اخبار

کودتای ننگین ۲۸مرداد ۱۳۳۲ و نقش آمریکا و انگلیس در سرنگونی مصدق

با فرا رسیدن ۲۸ مرداد ۱۴۰۱، شصت‌ونه سال از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ می‌گذرد. کودتای ۲۸ مرداد در واقع نخستین آزمایش امپریالیسم جهانی به‌سرکردگی آمریکا برای “تغییر رژیم” در جهان بود که به سرنگونی دولت ملی دکتر محمد مصدق و تحمیل حکومت دیکتاتوری وابسته و ضد مردمی محمدرضا پهلوی به مردم و میهن ما منجر شد….

وزیر خارجه بریتانیا در زمان انقلاب: باید نقشمان در سرنگونی مصدق را بپذیریم.

در حالی که سلطنت طلبان هنوز کودتای سیاه ۲۸ مرداد را «قیام ملی» می خوانند، دیوید اوئن، وزیر خارجه بریتانیا در زمان انقلاب ۵۷، می‌گوید دولت بریتانیا باید نقش خود در براندازی دولت دموکراتیک محمد مصدق را به رسمیت بشناسد.

در آستانه هفتادمین سالگرد کودتای ۲۸ مرداد، آقای اوئن به روزنامه گاردین گفت: «دلایلی خوبی وجود دارند برای به رسمیت شناختن نقش بریتانیا در کنار آمریکا در براندازی تحول دموکراتیک در ۱۹۵۳. با پذیرفتن اینکه اشتباه کردیم که چنان کردیم و به گام‌هایی که به سمت ایران دموکراتیک برداشته می‌شد لطمه زدیم، اصلاحات در ایران را در حال حاضر می‌توانیم محتمل‌تر ‌کنیم.»

بر پایۀ گزارش های انتشار یافته،دیوید اوئن کمی بیش از دو سال وزیر خارجه بریتانیا بود و حدود سه ماه بعد از سقوط سلطنت در ایران، با روی کار آمدن دولت مارگارت تاچر از این سمت کنار رفت.

او به گاردین گفت: «من به شکل علنی در تلویزیون در پاییز ۱۹۷۸ هشدار دادم که حکومت آتی ملاها از نظر حقوق بشر و رضایت فردی بسیار بدتر از حکومت شاه خواهد بود.»

«متاسفانه درستی این حرف ثابت شده است.»

 اوئن در این گفتگو به تاثیر بیماری محمدرضا شاه اشاره کرد:

«من بروشنی به شاه گفته بودم که شیوه حکم‌رانی باید راه را برای اصلاحات دموکراتیک باز کند اما ای کاش می‌دانستم او مبتلا به یک بیماری شدید است و خیلی زودتر در ۱۹۷۸، به او فشار بیشتری می‌آوردم تا برای درمان، مدتی در سوییس بماند و اجازه دهد یک دولت دموکراتیک‌تر به عرصه برسد.»

آقای اوئن که ۸۵ سال دارد، گفت پذیرش «اشتباهات» سال ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) الان می‌تواند به پیشرفت سیاسی در ایران کمک کند

کودتای ۲۸ مرداد و آمریکا

مادلین آلبرایت، وزیر خارجه آمریکا در دولت اول بیل کلینتون، سه شب مانده به نوروز ۱۳۷۹، در سخنرانی در شورای آمریکایی-ایرانی، با استقبال از « دولت محمد خاتمی» و اشاره به فعالیت سیاسی زنان ایرانی، درباره سرنگون کردن دولت مصدق گفته بود: «در ۱۹۵۳، آمریکا نقش برجسته‌ای در سازماندهی براندازی دولت مردمی قانونی مصدق ایفا کرد. دولت آیزنهاور بر این باور بود که دلایل استراتژیک کارهایش را توجیه می‌کند اما کودتا یک عقب‌گرد واضح در توسعه سیاسی ایران بود؛ و اکنون آسان است که ببینیم چرا بسیاری ایرانی‌ها همچنان از دخالت آمریکا در امور داخلی‌شان بسیار گله‌مندند.[ و آمریکا  را دشمن اصلی خود می دانند].»

او گفت: «علاوه بر این، در ۲۵ سال بعد، ایالات متحده و غرب حمایت مستمری از رژیم شاه کردند. اگرچه این بر توسعه اقتصادی تاثیر زیادی داشت، دولت شاه بی‌رحمانه ناراضیان سیاسی را سرکوب می‌کرد.»

واقعیت این است که برگماری حکومت محمدرضا پهلوی از سوی سیا تنها به‌منظور خدمت کردن به قدرت‌های خارجی و غارت اموال و منافع ملی میهن ما صورت گرفت و همان‌طور که محمدرضا شاه خودش اعتراف کرده بود او تخت و تاجش را بیش از همه مدیون کیم روزولت- مأمور ارشد سازمان سیا و سازمان‌ده کودتای ۲۸ مرداد- می‌دانست. شمار زیادی از طرفداران حکومت پهلوی تا به امروز و با وجود انتشار ده‌ها سند از سوی دولت‌های آمریکا و انگلیس همچنان انجام کودتا را منکر می‌شوند و رویداد ۲۸ مرداد ۳۲ را روز قیام ملی و نجات ایران اعلام می‌کنند. سلطنت‌طلبان پیش از انقلاب هر سال به‌مناسبت سالگرد کودتای ۲۸ مرداد جشن می‌گرفتند و تمبر چاپ می‌کردند و حتی میدان باغ شاه را میدان ۲۸ مرداد نامگذاری کرده بودند.

عملیات آژاکس و سیا

با وجود صحبت‌های مادلین آلبرایت، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) سعی زیادی در محرمانه نگهداشتن اسناد عملیات «تی‌پی آژاکس» کرد، اسم رمز ام‌آی‌ شش، عملیات «چکمه» بود.

سرانجام ده سال پیش، در ۲۸ مرداد، شصت سال بعد از کودتا، آرشیو امنیت ملی دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا اسناد را منتشر کرد و در اینترنت در دسترس همگان قرار داد. البته سیا خارج کردن این اسناد از طبقه‌بندی را از چند سال پیش‌تر شروع کرده بود.

آرشیو امنیت ملی دانشگاه جورج واشنگتن از مدت‌ها پیش در تلاش بود این اسناد از طبقه‌بندی خارج و منتشر شوند. این آرشیو در سال ۱۹۹۹ برای انتشار گزارش دونالد ویلبر، یکی از برنا‌مه‌ریزان اصلی عملیات آژاکس، به دادگاه شکایت کرد اما سیا از این گزارش دویست صفحه‌ای فقط یک خط آن را علنی کرد.

در سال ۲۰۱۳، آرشیو امنیت ملی پس از سال‌ها، با استفاده از قانون آزادی اطلاعات به نتیجه رسید.

این آرشیو در زمان انتشار نوشت این اسناد سال‌ها پیش بدون اینکه به امنیت ملی آمریکا لطمه‌ای بخورد می‌توانستند منتشر شوند.

در همان حال، این آرشیو بر اساس چند سند بریتانیایی که منتشر کرد نوشت: «بریتانیا به دنبال این بود که اطلاعات مربوط به نقشش در کودتا در ایران را که “بسیار اسباب خجالت ” هستند از تاریخ رسمی آمریکا پاک کند.» انتشار اسناد جدید سیا در این باره تا سال ۲۰۱۷ در آرشیو امنیت ملی ادامه یافتند.

بر اساس اسنادی که تا به امروز منتشر شده‌اند روشن است در عملیات کودتای ۲۸ مرداد و اقدام‌هایی که به سقوط دولت مصدق منجر شد، شماری از رهبری روحانیت وقت مداخله مستقیم داشته اند که ازجمله آنان آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی و سید محمد بهبهانی و شیخ بهاءِالدین نوری و شیخ احمد کفائی خراسانی هستند (نگاه کنید به: “جنبش ملی شدن صنعت نفت”، غلامرضا نجاتی، ص ۳۵۵).

تیم سیا که از چند کانال بر سازمان‌دهی تظاهرات در ۲۸مرداد نظارت داشت، با دادن پول به آیت‌الله بهبهانی سعی در متقاعد کردن آیت‌الله بروجردی به‌وسیلهٔ آیت‌الله بهبهانی برای برپا کردن تظاهرات علیه کمونیسم داشتند. آنچه مسلّم است این است که آیت‌الله بهبهانی در برپایی این تظاهرات‌ها نقشی مؤثر داشت. او نامه‌هایی به‌نام حزب توده برای روحانیون نوشت و تهدید کرد که آنان را در خیابان به‌دار خواهد آویخت (نگاه کنید به: گازیوروسکی و برن: مصدق و کودتا، ترجمهٔ مرشد زاده، ص ۲۷۴).

در بریتانیا، در رسانه‌ها، در اظهار نظرهای مقام‌های سابق، در چندین کتاب و کار دانشگاهی و همچنین بر اساس برخی اسناد دیگر که از طبقه‌بندی خارج شدند، بارها نقش اساسی دولت در کودتای ۲۸ مرداد مطرح شده است اما دولت بریتانیا هیچگاه رسما به آن اذعان نکرده و اسناد هنوز محرمانه مانده‌اند.

در حالیکه از سال‌ها پیش، نقش کرمیت روزولت بعنوان رهبر بخش آمریکایی عملیات آژاکس روشن بوده، اما هدایت‌کنندگان بریتانیایی کمتر نامشان گفته و ذکر شده است. با این حال گزارش شده بود که در ان سال‌ها، سرهنگ کریستوفر (مونتی) وودهاس مسئول ام ای شش در ایران بوده است.

برخلاف ادعاهای امروزی طرفداران سلطنت، واقعیت تاریخی این است کهسرکوب خشن و خونین نیروهای ملی و مترقی از سوی رژیم دیکتاتوری شاه در خلال بیست‌وپنج سال حکومت منفورش خلئی را در فضای تحوّل سیاسی‌مدنی کشور پدید آورد که در اثر آن نیروهای ارتجاعی‌ای ضد کمونیست و طرفداران بنیادگرایی اسلامی همچون گروه “فدائیان اسلام”، “مؤتلفه”،‌ و “حُجتیه” توانستند پایگاه‌های اجتماعی و تشکیلاتی‌شان را در جامعهٔ ما استوار کنند. درنتیجه، بر اثر سرکوب خشن نیروهای روشنفکر مترقی و ملی و چپ در دیکتاتوری پهلوی دوم به‌ویژه در آستانۀ تحول‌های سرنوشت‌ساز انقلابی در نیمهٔ دوّم دههٔ ۱۳۵۰، نیروهای بنیادگرای اسلامی ضد کمونیست‌و ضد ملی زمام رهبری انقلاب بهمن ۵۷ را به‌دست گرفتند و خیلی زود این انقلاب مردمی را از مسیر ترقی‌خواهانه‌اش به‌سمت برقراری حکومتی اسلامی بر پایهٔ اصل ضد مردمی ولایت فقیه منحرف کردند.

به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet

 

Print Friendly, PDF & Email
دکمه بازگشت به بالا