اخبارچرخان

وضعیت اسفناک زلزله‌زدگان خوی پس از گذشت نزدیک به چهار ماه

پس از گذشت نزدیک به چهار ماه از فاجعه، زلزله‌زدگان همچنان در وضعیت اسفناکی به سر برده و برخی از آنان هم اکنون در چادرها زندگی خود را سپری می‌کنند…

شام‌گاه شنبه ۸ بهمن سال١۴٠١ ، زلزلهٔ فاجعه‌باری شهرستان خوی واقع در استان آذربایجان غربی را لرزاند. بر پایۀ گزارش‌های انتشاریافته، مردم این شهر و روستاهای اطراف آن ۵۰ بار شاهد پس‌لرزه‌ها بودند. در هوای سرد زمستانی و زمانی که دمای هوا از منفی سه درجه به هشت درجه زیر صفر رسیده بود و همواره با بارش برف همراه بود، دو پس‌لرزۀ قوی مردم را به خیابان‌ها کشانده و جانشان به مخاطره انداخته بود.
بعد از گذشت نزدیک به ماه از وقوع زمین‌لرزه خوی و علیرغم وعده‌های رژیم مبنی بر بازسازی منازل و همچنین اعطای وام بدون بهره به مردم شهرستان خوی، تاکنون مسئولان رژیم” ولایی” به هیچ کدام از وعده‌های خود جامه عمل نپوشانده و مردم همچنان در چادر زندگی می‌کنند.
ساکنان روستای “پره” در مصاحبه با خبرگزاری‌های داخلی اعلام کرده اند که برخی از منازل مرمت شده و مردم به خانه‌های خود بازگشته‌اند، اما برخی از منازل نیز بصورت کامل تخریب شده و الزامی است که از نو ساخته شوند.
یکی از زلزله‌زدگان خوی که همچنان در چادر زندگی می‌کند ، در این باره می گوید: ” بدلیل گرانی اجاره‌بها، قادر به اجاره خانه نبوده و تا بازسازی کامل منزل، مجبور به اقامت در چادر خواهد بود.”
زخم‌های بازمانده و دردهای شفا نیافته از خشم طبیعت،و سرمای استخوان سوز زمستانِ سپری شده! بی‌توجهی و حمایت نکردن مسئولان دولتی در فراهم کردن امکانات اولیهٔ زیستی مناسب شأن انسانی، خشم ساکنان این منطقه را برانگیخته است.
میهن ما از مناطق زلزله‌خیز جهان است و هر از چند سالی زلزله‌هایی مهیب در آن رخ می‌دهد که ویرانی‌هایی گسترده را سبب‌ گشته و هزاران نفر کشته و خسارت‌های مالی‌ای فراوان بر جای می‌نهد. تا کنون زمین‌لرزه‌های فراوانی در طول صد سال اخیر در کشور ما روی داده است. ایران به‌علت قرار گرفتن روی گسل‌های فعال همیشه با پدیده زلزله دست به‌گریبان است. ولی این دغدغۀ همیشگی روی دادن زلزله هیچ‌گاه به برنامه‌ریزی‌‌ای اصولی و علمی به‌منظور جلوگیری از خسارت‌های جانی و مالی ناشی از وقوع آن منجر نشده است. بعد از زمین‌لرزه، آه و افسوس است و چشم‌ها نگران وقوع زمین‌لرز‌ه‌ای دیگر!
بر اساس آمارهای اعلام شده، حدوداً ۲۲ مورد زلزلۀ بزرگ در ۱۰۰ سال اخیر در ایران رخ داده است که صدها هزار کشته و زخمی برجای نهاده‌اند و خسارت‌های مالی‌ای  بی‌حد و حصر به‌بار آورده‌اند. ولی دولت‌های حاکم بر ایران در مقام متولیان اصلی مدیریت جامعه- چه در دوران شاهان و چه در رژیم ولایت فقیه- هرگز در قبال مصیبت‌زدگان احساس مسئولیتی نکرده و صرفاً به اقدام‌هایی نمایشی و عوام‌فریبانه پس از فاجعه‌ بسنده کرده‌اند. طرفه آن‌که، حاکمان اسلامی کمک‌رسانی و همبستگی مردم با یکدیگر را امری دارای جنبه‌ای امنیتی تلقی کرده و آن به جرمی بزرگ مبدل کرده‌اند. بی‌توجهی کامل به ساخت‌وسازهای غیراستاندارد و بی‌اعتنایی و تلاش نکردن به ترمیم بافت‌های قدیمی، عاملی مهم در گستردگی میزان تخریب و وسعت خسارت‌ها در زلزله‌ها بوده و هستند. نمونه زلزله بم و رودبار و شمار کثیر کشته شدگان که در بناهایی خشت و گلی و سست‌بنیان می‌زیستند، حاکی از بی‌اعتنایی کامل رژیم فقاهتی به سرنوشت افراد در قبال فجایع طبیعی‌ای چون زلزله  است. فاجعۀ زمین‌لرزه بم در ۵ دی‌ماه ۱۳۸۲، طی یک قرن گذشته در ایران بی‌مانند بود. غمی بس دردناک که پس از گذشت نزدیک به ۲۱ سال از روی دادن آن هنوز هم بر جان و دل مردم این شهر سنگینی می‌کند. شهری که ۹۰ هزار نفر جمعیت داشت تنها یک‌سوم از ساکنانش زنده ماندند، هرچند بنا بر معمول در آمار رسمی اعلام شد که ۲۶ هزار و ۲۷۱ نفر کشته و ۳۰ هزار نفر زخمی و هزاران زن و کودک بی‌سرپرست ماندند. ولی واقعیت امر این بوده است که عدهٔ کشته شدگان به‌مراتب بیشتر از آن بود که دولت اعلام کرد. زلزله‌هایی که در استان‌های گیلان و زنجان با قدرت هفت و سه‌دهم در مقیاس ریشتر در ۳۱ خردادماه ۱۳۶۹ به‌وقوع پیوست و در اثر آن ۴۰ هزار کشته بر جای نهاد و ۲۷ شهر و ۱۸۷۱ روستا ویران گردیدند، از خون‌بارترین زلزله‌های سال‌های اخیر ایران بودند. آخرین نمونه تلفات و خسارت‌هایی که در اثر خشم طبیعت در ایران به‌وجود آمد، زلزلۀ ۱۷ آبان‌ماه ۱۳۹۸ در آذربایجان شرقی بود.
مردم مصیبت‌زدۀ بی‌سرپناه با سختی‌ها و مرارت‌های به‌بار آمده بی‌یار و یاور مانده و در چادرها روزگار اسفناکی را سپری می‌کنند. در رژیم” فقها” در هیچ‌یک از عرصه‌ها کوچک‌ترین گامی به‌سود توده‌های رنج‌دیده برنمی دارد. بنا بر تجربه‌های کسب شده از چهل و چهار سال حکومت نکبت‌بار ولایی، بی‌تردید می‌توان گفت که این رژیم با اعمال وحشیانه‌ترین سیاست‌ها میهن ما را هر دم از قبل افزون‌تر به ورطه هلاکت و نیستی می‌کشاند. بر پایۀ گزارش‌های انتشار یافته‌ای که به برخی از آن‌ها در بالا اشاره شد، مسئولان دولتی برای گریختن از زیر فشار افکارعمومی به نمایش‌هایی مختلف دست می‌زنند و بعد از فروکش کردن فشارها و خارج شدن اخبار از عرصهٔ رسانه‌ها و سطح جامعه، فاجعه‌های اتفاق افتاده را به‌فراموشی می‌سپارند و مصیبت‌دیدگان همراه با معضل‌های‌شان به‌حال خود رها می‌گردند تا زخم‌هایشان را بلیسند و با رنج‌ها و دردهای خود بسازند. مردم رنج‌دیده این مناطق هم بدین روال به‌حال خود رها شده‌اند. مصائب زلزله‌زدگان شهرستان خوی پایان نیافته بلکه تازه آغاز شده است.

به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet

Print Friendly, PDF & Email
دکمه بازگشت به بالا