۹ میلیون بیسواد مطلق داریم / لشگر بیسوادان و آیندهای پر از ابهام
آرمان ملی : وزیر سابق آموزش و پرورش، اعلام کرد ۸ میلیون و ۷۹۵ هزار بیسواد مطلق در کشور وجود دارد.
یوسف نوری، وزیر سابق آموزش و پرورش گفته طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ تعداد ۸ میلیون و ۷۹۵ هزار بیسواد مطلق در کشور وجود دارد. نوری که در شبکه آموزش سیما در خصوص عملکرد و چالشهای سواد آموزی در ایران، صحبت میکرد، توضیح داد که تعداد بیسواد بر اساس خود اظهاری افراد و مربوط به افراد ۶ ساله به بالایی است که بیسواد مطلق هستند به این معنا که خواندن و نوشتن هم بلد نیستند. به گفته او در سال ۵۵ این آمار ۱۴ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر بوده است. و نکته اینکه تخمین نوری برای آمار بیسوادی مطلق برای سالجاری هم همین حدود است؛ یعنی همین حدود ۹ میلیون نفر.
صحبتهای وزیر سابق آموزش و پرورش که خود در کارنامه وزارتخانهای خود انتقادات بسیاری را به ویژه از سوی معلمان و فعالان صنفی به سوی وزارت آموزش و پرورش روانه کرد، میتواند هشداری جدی برای آینده کشوری محسوب شود که نیروی انسانیاش به لحاظ سواد و بعد هم تخصص کاری با ضعف بسیاری مواجه شده است
در این گزارش به علت ثابت ماندن آمار بیسوادان مطلق در طول سالهای متوالی نگاهی میاندازیم. همچنین بودجه آموزش و پرورش را از نظر میگذرانیم؛ بودجهای که آنقدر کم است که کفاف رشد و رونق سوادآموزی را نمیدهد.
این ۹ میلیون همه ماجرا نیست
همانطور که گفته شد، آمار بیسوادان مطلق در ایران به گفته وزیر سابق آموزش و پرورش، حدود ۹ میلیون نفر است. اما به گفته کارشناسان آموزشی و فعالان صنفی حوزه آموزش، این ۹ میلیون نفر، همه واقعیت نیستند یعنی در کنار این ۹ میلیون نفر، حدود ۲۰ میلیون نفری هم داریم که قبل از تمام کردن دوره آموزشی دوازده ساله، به دلایل مختلف، مدرسه را ترک کردهاند و جزو نیروهای کم سواد محسوب میشوند. گفتنیست که اواخر سال گذشته، شاپور محمدزاده، معاون سابق وزیر آموزش و پرورش، به تسنیم گفت که ۱۷ الی ۱۸ میلیون کم سواد در کشور داریم.
اما مقایسه رقم ۹ میلیون بیسواد مطلق با جوامع توسعه یافته از این حکایت دارد که آنها رقم بیسوادی مطلقشان چیزی حدود صفر است در حالی که در ایران این رقم برابر با حدود ۱۰ درصد نیروی انسانی که میتواند در بازار کار باشد را در برمیگیرد بنابراین ما در حقیقت نوعی فقر سواد در ایران داریم که در این حدود ۹ میلیون نفر تبلور پیدا میکند. این را هم دیگر همه میدانند که در جهان توسعه یافته و رو به پیشرفت امروز، علم و دانش حرف اول را میزند، به همین جهت افرادی که کارآیی بسیار کمی برای بازار کار ایران دارند، باعث فقر نیروی انسانی در ایران میشود.
پایین آمدن کارایی نیروی انسانی
اما فقر نیروی انسانی به لحاظ سواد و علم و دانش و همان بیسوادی مطلق، بدون شک، تاثیرات اجتماعی فرهنگی و اقتصادی بر جامعه میگذارد، از نگاه کارشناسان در حوزههای مربوطه، در بعد اقتصادی، مساله اساسی این است که در اقتصادی که همه مشاغلش با تکنولوژی و دانش جدید پیوند خورده از کارگر کارخانه یا هر شغل دیگری، وجود جمعیت ۹ میلیونی در کنار ۲۰ میلیون کم سوادی که مورد اشاره قرار گرفت، بر کیفیت نیروی کار و نیروی انسانی ایران تاثیر بسیار منفی میگذارد و کارایی آن را کم میکند و بر تولید ناخالص ملی اثر میگذارد و در واقع نوسازی بازار کار ایران و نوسازی اقتصاد ایران با این همه نیروی کار کمسواد و بیسواد کار بسیار دشواری میشود.
کارشناسان حوزه فرهنگی هم معتقدند که در بعد فرهنگی و اجتماعی این رقم به معنای این است که ما افرادی را داریم و خواهیم داشت که نمیتوانند به طور موثر و پویا در زندگی اجتماعی و فرهنگی جامعه نقشبیافرینند، حضور داشته باشند.
بودجهای که باید حداقل دو برابر شود
اما برای حل این مشکل چه میتوان کرد؟ سوال سختی است؛ ما با جمعیتی مواجه هستیم که سالهاست از مدرسه دور ماندهاند. کارشناسان آموزشی میگویند اگر در سالهای اخیر پوشش آموزشی کاملی در ایران داشتیم یعنی همه بچههایی که به سن تحصیل میرسیدند میتوانستند به مدرسه بروند و در مدرسه بمانند، شاید این رقم را نداشتیم و هر زمانی که این کار را دیرتر شروع کنیم، کماکان کسانی که در بیسوادی مطلق یا کمسواد هستند، معضلش برای آموزش ایران باقی میماند. به اعتقاد جامعهشناسان اگر ما برای این ۹ میلیون نفر و آن ۲۰ میلیون نفر کاری نمیتوانیم بکنیم دست کم نباید بگذاریم افراد جدیدی به این لشگر و خیل عظیم بیسوادان و کمسوادان ایران اضافه شود. مستلزم این امر چیست؟
نگاهی به بودجه آموزشی ایران نشان میدهد که این بودجه در حال حاضر، چیزی بین ۳ تا سه و نیم درصد تولید ناخالص ملی است تقریبا باید دو برابر شود تا بتوانیم این نیاز اساسی را برای آموزش ایران و برای آینده نیروی کار ایران تامین کنیم.
در پایان این گزارش، خبری که مربوط به کمبود بودجه میشود، را از قول سرپرست عمرانی استاندار کهگیلویه و بویراحمد، مطرح میکنیم با این عنوان که سرانه آموزشی شهرستان بویراحمد در وضعیت بحرانی قرار دارد.
محمدعلی روستا در نشستی با رسانهها یکی از مشکلات اصلی در آموزش و پرورش شهرستان بویراحمد را کمبود فضای فیزیکی دانست و افزود: هر ساله بیش از سه هزار دانشآموز ورودی مهاجر به مدارس شهرستان گزارش شده که این موضوع کمبود فضا را در پی دارد و بسترساز تراکم بالای دانشآموزی در کلاسهای درس میشود.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet