چرخاندیدگاه‌ها

چگونگی پیروزی یکی از طولانی‌ترین اعتصاب‌ها در آلمان

نویسنده: گی‌ین دل بارّیو

مترجم: ایرج زارع

۷۷ روز پس از اعتصاب در ۶ بیمارستان در [استان] نوردراین-وستفالن، کارگران مذاکره کردند و به توافق‌نامه‌ای رسیدند که نسبت پرستار به بیمار، افزایش کارکنان در سایر گروه‌ها و سیستمی که روزهای استراحت را با شرایط فشار بیش از حد و استرس در کار جبران می‌کند، ایجاد می‌کند. این داستان نحوۀ سازمان‌دهی آنان برای پیروزی است.

وضعیت بیمارستان‌های دانشگاهی در شهرهای مونستر، بن، کلن، آخن، اسن و دوسلدورف ناامیدکننده بود. کمبود پرسنل سبب بیرون رفتن کارگران از این کار می‌شد: تخمین زده می‌شود که این مناطق ۲۰هزار پرستار در بیمارستان‌ها و ۱۴هزار پرستار در خانه‌های سالمندان کم دارند.

دولت [استان] نوردراین ۱۲۰۰میلیون یورو از بودجۀ بهداشت را متوقف کرده بود. سیستم تأمین مالی مراقبت‌های بهداشتی آلمان در سال ۲۰۰۴ تغییر کرد، به‌طوری که در حال حاضر بیمارستان‌ها هزینۀ واقعی برای معالجۀ بیمار را در صورت‌حسابی که برای [شرکت] بیمۀ بیمار ارسال می‌کنند، قید نمی‌کنند، بلکه مبلغ ثابتی را بسته به بیماری‌ای که مریض دارد، می‌فرستند، که این امر GRD یا گروه‌های مرتبط با تشخیص (‌ (Grupos Relacionados con el Diagnóstico نامیده می‌شود. این مقادیر ثابت برای «تشویق مدیریت کارآمد»، «تعدیل» شده‌اند.

از آنجا که هزینۀ درمان ذات‌الریه در سالمندان مبتلا به بیماری‌های مختلف نسبت به افراد جوان یکسان نیست، اما هزینه‌ای که بیمارستان برای هر مورد دریافت می‌کند، حداقل ضروری است و سعی می‌کنند با شمار پرسنل کمتری از بیماران بیشتری مراقبت کنند. به‌ دلیل فشار بیش از حد، اضافه‌کاری و استرس، بیماران درمان بدتری دریافت می‌کنند که باعث افزایش حملات به پرسنل بهداشتی می‌شود. از سوی دیگر، پیش از ورود به کار آموزش کافی [به پرسنل بهداشتی] داده نمی‌شود. این امر افراد تازه‌وارد را ناراحت می‌کند و بار بیش از حد برای پرسنل باسابقه است که به جای دریافت کمک، باید نیروی بیشتری را برای آموزش آنان به کار ببرند.

بیمارستان‌ها از آژانس‌های کاریابی موقت برای پر کردن جای خالی کارکنانی که هر روز در خدمات متفاوتی کار می‌کنند، استفاده می‌کنند. در برخی از روزها ، بیش از نیمی از پرسنل یک واحد از آژانس‌ها می‌آیند، که مابقی کارگران را که باید به آن‌ها توضیح دهند، مواد در کجا حفظ می‌شود، چگونه روال کارها صورت می‌گیرد و چگونه واحد کار می‌کند، تحت فشار بیش از حد می‌گذارد. نتیجه این است که ۴۰درصد از کارکنان بهداشت به ترک حرفۀ خود فکر می‌کنند. صدها هزار نفر قبلاً این کار را انجام داده‌اند. بر اساس تحقیق‌های متعدد، در صورت بهبود شرایط کار در بخش بهداشت آلمان، تا ۲۰۰هزار تن از کارکنان بهداشت می‌توانند به کار در این بخش بازگردند. کاهش ساعات کاری پرسنلی که با این شرایط نمی‌توانند یک روز کامل کار کنند معادل ۱۷۲۰۰۰ شغل است.

در دسامبر ۲۰۲۱، اتحادیۀ وردی (Ver.di) سازمان‌دهندگان حرفه‌ای را استخدام کرد و شروع به آماده‌سازی برای راه‌اندازی بزرگ‌ترین کارزار سازمان‌دهی بدنۀ [اتحادیه] در تاریخ اتحادیه کرد. در ۱۹ ژانویۀ [۲۰۲۲] کنفرانسی با ۷۰۰ عضو از شش بیمارستان برگزار کردند و به کارفرمایان خود اولتیماتوم دادند: اگر ظرف ۱۰۰ روز، یعنی پیش از اول ماه مه، کارفرمایانشان حاضر به مذاکره برای توافق جمعی نشوند، دست به اعتصاب خواهند زد. در هفته‌های بعد، با هزاران کارگر از همۀ رده‌های حرفه‌ای (به استثنای پزشکانی که از سوی سازمان دیگری استخدام شده‌اند) مصاحبه شد تا مشخص شود چه کسی بیشتر مورد احترام همکارانشان است. بعداً آن‌ها انتخاباتی را ترتیب دادند تا هر سرویس از هر بیمارستان بتواند نمایند‌ه‌ای را انتخاب کند و محترم‌ترین افراد، کسانی که بیش از همه مورد اعتماد همکارانشان هستند را تشویق کردند تا خودشان را معرفی کنند.

آزمایش ساختار

برای بررسی اینکه آیا این شبکۀ عظیم کار می‌کند، و توانایی بسیج را دارد یا خیر، آن‌ها مجموعه‌ای از امضاها را سازمان‌دهی کردند و خواستار شرایط بهتر برای خود و بیمارانشان شدند. آن‌ها این هدف را برای خود تعیین کردند که حداقل نیمی از کارگران هر واحد امضا کنند. در ۱۷ مارس، آن‌ها چندین رویداد عمومی برگزار کردند که در آن ۱۱۹۰۶ امضای جمع‌آوری‌شده را به کارفرمایان و حزب‌های سیاسی خود تحویل دادند.

خواست‌ها

هنگامی که قدرت عظیم آن‌ها تأیید شد، یک اعتصاب هشداردهندۀ دو روزه برای ۱۲ و ۱۳ آوریل فراخوانده شد. در این تاریخ‌ها دومین مجمع برگزار شد که در آن نمایندگان خواست‌هایی را برای توافق مطرح کردند. در هفته‌های قبل با هر یک از همکاران خود ملاقات کرده و مشکلات و نیازهای آن‌ها را جمع‌آوری کرده بودند. گروه‌های کاری هر سرویس (اورژانس، آشپزخانه، فیزیوتراپی، تعمیر و نگهداری و غیره) این حجم عظیم از اطلاعات را در اندازه‌های خاصی که می‌خواستند در توافق منعکس شود، خلاصه کردند.

یک کمیتۀ مذاکره متشکل از ۷۰ نفر تشکیل شد که به شورای گسترده‌تری متشکل از ۲۰۰ نماینده گزارش می‌داد. در ۱۳ آوریل آن‌ها یک تجمع در استادیوم محلی فوتبال برگزار کردند. در صبح آن‌ها سخن‌رانی‌های حمایتی از کارگران آمازون، از بیمارستان‌های برلین که ماه‌ها قبل در اعتصاب خود پیروز شده بودند، از همسایگان، از کارکنان بهداشت مادرید و سایر اتحادیه‌ها شنیدند.

آن‌ها با استفاده از اینکه انتخابات منطقه‌ای در ۱۵ مه برگزار می‌شد، بعدازظهر همان تجمع از سخن‌گویان حزب‌های سیاسی دعوت کردند. آن‌ها پس از استماع گواهی چند کارگر و در حضور ۳۰۰ نفر که در آنجا حاضر بودند، از آن‌ها خواستند تا امضای خود را به طومار یک توافق شایسته اضافه کنند. همۀ آن‌ها امضا کردند، ازجمله سخن‌گوی حزب حاکم، اتحادیۀ دموکرات مسیحی آلمان (CDU)، و وزیر بهداشت منطقه.

اعتصاب

با انقضای اولتیماتوم، رأی‌گیری سازمان‌دهی شد و ۹۸،۳۱درصد به اعتصاب در صورت لزوم رأی مثبت دادند. پس از پیروزی اولتیماتوم، آن‌ها چند روز را به آماده‌سازی و اطلاع‌رسانی به همۀ همراهان اختصاص دادند. صبح روز چهار ماه مه، ۱۹۰۰ کارگر بهداشت دست به اعتصاب زدند. در ۱۱ مه، دولت منطقه‌ای تغییرات قانونی را ارائه کرد که اجازه می‌داد مذاکرات آغاز شود.

کارفرمایان و دولت امید داشتند که کارگران قدرت خود را از دست بدهند، اجازه تاریخ اولتیماتوم و چند روز اعتصاب بگذرد، اما وقتی دیدند اوضاع برعکس است، شروع به تسلیم شدن کردند. در این بین، زنان اعتصاب‌کننده روحیۀ خود را بالا نگه داشتند و فشار را بیشتر کردند. آن‌ها در هر شهر چادرهای بزرگی برپا کردند که از آن‌ها به‌عنوان ستاد عمومی استفاده می‌کردند و می‌توانستند در آن‌ها ملاقات و بحث کنند و مبارزۀ خود را برای همسایگانشان توضیح دهند. در آنجا گفت‌وگوها، جلسه‌های آموزشی، مهمانی‌ها و کباب ترتیب دادند. آن‌ها اتوبوس اجاره کردند تا از چادرهای شهرهای دیگر بازدید و پشتیبانی کنند.

آنان چندین تظاهرات برگزار کردند و یک «کتاب سیاه» تهیه کردند که در آن بیش از ۴۰۰ گواهی از موقعیت‌هایی که کمبود منابع و پرسنل به قیمت سلامتی بیماران تمام شده بود، جمع‌آوری کردند. آن‌ها سیاست‌مداران شش شهر را به چادرهای خود دعوت کردند تا به برخی از این گواهی‌ها گوش دهند، و آن گواهی‌ها آن‌قدر غم‌انگیز بودند که اشک از چشمان آن‌ها سرازیر شد. چند روز بعد آن‌ها یک نشست بزرگ در کلیسایی در مونستر با حضور صدها همسایه و رسانه‌ها ترتیب دادند. در آنجا آن‌ها به‌طور علنی چندین گواهی دیگر را خواندند که کل جامعه را تحت تأثیر قرار داد و تأثیر رسانه‌ای زیادی داشت. این یک نقطۀ عطف در مذاکرات بود: همۀ حزب‌ها متعهد شدند که از آن‌ها پشتیبانی کنند.

در ۱۹ ژوئیه، پس از ۷۷ روز اعتصاب، توافق بر سر قرارداد جمعی حاصل شد. کارگران در چادرهای خود گرد هم آمدند تا دربارۀ این توافق بحث کنند و در رأی‌گیری آن را تصویب کردند.

رفقای [استان] نوردراین-وستفالن به ما می‌آموزند که دموکراسی قدرت است و اعتصاب‌ها فراخوانده نمی‌شوند: آن‌ها ساخته می‌شوند. آن‌ها نمایندگان خود را انتخاب کردند و همه توانستند در فهرست مطالبات مشارکت نمایند. آن‌ها به فراخوان اعتصاب و همچنین موافقت با توافقی که مورد مذاکره قرار گرفته بود، رأی دادند. آن‌ها برای ماه‌ها تمام وقت و انرژی خود را صرف این مبارزه کردند زیرا می‌دانستند که تصمیم‌گیرنده آن‌ها هستند. با مشارکت و پافشاری‌شان، هزاران نفر از کارکنان بهداشت و درمان از تلخی و ناامیدی به گردآوری نیروی لازم گذر کردند تا دوماه‌‌ونیم اعتصاب کنند و پیروز شدند.

اکثریت قریب به اتفاق این مبارزان قبلاً در فعالیت‌های اعتراضی شرکت نکرده بودند. اما آن‌ها از روش همکاران خود پیروی کردند که در بیمارستان‌های برلین در سپتامبر ۲۰۲۱، در دبستان‌های لس‌آنجلس در ژانویۀ ۲۰۱۹، و در مدرسه‌های شیکاگو در سپتامبر ۲۰۱۲ پیروز شدند. این همان استراتژی است که با آن حق نمایندگی سندیکایی در کافه تریاهای استارباکس و انبارهای آمازون در سراسر ایالات متحد پیروز گردید و از زمان اعتصاب انگور به رهبری سزار چاوز (César Chávez) در کالیفرنیا در سال ۱۹۶۵ چندین بار نتایج شگفت‌انگیزی به بار آورده است. یک استراتژی اثبات‌شده برای پیروزی وجود دارد و زمان آن فرا رسیده است که با اعتقاد و قاطعیت آن را در مبارزات کارگری و جنبش‌های اجتماعی در کشورمان به کار گیریم. برای مثال در بهداشت عمومی مادرید.

نویسنده: گی‌ین دل بارّیو (Guillén del Barrio)

مترجم: ایرج زارع

منبع: ربلیون (rebelión)

مطلب اختصاصی برای صدای مردم 

استفاده از مطلب با ذکرمنبع بلامانع است

 

به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet

Print Friendly, PDF & Email
دکمه بازگشت به بالا