به گزارش یورونیوز، نشریه اسرائیلی هاآرتص گزارش داده است که تهران روند غنیسازی اورانیوم در سطح بالا را متوقف خواهد کرد و در مقابل تحریمهای بینالمللی علیه ایران کاهش خواهد یافت….
در همین راستا پیشبینی میشود ۲۰ میلیارد دلار از داراییهای توقیفشده ایران در حسابهای بانکی در کرهجنوبی، عراق و نزد صندوق بینالمللی پول آزاد شود.
این در حالی است که «هاآرتص» در گزارش خود نوشته است که به نظر برخی مقامهای اسرائیلی، دستیابی به چنین توافقی «بهترین حالت» خواهد بود زیرا چنین دستاوردی بر وضعیت کنونی یعنی حرکت ایران به سمت دستیابی به سلاح هستهای ارجحیت دارد.
روزنامه هم میهن در مطلبی با حمله به باند حاکم نوشت:” مشکل آنان اینجاست که رویکردشان اقتضایی و باری به هر جهت است. هیچ نظریه مستدلی ندارند، حامیان آنان «توئیت به مزد» هستند، که از آنان خیری نمیتراود. مسائل کشور را در قالبهای کینهورزی علیه رقبای داخلی تحلیل میکنند.
دشمنی آنان با بیگانگان نیز اصیل نیست، ولی دشمنی و کینه آنان علیه داخلیها و مردم اصیل و غیرقابل تغییر است. هر کاری که خودشان انجام دهند، خوب است، و اگر همان کار را دیگران انجام دهند خیانت است. برجام را میخواستند آتش بزنند، الان در به در دنبال رسیدن به آن هستند. روابط با عربستان نیز همینطور. آنان مثل تیراندازهایی هستند که هر جا بزنند و اصابت کند، دور آن را به عنوان مرکز هدف خط میکشند.
از دستاوردهای عجیب و غریب خود سخن میگویند. از جمله اینکه میگویند تحریمها را خنثی کردهاند، فروش نفت در بالاترین اندازههاست، روابط اقتصادی عالی است، دشمنان نیز خاضع شدهاند، تازه موشک هم شلیک میکنیم. ولی کسی نیست که جواب دهد اگر چنین است، چرا رشد اقتصادی معادل سال پایانی روحانی است؟ چرا تورم کمتر که نشده، بیشتر شده؟ چرا رشد اشتغال وجود ندارد؟ چرا وعده مسکن چنان است؟ چرا افزایش حقوق اقشار ضعیف خیلی کمتر از تورم است؟ چرا نرخ ارز به حدود ۵۰ هزار تومان رسیده؟ مگر نه اینکه آن دستاوردها باید به نتایج ملموس برسد؟ چرا نرسیدهاند؟
اینجا که میرسند، پاسخی ندارند و مثل افراد فاقد اعتماد به نفس همهاش نق میزنند که دشمنان علیه ما تبلیغ میکنند و اجازه دیدن کارهای ما را نمیدهند! این اندازه ضعف نفس در تاریخ بیسابقه است. همه رسانههای رسمی کشور را در انحصار مطلق خود دارند باز هم از نداشتن رسانه و نفوذ رسانههای غیرخودی مینالند. باید به آنان گفت رسانه ظرف است. ظرفی که زیاد هم دارید آنچه ندارید مظروف و محتواست بهتر است فکری به حال آن کنید.”
سرکردگان جناحهای قدرت در جمهوری اسلامی ایران نیک میدانند که رژیم “ولایی” در حیطۀ روابط خارجی از نظر توان اقتصادی، یا در عرصهٔ سیاست بینالمللی و حتی در حال حاضر در زمینهٔ امنیت کشور در شرایطی نیست که در مذاکرات با آمریکا “شرط” تعیین کند. توجه به این نکته نیز اهمیت دارد که سران رژیم در عرصۀ مسائل داخلی نیز با وجود برخی اختلاف نظرها همواره اساس تصمیم گیری شان تأمین تداوم حاکمیت مطلق ولی فقیه بوده و خواهد بود و لذا باید منتظر بود که دیر یا زود مذاکراتی محرمانه در پشت درهای بسته با آمریکا از سر گرفته شود. تصمیم دربارهٔ برنامه هستهای فراقوهای است وتصمیمش با خامنهای است که کشور را به این روز انداخته است.
بافت قدرت در حکومت استبدادی ولایت فقیه در کنار ماهیت اقتصاد سیاسیاش و همراه با سازوکار برقراری توازنقوا بین جناحهای حکومتیِ رقیب بر اساس منویات دیکتاتوری ولایی، از عاملهای اصلی فساد در شئون اقتصادی و روابط سیاسی است. این فساد چنان دامنهدار شده که حتی توان نیروهای امنیتی رژیم برای جلوگیری از دستاندازی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل در کشورمان را ضعیف کرده است.
برای برونرفت میهن از این وضعیت بحرانی و فروپاشی اقتصاد ملی و همینطور بهمنظور جلوگیری از ناامنی و دستاندازی به حاکمیت ملی و تخریب آن از جانب محفلهای امپریالیستی و متحدان آن در منطقه، تنها راه بهجلو، حذف کامل حاکمیت مطلق ولایت فقیه و تغییر جهت اساسی در اقتصاد کلان کشور با ایست کامل برنامههای اقتصادی نولیبرالی است.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet