کلیشههای جامعۀ مردسالار و زن ستیز در سریالهای ترکیهای
با وجود ظاهر مدرن و هنرپیشههای شیکپوش و تشریفات پر زرق و برق سریالهای ترکیهای، نمود پررنگ کلیشههای جنسیتی و جنسی جامعۀ مردسالار سنتی را تقریباً در تمام آنها نمیتوان نادیده گرفت.
دکتر نیره توکلی
برخی از این نمودها در زیر آمده:
- وجود خانوادۀ گسترده و همجایی اعضای آن در یک خانه، چه در خانوادههای مرفه و چه در خانوادههای فقیر، قاعده به شمار میآید. وجود خانوادۀ هستهای استثناست و بیشتر در مواردی که شوهر یا زن خانوادۀ والدین خود را از دست دادهاند یا اساسأ خانوادهای ندارند دیده میشود.
- در این سریالها چندهمسری مردان و منفور جلوه دادن زن یا زنان قبلی بسیار رایج و عادی است. همچنین جنگ زنان بر سر مردان و حسادت و توطئهچینی آنها برای یکدیگر. در مقابل، گناه دانستن و مستوجب عقوبت دانستن زنی که به هر دلیل یا به همان دلایلی که مردان همسر اول خود را رها میکنند و میروند نیز عادی است. در بسیاری از سریالها، زن اول بدون هیچ دلیل موجهی یا به بهانۀ اینکه عشقی در کار نبوده یا ازدواج به مصلحت خانواده صورت گرفته بوده یا نازاست، یا بدون هیچ عذر موجهی و فقط به گناه اصرار یا اقداماتی که پس از تهدید شدن به طلاق یا بیرون انداخته شدن از خانه صورت میدهد، نظیر حاملگی قلابی یا حسادت یا بداخلاقی ترک میشود. در کوزی گونی چنین رفتارهایی را با زن اول کوزی، سیما و نیز زنی که مادر کوزی و گونی است شاهدیم. هیچ دلیل موجهی برای عاشق شدن مجدد یا تجدید فراش مرد وجود ندارد. در بسیاری از سریالهای دیگر هم وضعیت همین گونه است. سریال ستارۀ شمالی، گزل، رز سیاه، سیب ممنوعه، ماکسیرا، اتاق قرمز، تازه عروس….
- هویت زنان بیشتر در وابستگی به مردان تعریف میشود. از این رو خطاب کردن زن داداش به زنانی که همراه مردی در حضور دیگران یا در مکانهای عمومی حاضر میشوند، عادی است.
- در این سریالها شاهد تقدس مراسم ختنه سوران پسربچهها و برگزاری جشن برای آن، با تشریفات بسیار در حد برگزاری مراسم عروسی و حتی مهمتر از آن هستیم. ظاهراً در جامعۀ ترکیه ختنۀ پسران باید در سنی صورت گیرد که بصورت جشن تکلیف درآید و پسران به مردانگی خود افتخار کنند. سریالهای «هرجایی»، «تردید»، «گودال»، «لطیفه»، «روزگارانی در چوکوروا» مثالهای برجسته این جشنهایند. در حالی که در ایران در حدود پنجاه سال قبل با فیلم درشکه چی نصرت کریمی و نشان دادن تراما یا وحشت کودکی که بنا بود به این روشهای سنتی ختنه شود، پرونده این نوع کودکآزاری، دست کم در سینمای ایران بسته شد.
۵. فرستادن لباس زنانه برای مردان دشمن یا واداشتن آنها به پوشیدن لباس زنانه برای تحقیر آنها، مثلاً در چندین سریال، از جمله سریال ایزل، مردی وادار میشود لباس زنانه شامل سینه بند و دامن توری به تن کند.
۶. بوسیدن دست والدین زن و شوهر، به نشانۀ به رسمیت شناخته شدن از طرف آنها.
۷. نمایش پیشنهادهای ازدواج کلیشه ای و عجیب و غریب مدرن یا سنتی از طرف مردان به زنان.
۸.نمایش برگزاری ازدواجهای سنتی و رعایت تمام تشریفات، نظیر خواستگاری و حنابندان و لگد کردن پای مرد و….
۹. نمایش کلیه مراحل خاکسپاری بصورت تکراری و پر آب و تاب در بیشتر سریالها.
از تبلیغات میان این سریالها هم برای تبلیغ مهاجرت و خروج ارز و بهشت جلوه دادن فرهنگ و سرزمین ترکیه نباید غافل شد. در حالی که در این سریالها معمولا خارجیها و بویژه ایرانیها موجوداتی خبیث و مافیایی و سنتی جلوه داده میشوند. نمونههای آن در سریالهای “روزی روزگاری”، “اتاق قرمز”، “بابا” و…. دیده میشود.
۱۰. در این سریالها، دگرباشی جنسی و دگرباشان هنوز با کلیشههای اواخواهری و مسخره نمایش داده میشوند و هرگز وجود یا مسائل و مشکلاتشان نمایش داده نمیشود.
۱۱. در این سریالها زن و مرد خوب هرگز به پایان دادن بارداری، چه خواسته و چه ناخواسته یا حاصل تجاوز رضایت نمیدهند و تابو به شمار میآید.
۱۲. با آنکه صنعت فیلم و سریال ترکیه به بازیگران و خوانندگان و رقصندههای زن متکی است، زنان خواننده و رقصنده و بازیگر در نمایش زندگی عادی و شرافتمندانۀ سریالها جایی ندارند. معمولاً بازیگری و آوازخوانی و رقص شکل انحرافی زندگی است و، پس از ازدواج باید ترک شود یا بصورت شغل معشوقهها یا زنان بدکاره نمایش داده شود. البته این در مورد مردان صادق نیست و آنان چه در زندگی خانوادگی و چه در غیر از آن میتوانند بصورت حرفهای یا آماتور آواز بخوانند یا ساز بزنند.
کانال علمی مطالعات زنان
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet