و کمتر می‌شود. در حوزه مواد غذایی بعد از گوشت قرمز، برنج ایرانی، ماکارونی، مرغ و ماهی، حالا نوبت میوه و سبزیجات تازه است که از سفره ایرانیان خارج شود. چنان‌که گفته می‌شود میوه و سبزیجات تازه تا حدود ۴۰ درصد در سبد مصرف خانوار ایرانی کاهش پیدا کرده است.این امر به لبنیات و شیر هم سرایت کرده و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مورد کاهش نگران‌کننده مصرف لبنیات از سوی شهروندان ایرانی هشدار داده است. در این هشدار به عواقب حذف لبنیات از سبد مصرفی خانوار اشاره و گفته شده است که کمبود کلسیم و سایر مواد مغذی لبنیات در هرم غذایی ایرانیان پیامدهای ناخوشایندی برای سلامتی ایرانی‌ها دارد.

به موازات همین کوچک شدن سفره، نشانه‌های دیگری وجود دارد که از فقیرتر شدن ایرانیان و تنزل سطح زندگی در ایران خبر می‌دهد. مواردی مانند کوچ ایرانی‌ها از مرکز به حاشیه شهرها، تقلیل و محقر شدن خانه‌ها، کاهش میزان تفریح، چندشغله شدن، کاهش سطح بهداشت فردی از جمله سلامت دندان‌ها و موارد دیگر، همه دال بر این است که در سال‌های گذشته و هم‌اکنون نیز زندگی ایرانی‌ها به طور مداوم محدود و محدودتر شده و سهم آنها از رفاه، به طور ملموس و قابل ملاحظه‌ای کمتر شده است…در عین حال تورم که ظالمانه‌ترین مالیات از اقشار ضعیف توصیف می‌شود، مانند شعله‌های آتش زندگی ایرانیان را می‌بلعد. رویای تورم تک‌رقمی که از سوی حسن روحانی و پس از نابسامانی‌های اقتصادی دوران محمود احمدی‌نژاد مطرح شده بود به واقعیت نپیوست و در حال حاضر نرخ تورم در ایران حدود ۵۴ درصد تخمین زده می‌شود… به همین دلیل حقوق‌بگیران و کسانی که درآمد ثابت دارند- کارگران و کارمندان- برای نابود نشدن در آتش تورم یا به انجام شغل‌های دوم و سوم روی می‌آورند و یا دامنه و سطح زندگی خویش را کاهش و خود را با زندگی حقیرتر تطبیق می‌دهند.اکنون پرسش از رییس‌جمهور و همکارانش آن است که شرایط حاضر تا چه زمان ادامه پیدا خواهد کرد؟..

فقیر شدن ایرانیان تاثیرهای اجتماعی نیز داشته است. چنانچه به موازات کاهش سطح درآمدی، در ایران سرقت و تعداد سارقان افزایش و سن سارقان کاهش داشته است. نکته قابل توجه در این باره آن است که در میان سرقت‌های افزایش یافته موضوع سرقت هم تغییر پیدا کرده است چنانکه تمایل سارقان از سرقت کالاهای قیمتی و حفاظت‌شده مانند طلا و طلافروشی‌ها به سرقت کالاهای کم‌قیمت و بی‌حفاظت یا کمتر‌حفاظت‌شده مانند موبایل، سرپوش کانال‌های برق، کابل برق و مانند آن تغییر پیدا کرده است…اشتغال به شغل‌های پست مانند زباله‌گردی نیز زیاد شده و تعداد افراد بی‌خانمان که اصطلاحا کارتن‌خواب نامیده می‌شوند رو به ازدیاد است. برای خانواده‌ها، وضعیت و سختی‌های موجود چند‌شغله‌بودن اعضای خانوار را باعث شده است چنانکه اگر پیش از پیروزی انقلاب اسلامی عمدتا یک عضو خانوار درآمدزا بود و سایر اعضا از همان درآمد ارتزاق می‌کردند اکنون مرد و زن فعالیت شغلی دارند گاهی فرزندان نیز کارهای فصلی یا دائمی دارند و درآمد ثابت یا موقت دریافت می‌کنند و در نهایت چندشغله‌بودن در مورد سرپرست خانوار رواج دارد…براهیم رییسی و حامیانش که پیش‌ از پیروزی در انتخابات وعده داده بودند زندگی آرام و لذت‌بخشی برای ایرانی‌ها به وجود می‌آورند باید توضیح دهند که نتیجه یک سال زمامداری‌شان چه بوده است؟…

 

به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet

Print Friendly, PDF & Email
دکمه بازگشت به بالا