جوانان

مسمومیت دانش‌آموزان؛ رو شدن چهره طالبانی رژیم “ولایی”

عباس صالحی، مدیر مسئول روزنامه اطلاعات نوشت: سریال ‎مسمومیت دانش‌آموزان دختر بخشی از تصویرسازی طالبانی از جمهوری اسلامی است. عامل آن هرچه باشد، نتیجه همین است….

در ادامه مسمومیت‌های سریالی دختران دانش‌آموزان در ایران، این بار موج این مسمومیت‌ها به دانشگاه بروجرد رسید. حساب توییتری “۱۵۰۰ تصویر” با انتشار ویدئویی گزارش داده شمار زیادی از دانشجویان دختر خوابگاه بروجرد پس از استشمام گازی با بویی “عجیب” دچار مسمومیت شده و به بیمارستان منتقل شدند. پیش‌تر دانش‌آموزان یک مدرسه دخترانه در بروجرد نیز مسموم شده و به بیمارستان منتقل شده بودند.

مسمومیت‌های زنجیره‌وار دانش‌آموزان دختر آبان‌ماه امسال از شهر قم آغاز شد و به شهرهای دیگر نظیر تهران، اردبیل، بروجرد، وردنجان چهارمحال و بختیاری، ساری، قوچان، تربت جام و قزوین نیز کشیده شد. در حالی صدها دانش‌آموز در پی مسمومیت به بیمارستان منتقل شده‌اند که نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی تا کنون هیچ گزارشی در این زمینه منتشر نکرده‌اند.

پیش‌تر چندین نماینده مجلس این مسمومیت‌ها را “عمدی” دانسته و دو تن از نمایندگان شهر قم نیز با “امنیتی” خواندن این مسئله خواستار ورود نهادهای اطلاعاتی به این موضوع شده بودند.

سایت حکومتی “الف” نیز در مطلبی با عنوان “جریانات مذهبی، متهم مسمومیت دانش‌آموزان”، نسبت به رو شدن چهره شیطانی و طالبانی جمهوری اسلامی ابراز نگرانی کرد و نوشت: ماجرای اخیر مسمومیت سریالی دانش‌آموزان در قم و برخی شهرستان‌ها نشان داد که نظام امنیتی جمهوری اسلامی دچار اختلالاتی در مواجهه با افکار عمومی است که همین امر فرصت را برای عناصر متخاصم در داخل و خارج کشور فراهم می‌کند.

این منبع نوشت: “برخی جریانات مذهبی در جمهوری اسلامی عامل این مسمومیت‌ها معرفی می‌شوند و دلایل این اقدام هم مخالفت آن‌ها با تحصیل دختران ذکر می‌گردد. خلا سیستم‌امنیتی در عرصه‌عمومی و ارائه حداقل روایت از این ماجرا باعث این برداشت‌های ناصواب شده که پیامد آن، انتسابات ناروا به طیف مذهبی جامعه است.”

در نظام آموزشی حکومت دینی ایران، برخلاف نظام‌های آموزشی مدنی در اغلب کشورهای جهان، نظریات ارتجاعی و خرافی قرون وسطائی به کودکان، نوجوانان، و جوانان تزریق می‌شود. حاکمان کشور و کارگزاران‌شان در دستگاه آموزشی با ترویج خرافه و دیدگاه‌های ضدعلمی در واقعیت امر خواست‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی خاص ‌شان را بر مراکز آموزشی تحمیل و بنیان آموزش علمی را سست می کنند. تجربهٔ دیرینه در ایران حکایت از آن دارد که سران حکومت از رشته‌های علمی‌ای که جوانان را جستجوگر، خلاق، و انتقادی بار بیاورد و به ایجاد شک و تردید در ایدئولوژی دستگاه قدرت بینجامد به‌شدت می‌ترسند.

در جامعهٔ امروز ایران که در چارچوب تنگ حکومت مذهبی ارتجاعی اسیر است، نوآوری‌های مادی و معنوی پذیرفته نیست. صدها هزار جوان برای نجات از تنگناهایی که در همه امور زندگی‌شان از سوی رژیم دیکتاتوری به‌وجود آمده است وادار شده‌اند که وطن‌شان را ترک کنند. رهایی از این اوضاع، به‌گونه‌ای که نه انسان های مسخ شده، بلکه سازندگان شاداب و امیدوار زندگی فردا تربیت و وارد اجتماع شوند، بی‌گمان در گرو حل مسئلۀ اساسی‌تر، یعنی برچیدن بساط نظام واپس‌گرا و دانش‌ستیز و ویرانگر کنونی است.

به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet

Print Friendly, PDF & Email
نمایش بیشتر
دکمه بازگشت به بالا