یادمان و رویدادها

به یاد علی‌اشرف درویشیان

کانون نویسندگان ایران

درویشیان همواره مدافع استوار و خستگی‌ناپذیر آزادیِ بیان برای همگان بود. در هیچ دوره‌ای سر سازش با قدرت نداشت و هرگز حاضر به مماشات و مدارا با سانسورچیان نشد؛ جمله‌ی فراموش‌ناشدنیِ «من بر سر سفره‌ی خون نمی‌نشینم» یادآور درست‌کرداریِ خلل‌ناپذیر او در ستیز با سانسور است.

شش سال پیش در ۴ آبان ۱۳۹۶، علی‌اشرف درویشیان، داستان‌نویس و عضو برجسته‌ی کانون نویسندگان ایران، پس سال‌ها کوشش در دفاع از آزادی بیان برای همگان و مبارزه‌ی بی‌امان و خستگی‌ناپذیر با سانسور، دست از جهان شست و به جاودانگان پیوست.

علی‌اشرف درویشیان در ۳ شهریور ۱۳۲۰ در خانواده‌ای محروم و رنج‌دیده در کرمانشاه زاده شد. تحصیلات را تا پایان دانشسرای مقدماتی ادامه داد و در روستاهای کرمانشاه و گیلان غرب به آموزگاریِ کودکان محروم پرداخت. در دهه‌ی چهل به تهران آمد، در دانشگاه تهران در مقطع کارشناسی نزد استادانی چون بدیع‌الزمان فروزانفر و شیرین بیانی ادبیات فارسی خواند و برای مقطع کارشناسی ارشد رشته‌ی روانشناسی تربیتی را برگزید. آشنایی با بزرگان عرصه‌ی داستان‌نویسی ایران در این سال‌ها نخستین بارقه‌های نویسندگی را در او روشن کرد. صمد بهرنگی با داستان‌هایی که فقر و فاقه‌ی فرودستان را بازتاب می‌دادند بیش از همه برای او جاذبه داشت، چندان که رئالیسم بهرنگی و تعهدش به آزادی و برابری بر شیوه‌ی نویسندگی و راه و روش زندگی درویشیان تأثیری شگرف گذاشت. پس از غرق شدن صمد در ارس، کتاب‌ «صمد جاودانه شد» به قلم او به چاپ رسید و «یادمان صمد» نیز به همت او گردآوری و تدوین شد. در دهه‌ی پنجاه که استبداد و سانسور روزافزون دستگاه حاکم هرگونه فعالیت فرهنگی و هنری را که از منظری انتقادی به محرومیت‌ها و بی‌عدالتی‌های اجتماعی می‌پرداخت ناممکن ساخته بود، درویشیان به علت فعالیت‌های سیاسی‌ و مبارزاتی، افزون بر اخراج از دانشگاه و محروم‌شدن از معلمی، سه بار دستگیر و راهی زندان شد. ‌آخرین محکومیت او در سال ۱۳۵۳ یازده سال حبس بود و تا آستانه‌ی بهمن ۱۳۵۷ در زندان ماند.

علی‌اشرف درویشیان در عرصه‌ی داستان‌نویسی شیوه‌ای واقع‌گرایانه در پیش گرفت و رمان‌ها و ‌داستان‌های کوتاه او، با وجود حضور گاه و بی‌گاه نمادها یا استعاره‌ها، در اصل ریشه در واقعیت‌های تلخ و نابسامانی‌های اجتماعی دارند. او روایت‌گر زندگیِ دشوار روستاییان و کارگران، مصیبت‌های به‌حاشیه‌رانده‌شدگان و خانه‌به‌دوشان، و رنج‌های مبارزان و زندانیان سیاسی است. داستان‌های درویشیان با ساختاری ساده و به‌دور از پیچیدگی‌های زبانی، تصویرگر سیمای بی‌چهرگان و پژواک صدای بی‌صدایان است. او دردمندانه به بی‌عدالتی‌ها و نابرابری‌ها می‌تازد و در برابر خرافات و سنت‌های ارتجاعی سر به شورش برمی‌دارد. از آثار درویشیان می‌توان به رمان‌های «سال‌های ابری»، «سلول ۱۸» و مجموعه‌‌های داستان‌‌کوتاهِ «آبشوران»، «روز اول تعطیلی»، «از این ولایت»، «همراه قصه‌های بابام»، «درشتی»، «فصل نان»، «از ندارد تا دارا»، «قصه‌های بند» اشاره کرد. از این گذشته، او کتاب‌هایی چون «روزنامه‌ی دیواری مدرسه‌ی ما»، «ابر سیاه هزار چشم»، «رنگینه»، «کی برمی‌گردی داداش‌جان؟»، «گل طلا و کلاش قرمز» نیز برای کودکان و نوجوان منتشر کرد، و کتاب‌های پرشماری در زمینه‌ی نقد و بررسی ادبی و پژوهش در فرهنگ فولکلور، که «افسانه‌های مردم ایران» در ۱۹جلد و «داستان‌های محبوب من» در ۷ جلد (هر دو با همکاری رضا خندان مهابادی) از آن جمله‌اند.

پس از زلزله‌ی رودبار در سال ۱۳۶۹ که دوره‌ی سوم فعالیت کانون نویسندگان ایران به همت برخی اعضای متعهد رفته رفته پا می‌گرفت، کسانی به هوشنگ گلشیری و برخی دیگر از فعالان که در این دوره تکاپوی بسیار داشتند، رساندند که اگر می‌خواهید کانون به جمعی کوچک و فرقه‌ای محدود نماند حتما درویشیان را طرف اصلی مشورت‌ها و فعالیت‌های خود قرار دهید. از آن پس، این دو فعالِ پیشگام برای یک‌دیگر و برای پیشبرد هدف‌های آزادی‌خواهانه‌ی کانون نویسندگان ایران یارانی هم‌دل و هم‌صدا و نمونه‌ای مثال‌زدنی از اتحاد بر سر منشور آزادی‌خواهیِ کانون نویسندگان سانسورستیز شدند.

درویشیان از امضاکنندگان متن «ما نویسنده‌ایم» مشهور به بیانیه‌ی «۱۳۴ نویسنده» در سال ۱۳۷۳ بود و در سال ۱۳۷۷ نیز از هیچ کوششی برای راه‌اندازی دوره‌ی سوم فعالیت کانون نویسندگان ایران فروگذار نکرد. بارها تا سال ۱۳۹۳ به عضویت هیئت دبیران کانون انتخاب شد. همواره مدافع استوار و خستگی‌ناپذیر آزادیِ بیان برای همگان بود. در هیچ دوره‌ای سر سازش با قدرت نداشت و هرگز حاضر به مماشات و مدارا با سانسورچیان نشد؛ جمله‌ی فراموش‌ناشدنیِ «من بر سر سفره‌ی خون نمی‌نشینم» یادآور درست‌کرداریِ خلل‌ناپذیر او در ستیز با سانسور است.

مرگ درویشیان در ۴ آبان ۱۳۹۶ از شمار کم‌تکرارِ خردورزان آزادی‌خواه کاست، اما نام ماندگارش چنان وحشتی بر جان عاملان استبداد می‌انداخت که نیروهای امنیتی مانع برگزاری مراسم بزرگداشت او در آذرماه همان سال شدند. با این همه بی‌گمان خواستِ تحقق‌پذیر آزادی و رویای پایان بخشیدن به فلاکت و تیره‌روزی رنج‌دیدگان و محرومان با نوشته‌های درویشیان در میان نسل‌های بعد تکثیر می‌شود.

شعله‌ی آرمان‌های علی‌اشرف درویشیان فروزان و آثار درخشانش جاودان

 

به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet

Print Friendly, PDF & Email
دکمه بازگشت به بالا