نگاهی به رابطهی اقتصاد و خشونتهای جنسیتی
دادههای این پژوهش بهروشنی نشان میدهد کاهش درآمد مردان هنجارهای مردانگی را در آنها به چالش میکشد و افزایش حس ناتوانی در تأمین معیشت خانواده رابطهی مستقیمی با افزایش خشونت با زنانِ خانواده دارد. گویی مرد از راه خشونت است که حس کنترل خود را بازسازی میکند.
هرچه جامعه فقیرتر؛ خشونت علیه زنانْ بیشتر
مولود حاجی زاده
اقتصاد میدانِ پرفراز و نشیبی برای زنان است؛ اگر چرخ اقتصاد بهدرستی بچرخد زنان کمتر از مردان سود میبرند، در عین حال کافی است همین اقتصاد با بحران مواجه شود، آنجاست که سهم زنان از بحران و عواقبش بهمراتب بیش از مردان خواهد بود. همان عواقبی که بخشی از آن را مینا کشاورز در فیلم در میان امواج با نماهایی از خشونت مبتنی بر محرومیت اقتصادی در زندگی زنان میناب به نمایش میگذارد. اقتصاد همواره یکی از گزارههای محیطی اثرگذار بر موضوعِ خشونت علیه زنان بوده است. این را نه تنها تجربهی زیستهی زنان، که پژوهشها دربارهی بحرانهای اقتصادی جهان نیز تایید میکند.
مرکز پژوهشهای جمعیتیِ کلمبیا در سال ۲۰۱۶، پژوهشی منتشر کرد که به بررسی خشونت علیه زنان از سوی شرکای زندگیشان در زمان بحران اقتصادی آمریکا میپرداخت. پژوهشی به نام (Intimate Partner Violence in the Great Recession) که میزان اثرگذاری بحران اقتصادی آمریکا بر تجربهی زنان در مواجهه با رفتارهای توهینآمیز و خشونت در خانه را تشریح میکند.
این پژوهش که محصول همکاری سه استاد از دانشگاههای برکلی، پنسیلوانیا و پرینستون است نشان میدهد که چهطور «زمانی که مردان شغل خود را در بحرانهای اقتصادی از دست میدهند خشونت علیه زنان افزایش پیدا میکند؛ حتی اگر این زنان باشند که با حفظ شغلِ خود تأمین مالی خانواده را برعهده گرفته باشند». یافتهای که ای بسا تأثیر هنجارهای القا شده به مردان را یادآوری کند؛ جامعه مرد را نانآور خانه تعریف کرده و ناتوانی او در تأمین معاش و از دست دادنِ شغل را ضعف و ناتوانیِ او معرفی میکند. گویی که چنین مردی به اندازهی کافی مرد نیست و شاید به همین دلیل باید از خشونت کمک بگیرد.
گروهی از پژوهشگرانِ برابری جنسیتی به تحلیل رابطهی دو مؤلفهی خشونت علیه زنان و اقتصاد در بستر خانه میپردازند. بر این اساس خانه نخستین فضایی است که در آن هر نوع تحول در متغیرهای اقتصادی، فردی و اجتماعی راه را برای خشونت علیه زنان باز و امکان بروز خشونت را فراهمتر میکند.
اما اگر پا از خانه بیرون بگذاریم چه؟ اثرگذاری اقتصاد بر خشونت علیه زنان در بستری غیر از خانه و در محیطهای عمومی چهگونه است؟ در اینجا هم بیشتر توجهها بر محیط کار یا امکان کاریابی و اشتغال متمرکز میشود. این در حالی است که گرچه محیط کار یک فضای عمومی است اما دامنهی خشونتهایی که به دنبال بحرانهای اقتصادی زنان را هدف انواع خشونت قرار میدهد تنها به محیط و موضوعِ کار محدود نیست؛ چنین خشونتی میتواند دامنهای وسیعتری پیدا کند و به خیابان نیز کشیده شود.
خشونت علیه زنان، واکنشِ «مردانه» به بحرانهای اقتصادی
گرچه برآوردهای مختلف نشان میدهد که همزمان با بحرانهای اقتصادی، میزان خشونت در سطح جامعه افزایش مییابد، با این حال برآورد مشخصی وجود ندارد که بحرانها و مشکلات اقتصادی تا چه اندازه زنان را بیش از قبل در معرض خشونت قرار میدهد.
ژاکی ترو (Jacqui True);، پژوهشگرِ روابط بینالملل و مطالعات جنسیت در مقالهای با عنوان اقتصادِ سیاسیِ خشونت علیه زنان (The Political Economy of Violence Against Women) [m2] ;تأثیر فاکتورهای اقتصاد بر خشونت علیه زنان را در مناطق مختلفی از جمله آفریقای جنوبی بررسی کرده است.
دادههای این پژوهش بهروشنی نشان میدهد کاهش درآمد مردان هنجارهای مردانگی را در آنها به چالش میکشد و افزایش حس ناتوانی در تأمین معیشت خانواده رابطهی مستقیمی با افزایش خشونت با زنانِ خانواده دارد. گویی مرد از راه خشونت است که حس کنترل خود را بازسازی میکند. گروهی از مردان شرکتکننده در این پژوهش اعتراف کردهاند که اعمال خشونت علیه زنان در شرایط بحرانهای اقتصادی واکنشی به بحران و نمادی از «هویت مردانه»ی آنهاست./مطالعات زنان
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet