از هر دری سخنی

جز صنعت کارخانه و تولید فناورانه؛ راهی برای نجات ایران وجود ندارد

گسست بین تولید و تجارت، یک پدیده متاخر است. آن زمان که شما شنیده‌اید ایرانی‌ها تاجران خوبی بوده اند، اول تولیدکننده‌های خوبی بودند. می‌توانستند مازاد تولید قابل اعتنایی فراهم کنند و بعد آن را می‌فروختند. نه اینکه ما ذاتاً تاجرمسلک باشیم! تاجر مسلک ذاتی، در هیچ جای دنیا وجود ندارد. آنچه که وجود دارد این است که افراد تصمیم گیرِ قاعده گذارِ بی‌کیفیت، یا کم کیفیت و یا فاسد و یا ترکیبی از این‌ها، بستر نهادی را کژکارکرد می‌کنند و تولید را از مزه می‌اندازند.

وی با بیان اینکه ریل منحط کنونی، مرتبا در ایران فقر، فلاکت، پس افتادگی، تعمیق وابستگی‌های ذلت آور به دنیای خارج و تشدید بحران مشروعیت برای حکومت را بازتولید می‌کند، اظهارداشت: حیاتی‌ترین مساله در سرمایه‌گذاری و مباحث مربوط به آن، از دریچه اندیشه توسعه این است که یک رابطه دوسویه میان تولید فناورانه با کمیت و کیفیت سرمایه‌گذاری وجود دارد. حکومتگران گرامی باید این را بفهمند که جزء صنعت کارخانه‌ای و تولید فناورانه، راهی برای نجات ایران وجود ندارد. آن‌ها که چه با حسن نیت و چه با سوء نیت، جهل و یا آگاهی، چیز‌هایی را در مقابل چشم قاعده گذاران ما عمده می‌کنند و آن‌ها را فریب می‌دهند باید با کمک اهل دانایی و اهل رسانه برملا شوند.

توجه دادن به «توسعه توریسم» بدون وجود ثبات و امنیت در کشور، آدرس عوضی دادن است

مومنی ادامه داد: وقتی آمار‌های توریسم در تمام دنیا را می‌بینید، روشن است که موفق‌ترین کشور‌ها در جذب گردشگر، پیشرفته‌ترین کشور‌های صنعتی هستند. اگر کسی تصور کند ما ایرانی داشته باشیم که ثبات، امنیت و رفاه و عدالت اجتماعی نداشته باشد و بعد این موارد تبدیل به جاذبه گردشگری ما شود، باید گفت خیلی تلخ است که ما بگوییم به شما آدرس عوضی می‌دهند! در سطح نظری، از دیدگاه تحلیل‌های سطح توسعه، گفته می‌شود که مهمترین کارکرد توریسم این است که مقیاس فعالیت تولیدی را گسترش می‌دهد و امکان بهره‌مندی از صرفه‌های مقیاس را فراهم می‌کند.

رندانی که آگاهانه ایران را به مسیر انحطاط می‌برند

وی اضافه کرد: آن رندانی که آگاهانه ایران را به مسیر انحطاط می‌برند، عملا می‌گویند: مسیر تولیدت را دچار فاجعه‌های بزرگ کن، به آن ضربه‌های مهلک بزن و بعد گویا خودت کم و بیش برای تامین نیاز‌های اساسی‌ات به دنیای خارج وابسته هستی، افراد دیگری را از بیرون بیاور و به مصارف ارزبر شریک کن!

این‌ها مسائل پیچیده‌ای نیستند، فقط حمل بر این می‌کنم که در عصر انفجار اطلاعات، با افراط در انبساط داده‌های اغواگر، نظام سیاست گذاری ما را گیج کرده‌اند. از توریسم و اینکه ما فقط متکی به جایگاه ترانزیتی باشیم سخن می‌گویند! افرادی کشف و شهود می‌کنند و این‌ها را در اذهان ساده‌اندیش و غیرمتخصص نظام تصمیم گیری کشور جا می‌اندازند و می‌گویند از ابتدا ایرانی‌ها تاجر‌های خوبی بوده‌اند و تولیدکننده‌های خوبی نبوده‌اند!

این عضو هیات علمی دانشگاه علامه‌طباطبایی، یادآورشد: شاید فقط یک ترم درسی فرصت لازم است که بگوییم گسست بین تولید و تجارت، یک پدیده متاخر است. آن زمان که شما شنیده‌اید ایرانی‌ها تاجران خوبی بوده اند، اول تولیدکننده‌های خوبی بودند. می‌توانستند مازاد تولید قابل اعتنایی فراهم کنند و بعد آن را می‌فروختند. نه اینکه ما ذاتاً تاجرمسلک باشیم! تاجر مسلک ذاتی، در هیچ جای دنیا وجود ندارد. آنچه که وجود دارد این است که افراد تصمیم گیرِ قاعده گذارِ بی‌کیفیت، یا کم کیفیت و یا فاسد و یا ترکیبی از این‌ها، بستر نهادی را کژکارکرد می‌کنند و تولید را از مزه می‌اندازند.

در خانه اگر کسی هست، همین یک حرف بس است!

مومنی با بیان اینکه «چارلز عیسوی»، در کتاب «تاریخ اقتصادی ایران»، اوضاع ایران را از ۱۸۰۰ تا ۱۹۰۰ گزارش کرده و در آنجا ۱۱ صفحه به دلال مسلکی در ایران اختصاص داده است، گفت: نمی‌خواهم روحیه‌تان را تضعیف کنم، خودتان آن را بخوانید! اما اجمالا این است که ساختار قدرت که همه عرصه‌های حیات جمعی را برای ایران ناامن و بی‌ثبات کرده، در واکنش به این مناسبات نهادی می‌گوید که ایرانیان عموماً به گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویی همگی مادرزاد، دلال به دنیا آمده‌اند! «اگر در خانه کسی هست، همین یک حرف بس است».

صندلی مدیریت شرکت‌های دولتی و شبه دولتی، موضوع داد و ستد قرار می‌گیرد!

وی اضافه کرد: شما دلال مسلکی را در ساحت علم ایران ببینید! رسماً تابلو می‌زنند و می‌گویند ما برایتان پایان نامه و مقاله می‌نویسیم! بعد فضای ایجاد کرده‌اند که حکومتگران گرامی ما به آن می‌بالند و می‌گویند ما این هستیم که از این مقاله‌ها و پایان نامه‌ها چاپ کرده‌ایم! دیگر شرافتمندتر از ساحت علم که موجود نیست. وقتی این ساحت دچار چنین شرایطی شده باشد، بله که صندلی‌های مدیریتی شرکت‌های دولتی و شبه دولتی نیز موضوع این گونه دادوستد‌ها قرار می‌گیرد و حتی همان برخی صدور پروانه‌های بهره‌برداری خودش شبهه‌های رانتی وحشتناک و حکایت‌های بسیار نگران کننده از آمیزه جهل و فساد دارد.

با شیوه‌های فریبکارانه احساس رضایت و آرامش برای قاعده گذاران کشور فراهم می‌کنند!

مومنی توضیح داد: در حالی که از کل سرمایه‌گذاری‌های انجام شده در ایران طی دهه ۱۳۹۰، بالغ بر ۶۰ درصدش بلا استفاده است، حمل بر صحت کردن صدور مجوز‌های جنون آمیز، بی‌ضابطه و چشم بسته دشوار است؛ درحالی که حکومت گرامی از هر کانالی، چه از کانال مرکز پژوهش‌ها و چه از کانال وزارت اقتصاد و یا اتاق بازرگانی، اوضاع و احوال کسب و کار را رصد می‌کند و آن‌ها می‌گویند ما را از دست این رباخوارهایِ جلادِ سفاک نجات دهید، در این شرایط افرادی پیدا می‌شوند که با شیوه‌های فریبکارانه احساس رضایت و آرامش برای قاعده گذاران کشور فراهم می‌کنند!

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، خاطرنشان کرد: بسیاری از شما دچار حیرت می‌شوید که با این اوضاع و احوال اقتصادی، بعضی از مقامات کلیدی کشورمان در قوه مجریه، طوری صحبت می‌کنند که گویی دارند از فرط خوشی خفه می‌شوند! می‌گویند خدایا با این همه موفقیت چه کنیم؟! چگونه می‌شود که شما آمار دهید که ما ۶۰ درصد در تخصیص اعتبارات بانکی به بخش‌های مولد رشد داشته‌ایم، بعد آمار‌هایی که راجع به مانده تسهیلات ارائه می‌دهید، نشان دهنده این است که این سیستم تخصیص دقیقاً هم راستای اهداف تحریم کنندگان ایران عمل می‌کند! اگر ما رسانه‌های آزاد و مستقل بیشتر داشتیم و اگر هزینه – فرصت ابراز نظر کارشناسی این میزان بالا نبود، کارشناسان و رسانه‌ای‌های شرافتمند این موارد را برملا می‌کردند.

سازوکار تبانی دو گروه فاسد با یکدیگر

وی گفت: ماجرای این تکنولوژی که هم در ظاهر آمار درست بدهی که به تولید کننده‌ها اعتبار می‌دهی! و هم این آمار را بدهی که تمام ۳۰ سال گذشته، همواره یکی از حادترین بحران‌های اقتصاد ایران، بحران دسترسی تولید کننده‌ها به منابع لازم برای تامین مالی سرمایه در گردششان بوده، چیست.

مسئولان ما به کسانی که خدا می‌داند چه کسانی هستند و در چارچوب چه مناسباتی اولویت پیدا می‌کنند وام می‌دهند، بعد آن‌ها وام را پس نمی‌دهند و بعد اینگونه مدیریت سیستم بانکی، به خطر می‌افتد. بعد آن دو گروه فاسد، یعنی وام دهنده فاسد و وام گیرنده فاسد، با همدیگر تبانی می‌کنند، تا اندازه وام‌های نکول شده سیستم بانکی به اندازه‌ای فاجعه آمیز بالا می‌رود که ذهن سیاستگذار به آن حساس می‌شود.

البته که خدا را شکر فقط بر تعداد نهاد‌های نظارتی ما افزوده می‌شود و راجع به کیفیت متاسفانه چندان چیزی نمی‌بینیم! آن دو گروه فاسد با یکدیگر تبانی می‌کنند و می‌گویند به اسم تولید به تو وام می‌دهم، اما این وام در واقع عملاً پولی در اختیار تو نمی‌گذارد، فقط بدهی قبلی تو را تسویه می‌کند. ان شاءالله از ۱۸ ماه بعد که آمار‌های مربوط به نکول بازپرداخت این وام‌ها ظاهر شد، دوباره آن زمان با یکدیگر همفکری می‌کنیم. بخشی از فرمول این است!

مومنی ادامه داد: این گونه می‌شود که هر دو سر طیف فاسد‌ها در عرضه کنندگان اعتبار و دریافت کنندگان اعتبار، احساس موفقیت می‌کنند. یک طرف پولی که گرفته است را پس نمی‌دهد و طرف دیگر هم به مقامات مافوق خود گزارش می‌کند که بحران بدهی‌های نکول شده را حل و فصل کردم، بعد بابت آن برای خود پاداش هم تعریف می‌کند! شما نتیجه این روند را در این سرزمین کم و بیش می‌بینید. نمی‌گویم این بسیار فراگیر است، اما بسیار موضوعیت دارد. اینگونه می‌شود که هم ادعا می‌شود ما مقداری به بخش مولد تخصیص داده‌ایم و هم هر گزارشی که راجع به پایش اوضاع کسب و کار می‌شنویم، می‌گوید این یکی از بحرانی‌ترین عرصه‌های فعالیت اقتصادی در کشور است!

از تولیدکننده‌ها می‌گیریم و به مفت‌خور‌ها می‌دهیم!

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، با بیان اینکه بحران سرمایه‌گذاری در بخش‌های مولد از اینجا ظاهر می‌شود که این ساختار نهادی کژکارکرد، شیره جان با شرف‌ترین فعالان تولیدی این کشور را می‌مکد، گفت: از تولیدکننده‌ها می‌گیرند و به مفت‌خور‌ها می‌دهند! هنر نظام کارشناسی شرافتمند ملی، این است که در این شرایط به کمک نظام تصمیم‌گیری‌های اساسی کشور بیاید و حداقل آن قسمت‌هایی از نظام تصمیم گیری که هنوز به اسارت و تسخیر مفت‌خور‌ها و فاسد‌ها در نیامده‌اند را آگاه کند.

مومنی با تاکید بر اینکه در ۵ زمینه، طی ۳ دهه گذشته ذیل پرچم بازارگرایی مبتذل یک آدرس غلط فاجعه ساز به نظام تصمیم گیری کشور داده شده و در حال نابود کردن کشور است، افزود: آن‌ها که از شوک‌های پی در پی به نرخ ارز نفع می‌برند، دقیقاً همان‌هایی هستند که در رسانه‌های زرد شبه‌مافیایی خود تبلیغ می‌کنند که بزرگترین اشکال سیاست گذاری در ایران این است که سیاستگذاران مرتبا می‌خواهند نرخ ارز را کنترل کنند. ببینید چقدر وقاحت وجود دارد!

نرخ ارز با لحاظ کاهش قدرت خرید، فقط در سه دهه ۲۹ هزار برابر شده!

این استاد دانشگاه ادامه داد: دکتر عباس شاکری، محاسبه کردند که با لحاظ کردن میزان کاهش قدرت خرید دلار، طی سه دهه گذشته؛ در مجموع نرخ ارز در اقتصاد ایران ۲۹ هزار برابر شده است! ببینید چقدر وقاحت می‌خواهد که به نام بازارگرایی در حالیکه نرخ ارز ۲۹ هزار برابر شده است، عنوان می‌کنند که ما گواهی می‌دهیم که دولت دلش می‌خواهد نرخ ارز پایین بیاید!

تکنولوژی شبه مافیایی برای خوراندن این سناریوی فاسد به اقتصاد سیاسی ایران این است که می‌گویند: نرخ ارز را مثلاً ۱۴۰۰ درصد افزایش بده، بعد تریلی، تریلی دلار به بازار سیاه بریز، که از آن ۱۴۰۰ درصد، ۱۴ درصد را جبران کند! بعد افزایش ۱۴۰۰ درصدی ناگهانی قیمت دلار را از مقابل چشم سیاستگذار حذف می‌کنند و می‌گویند: حاجی، ببین تو چقدر دوست داری نرخ ارز پایین بیاید! ما توانستیم ۱۴ درصد نرخ ارز را پایین بیاوریم! این تبدیل یک بازی مافیایی شده است که ۳۰ سال است کمر مردم، تولید کننده‌ها و مالیه دولت را می‌شکند. سلطه این ایده مبتذل، زیر پرچم بازارگرایی که می‌گوید: “ارز هم کالایی است مانند کالا‌های دیگر، پس بسپار به بازار، هرچه که عرضه و تقاضا گفت همان شود! ”

مومنی گفت: دکتر شاکری تاکید کرده که ما به مفهوم مصطلح رقابتی چیزی به نام «بازار» نداریم! حجم کمی عرضه کننده و تقاضا کننده عمده داریم، اسم آن بازار نیست! دارند شما را فریب می‌دهند، اما به گونه‌ای می‌شود که دکتر شاکری برای آنها، تبدیل به اقتصاددان بد می‌شود و آن‌ها که با این مناسبات لاشخوری هم آوایی می‌کنند اقتصاددان خوب می‌شوند!

این اقتصاددان، با بیان اینکه درباره مسکن نیز، ذیل پرچم بازارگرایی مبتذل یک آدرس غلط فاجعه ساز به نظام تصمیم گیری کشور داده شده، افزود: آمارهایش را شنیدید که آنچه در بازار مسکن ایران، کمر مردم را خرد کرده، کمبود مسکن نیست. سلطه مافیایی سوداگران و دلال‌هاست! آن وقت ببینید چه کسانی روی آقای رئیس جمهور کار فرهنگی می‌کنند ایشان هم که به شدت فرهنگ پذیر نشان داده‌اند، وعده می‌دهند که من در ۴ سال برایتان ۴ میلیون مسکن تدارک خواهم دید! صرف نظر از اینکه می‌توانند یا نمی‌توانند، که آن هم برای خود ماجرایی دارد؛ تابستان امسال، بیخ گوش آقای رئیس جمهور در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، تحقیقی درباره ماجرای مسکن و اینکه این مافیا‌هایی که از این بازی فاسد سود می‌برند چگونه تمام عرصه رسانه‌ای تبلیغاتی و ذهن سیاستگذاران را با خرج کردن‌های درشت، تحت تاثیر قرار داده‌اند، منتشر شد!

۲۵۰ میلیارد دلار، منابع ایران تحت عنوان خانه‌های خالی بلااستفاده است!

وی اضافه کرد: در آن گزارش با استناد به داده‌های رسمی حکومتی، گفته شده همین اکنون تعداد مسکن‌های موجود در ایران از کل جمعیت خانوار‌های ما بیشتر است! یعنی چه که وعده ۴ میلیون مسکن جدید می‌دهید؟! گزارش‌های وزارت مسکن را بخوانید! در سال ۱۳۹۳ گزارش کرده که به قیمت‌های آن روز معادل ۲۵۰ میلیارد دلار، منابع ایران تحت عنوان خانه‌های خالی بلااستفاده است. عزیزان ۵ سال هرگونه همکاری که صندوق بین المللی پول می‌خواست کردند که بتوانند یک وام ۵ میلیارد دلاری بگیرند، دیدید که سرنوشت آن چه شد! اما این مافیا‌ها ۲۵۰ میلیارد دلار سرمایه بین نسلی کشور را تحت عنوان خانه‌های خالی بلااستفاده دود می‌کنند و به آسمان می‌فرستند!

کسانی که به زلف بعضی‌ها آلرژی دارند، این اسراف بزرگ در مملکت را می‌بینند؟!

بعد عزیزانی که به زلف بعضی‌ها خیلی آلرژی دارند و مثلاً تکه موی کسی بیرون افتاده باشد، اعصابشان خیلی خرد می‌شود، از این اسراف ۲۵۰ میلیارد دلاری که آن هم تا سال ۹۳ بوده و اکنون به یقین حدود ۱۰۰ میلیارد دلار دیگر هم به آن اضافه شده باشد، اصلاً آگاه نمی‌شوند که حساسیت نشان دهند! وقتی شما باب گفتگو‌های آزاد را می‌بندید، فشار‌های غیرعادی به دانشگاه‌ها و رسانه‌های مستقل و آزاد می‌آورید از داخل آن چنین مناسباتی بیرون می‌آید.

خودرو در اسارت مافیای سوداگر است! مشکل با کنترل آن‌ها حل می‌شود

این استاد دانشگاه ماجرای خودرو را دیگر مساله در این چارچوب عنوان کرد و گفت: در مملکتی که تعداد خودروهایش، از ۳۰ میلیون بیشتر است کسانی که واقعا خیلی دشوار است برای آن‌ها عناوین مؤدبانه پیدا کنیم، می‌گویند راه باز کن، ما ۲۰۰، ۳۰۰ هزار خودرو دست دوم وارد کنیم تا قیمت خودرو کنترل شود! در حالی که خودرو در اسارت مافیا‌های سوداگر است!

در غیر این صورت اگر شما آن سلطه مافیایی را کنترل کنید، که آن مافیا‌ها شیره جان خودروسازان کشور را می‌کشند، مسائل حل می‌شوند. دور باطل را نگاه کنید، مافیا‌ها با هم رقابت می‌کنند که بی‌صلاحیت‌ترین آدم‌ها را روی صندلی تصمیم‌گیری برای خودروسازان بنشانند، بعد بازی‌هایی درمی‌آورند، ظرفیت تولید ملی را به اعتبار این کژکارکردی‌های ساختاری و سیستمیِ نهادی کاهش می‌دهند، بعد کسان دیگری پیدا می‌شوند و می‌گویند تولید کننده‌ها مافیا هستند.

سوداگران خودرو، اسم تولید کنندگان خودرو را مافیا گذاشته‌اند!

مومنی اظهارداشت: ببینید چقدر سلطه مافیایی در رسانه‌های ما بالا رفته که سوداگران خودرو و مافیای واردات خودرو، اسم تولید کنندگان خودرو کشور را مافیای خودروسازی گذاشته‌اند! این‌ها نوآوری‌های است که در تاریخ بشر سابقه ندارد! چقدر باید حواس نهاد‌های نظارتی و نظام قاعده‌گذاری ما، دست کم آن‌ها که سالم هستند، پرت شده باشد که اصلاً به آن‌ها بر نمی‌خورد که علناً در رسانه ملی‌شان کسانی دعوت می‌شود که به تولید کننده‌هایشان عنوان مافیا خطاب می‌کنند! چرا؟! چون بعضی تولید کننده‌ها با همه بی‌رمقی‌شان می‌گویند ۱۰درصد سرویس‌هایی که به مافیای سوداگر و وارد کننده می‌دهید، اگر به ما بدهید ما می‌توانیم ۱۰ برابر آن میزان واردات به شما خودرو عرضه کنیم.

باب سوداگری را رها کرده‌اید و تمام فشار‌ها را به مردم، تولید و مالیه حکومت وارد می‌کنید

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد وضعیت را در حوزه‌های ارز، سکه و طلا نیز مشابه خودرو و مسکن برشمرد و تصریح کرد: عزیزان ترک تازی سوداگر‌ها و مافیا‌ها را رها کرده‌اند و بعد در جلد نظام تصمیم گیری کشور نشسته‌اند و می‌گویند آب روی آتش آزمندی بی‌پایان سوداگران بریزید! ماجرای مجوزدهی غیرعادی به بنگاه‌های تولیدی نیز چنین است! ماجرای اینکه پدیده مافیای سدسازی و مافیا‌های پشتیبانی کننده از انتقال بین حوزه‌ای آب نیز چنین است! باب سوداگری را رها کرده‌اید و تمام فشار‌ها را به مردم و تولید کننده‌ها و مالیه حکومت وارد می‌کنید. اینکه می‌گویم ریل باید عوض شود، همین است!

در مواردی تنها برای چاق کردن مافیا‌ها سد ساخته‌اید

مومنی ادامه داد: کسی نمی‌گوید ایران به سد نیاز ندارد، بر اساس مستندات مسلم تاریخی، ایرانی‌ها تقریبا اولین تمدن بوده‌اند که به فناوری سدسازی دست پیدا کرده‌اند؛ اما همین پیشینیان ما به قاعده ویژگی‌های خاص اقلیمی‌شان در شرایطی که می‌بینند که بر اساس داده‌های رسمی، اندازه میانگین بارندگی در ایران یک، سوم میانگین جهانی و اندازه تبخیر آب سه برابر میانگین جهانی است، این هوشمندی را داشته‌اند و تا این میزان در اسارت دلالان و مافیا‌ها نبودند و فهمیدند در جایی که تبخیرش ۳ برابر میانگین جهانی است، نباید هر جایی سد ساخت و آن را دودستی تقدیم خورشید کرد. جا‌هایی که اندیشیده شده که ما سد نیاز داریم، حسابش جداست از اینکه جا‌هایی که هیچ توجیهی نداشته، تنها برای چاق کردن مافیا‌ها سد ساخته‌اید.

در مناطق خشک، صنایع آب بر را با انگیزه‌های رانتی و فاسد مستقر کردند

این استاد دانشگاه علامه طباطبایی، اضافه کرد: خاطرتان است که آن فاجعه‌های بزرگ در اثر سیل‌های بزرگ در بهار اتفاق افتاد، به جای اینکه بگویند چگونه به داد آن‌ها که زندگیشان نابود شد و خودشان کشته شدند برسیم چند نفر از مقامات کشور ابتدای حرفشان گفتند، کسی به سدسازی جسارت نکند! در مناطق خشک صنایع بسیار آب بر را با انگیزه‌های صددرصد رانتی و فاسد مستقر کردند. همه جای دنیا صنایع آب بر را در کنار آب مستقر می‌کنند، اما آن‌ها می‌گویند آب را به این مناطق منتقل کنید! سرنا را از دهان گشادش می‌زنند!

بهار نیوز

 

به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet

Print Friendly, PDF & Email
دکمه بازگشت به بالا