چرخانیادمان و رویدادها

برای مادران دادخواه آبان

مادران دادخواه از خاوران تا آبان، به ما آموختند که امر دادخواهی، گزاره‌ای شخصی نیست و برای ساخت جامعه‌ای برابر و به‌دور از اقسام ارتجاع، می‌بایست ضرورت دادخواهی را همچون مطالبه‌ای عمومی به‌پیش برد.

چهار سال پیش در چنین ساعاتی، گرانی ۳۰۰ درصدی بنزین، رانه‌ی اصلی سلسله اعتراضاتی سراسری شد که پایه‌های آن در دهه‌های گذشته خاصه پس از دی‌ماه ۹۶، مستحکم شده بود. قرارگیری در تبعات چهار دهه استبداد سیاسی، فقر حداکثری و سرکوب بی‌امان، در  کنار گرانی سوخت، منجر به خلق یکی از عظیم‌ترین اعتراضات سراسری کارگران و فرودستان علیه حاکمیت شد.

در آبان ۹۸، بیش از ۱۵۰۰ معترض و حدود ۱۷ کودک با ضرب گلوله‌ی مستقیم ماموران امنیتی در خیابان‌ها جان باختند. حکومت از همان نخستین ساعات آغاز اعتراضات، با قطع سراسری اینترنت و کشتار گسترده‌ی معترضان از نیزار خوزستان تا محلات شهریار، زایشگر نوع دیگری از سرکوب پیوسته جهت تداوم قدرت خود شد.

در بامداد ۲۴ آبان ۱۳۹۸، «جواد نظری فتح‌آبادی» با شلیک گلوله ماموران، جان خود را از دست داد. او نخستین معترضِ جان‌باخته‌ی اعتراضات سراسری آبان خونین ۹۸ بود. وی متولد ۱۳۶۶، کارگر کابینت‌سازی و صاحب ۳ فرزند بود. او یکی از هزاران معترضی بود که نه «قربانی» که «معترضی مطالبه‌گر» بود. یکی از هزاران کسی که تغییر را با دستان خود ممکن‌ می‌دانست.

در خلال روزهای اعتراضی که از ۲۴ آبان‌ماه آغاز شد، زنان، مردان و‌ کودکان بسیاری کشته شدند، نیکتا اسفندانی، آزاده ضرابی، آمنه شهبازی و … از نخستین زنان و کودکان جان‌باخته در روزهای اول اعتراضات بودند.

آمنه شهبازی، ۳۴ ساله و‌ ساکن کرج بود و مدت‌ها در این شهر «مسافرکشی» می‌کرد. همسر وی پیک موتوری بود و هر دو در کنار هم، بار معیشت سه فرزند (دو‌ پسر ۱۴ و ۱۲ ساله و یک دختر ۴ ساله) خود را به‌دوش می‌کشیدند.

آمنه شهبازی روز ۲۶ آبان ۹۸، در حالی با اصابت گلوله کشته شد که در حال بستن پای یک معترض تیر خورده با شال سرش بود. «محمد شهبازی» برادر وی در مصاحبه با رادیو فردا گفته بود: «خواهرم رفته بود تا از داروخانه، دارو بگیرد. صاحبخانه به او زنگ زد و پرسید کجایی؟ یک آقایی جای او جواب میدهد و میگوید: «پای یک نفر تیر خورده، این خانم دارد با شالش پای او را می‌بندد. دفعه سوم که زنگ زدیم به ما گفتند که این خانم را با خودشان بردند. دیگر خبردار نشدیم تا دو روز بعد یعنی ۲۸ آبان. وقتی که دیدم گلوله به گردنش خورده است».

جان‌باختگان آبان ۹۸ با ایمان و باور به حق تغییر سرنوشت با دستان خود به خیابان آمدند، آنها با «عاملیت» و «سوژگی سیاسی» علیه ساختاری سراسر نظامی و ارتجاعی ایستادند و شاید از همان روست که دادخواهان آنان نیز، در زمره‌ی قدرتمندترین طیف‌های جنبش دادخواهی ایران هستند.

پس از کشتار معترضان در خیابان، مادران دادخواه آبان، با گذار از حق طبیعی سوگواری نخستین، به مدد یافتن یکدیگر و پس از آن  ارتباط با مادران و خانواده‌های دادخواه خاوران، اعتراضات ۸۸  و‌…روبان دادخواهی را به دست بستند و علی‌رغم احضارها و بازداشت‌ها، همچون کوهی استوار، دادخواه خون فرزندان خود و دیگر جان‌باختگانِ سراسر شور زندگی این سالها شدند.

مادران دادخواه از خاوران تا آبان، به ما آموختند که امر دادخواهی، گزاره‌ای شخصی نیست و برای ساخت جامعه‌ای برابر و به‌دور از اقسام ارتجاع، می‌بایست ضرورت دادخواهی را همچون مطالبه‌ای عمومی به‌پیش برد.

آبان ۹۸ و تمامی دستاوردهای آن نظیر جلوه‌های شکوهمند مقاومت، تسخیر محلات، اتحاد مردمی در پیش‌برد اعتراضات و از سویی دیگر، سرکوب و جان‌باختگان بی‌شمار آن، یکی از اصلی‌ترین محورهای بیش از چهار دهه اعتراضات مردمی با فواصل مختلف در ساختار حاکمیت است، آبانی که سنگ‌بنای سلسله اعتراضات بعدی خود را در سالیان بعد تا به‌امروز گذاشت./بیدارزنی

 

به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet

Print Friendly, PDF & Email
دکمه بازگشت به بالا