بهاره هدایت: حکم ما زنده به گور شدن نیست
آیا می دانید «حداکثر سالی ۲۶ ساعت ملاقات با خانواده» یعنی چه؟! یعنی زنده به گور کردن زندانی! شما با قطع تلفن و سلب غیر موجه «حق ارتباط با خانواده» زندانیان را به مرگ تدریجی محکوم کرده اید، حکمی نانوشته و ظالمانه مزید بر سایر بی عدالتی های تحمیل شده بر زندانیان در طول این سالها….
حدود چهار سال از قطع تلفن بندهای سیاسی زندان اوین و رجایی شهر می گذرد. در طول این مدت زندانیان و خانواده هایشان به انحاء مختلف و از تمامی کانال های ممکن قانونی سعی در بر طرف کردن این بی عدالتی کرده اند و راه به جایی نبرده اند. در این سال ها بازرسی های مکرری از زندانیان با هدف کشف و ضبط هر گونه وسیله ارتباطی صورت گرفته و متاسفانه شاهد آن بودیم که در آخرین بازرسی انجام شده از بند ۳۵۰ اوین از ضرب و شتم ناجوانمردانه برادرانمان نیز مضایقه نکردند.
مسئولین دستگاه قضا از «کشف» چند دستگاه موبایل در بند ۳۵۰ برافروخته شده اند، باید از ایشان پرسید: آیا می دانید «حداکثر سالی ۲۶ ساعت ملاقات با خانواده» یعنی چه؟! یعنی زنده به گور کردن زندانی! شما با قطع تلفن و سلب غیر موجه «حق ارتباط با خانواده» زندانیان را به مرگ تدریجی محکوم کرده اید، حکمی نانوشته و ظالمانه مزید بر سایر بی عدالتی های تحمیل شده بر زندانیان در طول این سالها.
شما حکم کرده اید که زندانی سیاسی بدون دسترسی به تلفن نهایتا هفته ای نیم ساعت با خانواده ارتباط داشته باشد (و آن هم اکثرا غیر مستقیم) و این یعنی موریانه وار سلامت حسی، عاطفی و روحی زندانیان را کاهیدن و به مخاطره انداختن. نوعی شکنجه آرام و بی صدا، بی جای کبودی و اثر جراحتِ مشهود! قصد کرده اید زندانی سیاسی را آرام آرام از تمام پیوندهایش با خانواده و دنیای بیرون منفصل کنید. او را سالها در خلاء زندانی می کنید تا شریان های حیات معنوی او در ارتباط با دنیای آزاد به کلی مسدود و حتی منهدم شود. قصدتان ویران کردنی موذیانه و بی رحمانه بوده و حالا برآشفته اید که چرا زندانیان به این مرگ تدریجی تن نداده اند و وعدهی فشارهای بیشتر می دهید؟!!
وضعیت زندانی سیاسی در مواجهه با این شیوه برخورد در این سال ها مانند این است که او را یک هفته به زیر آب فرو برده و بعد نیم ساعت فرصت تنفس دهند و سال ها این چرخه را تکرار کنند. به راحتی می توان تصور کرد که این تنفس نیم ساعته، تنفسی بریده بریده و پر اضطراب است در کشاکش آمد و رفتن. و متاسفانه حال مشکل مسئولین قضایی این است که زندانی به چه حقی وقتی که زیر آب است دست و پا می زند و تقلا می کند؟! می خواهد توجه «رسانه های معاند» را جلب کند و سیاه نمایی کند؟! می خواهد بگوید که «حقوق بشر اسلامی» او را شکنجه می دهد؟! می خواهد «خوراک تبلیغاتی برای غربی ها» فراهم کند؟! مسئولین زندان مفتخرند که در «بازرسی های نوبه ای» هر کسی را که در زیر آب تقلا کرده باشد، قلع و قمع کرده اند، اما کسی نیست پاسخ دهد که چند درصد از تماس های گرفته شده با همین خطوط تلفن «اکتشافی» خارج از دایره خانواده زندانی بوده است؟
این روزها قوه قضائیه، وزارت اطلاعات و سازمان زندان ها همگی هم قسماند که این حکم ناعادلانه را اجرا کنند، دست مریزاد به این اتحاد، اما باید بدانند که مقاومت و واکنش زندانی هم واکنشی طبیعی و حتی حیاتی است. در آن دادگاه های ناعادلانه ما هیچ کدام به « زنده زنده دفن شدن» محکوم نشده ایم! ارتباط با خانواده «حق» زندانیست. چنین حکم و مجازات مضاعفی با معیارهای هیچ نوع حقوق بشری چه اسلامی و غیر اسلامی و چه شرقی و غربی.. منطبق نیست. افتخار به زندان های «ام القرای اسلام و تشیع» در مقایسه با زندان های کره شمالی و ابوغریب و گوانتانامو چاره کار نیست!
شایسته تر آن است که در مورد وضعیت تلفن بندهای سیاسی اوین و رجایی شهر تصمیم و تدبیری عاقلانه تر و انسانی تری اتخاذ شود. بازرسی های مکرر و ارعاب راه به جایی نخواهد برد. زندانیان مجاز و محق اند که از سلامت روحی-عاطفی خود دفاع کنند. این حقی بدیهی است که با هیچ دستور العمل و آیین نامه ای سلب شدنی نخواهد بود.
اردیبهشت۹۳
اوین
کلمه
***
بهاره هدایت و همه زندانیان سیاسی ایران را آزاد کنید!
جنبش زنان قبرس (پوگو) حبس ناعادلانه بهاره هدایت، کنشگر ایرانی را محکوم میکند. او به حکم مقامهای ایرانی، و به جرم شرکت در تظاهرات برای حمایت از دموکراسی و حقوق زنان، به ۹ سال و نیم زندان محکوم شده است و اکنون دوره حبس خود را میگذراند.
بهاره هدایت یکی از رهبران جنبش مبارز دانشجویی و تودهیی و کنشگر حقوق زنان در ایران است. او عضو کمیته اجرایی و سخنگوی جنبش دانشجویان ایرانی برای دموکراسی بود. علاوه بر این، او عضو فعال کارزار جمعآوری ”یک میلیون امضا“ بود که هدفِ آن خاتمه دادن به تبعیض علیه زنان بر اساس قوانین موجود در ایران بود. مجازات تعیین شده برای او یکی از شدیدترین مجازاتهایی است که برای شرکت کنندگان در جنبش دانشجویی سالهای اخیر اعمال شده است، و در واقع مربوط میشود به شرکت او در چند تظاهرات مسالمتآمیز و مخالفتش با قوانینی در ایران که تبعیض بر مبنای جنسیت را ترویج میدهند. گذشته از بهاره هدایت، زنان دیگری نیز زندانی شدهاند که در تظاهرات سازمان داده شده توسط جنبش دانشجویی شرکت کردهاند، و اکنون در شرایط دهشتناک و مخوف زندان به سر میبرند. خود بهاره هدایت از بیماریهایی جدّی رنج میبرد که اگر تحت مراقبتهای پزشکی لازم و مناسب قرار نگیرد، احتمالاً برای او خطر جانی خواهد داشت. جنبش زنان قبرس (پوگو) همبستگی خود را با زنان زندانی در ایران و نیز سازمانهای زنان و دیگر سازمانهایی که برای دموکراسی، حقوق بشر و برابری جنسیتی در جامعهیی ولایی مثل ایران میکوشند، اعلام میکند و از آنها حمایت میکند. ما بار دیگر حبس ناعادلانه بهاره هدایت و همه زنان زندانی دیگر را تقبیح و محکوم میکنیم و از دولت ایران میخواهیم که همه زندانیان سیاسی را آزاد کند.
نیکوزیا، قبرس، ۲۰ مارس ۲۰۱۴ (۳۰ اسفند ۱۳۹۲)
به نقل از نامه مردم، شماره ۹۴۵، ۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۳
***
بهاره هدایت را آزاد کنید!
کمیته دفاع از حقوق مردم ایران (کودیر)، سازمان ترقیخواه همبستگی با مردم ایران که اکنون بیشتر از ۳۰ سال است در امر اطلاعرسانی درباره مبارزه مردم ایران و همبستگی با آن فعالیت دارد، تا کنون بارها کارزارهای موثری را برای دفاع از فعالان جنبشهای اجتماعی و صنفی ایران در خارج از کشور سازمان داده است، از جمله در دفاع از معلمان و کارگران و زنان ایران و آزادی فعالان زندانی شده در ایران. تازهترین نمونه این کارزارها، کارزار حمایت از بهاره هدایت و دیگر زندانیان زن ایرانی و خواست آزادی آنها در اسفندماه جاری و همزمان با برگزاری مراسم روز جهانی زن است.
کارزار ”بهاره هدایت را آزاد کنید“ این سازمان همبستگی، در بولتن ماه مارس (اسفندماه) این سازمان رسانهیی شد، که سپس در دیگر رسانههای مترقی و نیز در همایشهای اتحادیههای صنفی نیز بازتاب یافت و مورد توجه قرار گرفت. از جمله، متن ”بهاره هدایت را آزاد کنید“ را روزنامه چپ ”مورنینگ استار“ بریتانیا، سایت رسمی حزب کمونیست بریتانیا و نشریه آمریکایی ”جهان مردم“ وابسته به حزب کمونیست آمریکا منتشر کردند، و فعالان کودیر در اواسط ماه اسفند، پیام این کارزار را به همایش سالانه زنان ”کنگره اتحادیههای صنفی“ بریتانیا بردند که همبستگی آن همایش با کارزار کودیر برای آزادی بهاره هدایت را به دنبال داشت. در اینجا ترجمه فارسی متن ”بهاره هدایت را آزاد کنید“ را برای اطلاع خوانندگان ”نامه مردم“ منتشر میکنیم.
بهاره هدایت ماه آینده سی و دو ساله میشود. چنین که مینماید سالروز تولدش را باید در زندان سر کند، مگر آنکه دولت ایران را به آزادی او از زندان بتوان واداشت. هدایت یکی از رهبران جنبش قدرتمند دانشجویی ایران و کنشگرِ حقوق زنان است. او عضو کمیته اجرایی و سخنگوی جنبش دانشجویی هوادار دموکراسی، ”دفتر تحکیم وحدت“، در ایران بود. او همچنین از پیشگامان و فعالان کارزارِ ”یک میلیون امضا“ بود، کارزاری که برای خاتمه دادن به تبعیض قانونی علیه زنان در ایران فعالیت میکند. هدایت بهتحملِ ۹ سال و نیم زندان محکوم شده است و در زندان انگشتنما و مخوف اوین در تهران بهسر میبرد. او در شبِ ۱۰ دی ماه ۱۳۸۸ برای پنجمین بار- در طول چهار سال- از سوی وزارت اطلاعات رژیم ولایی[مذهبی] ایران بازداشت و به بندِ ۲۰۹ زندان اوین برده شد. مجازات او یکی از سختگیرانهترین مجازاتهای اِعمالشده برضد فعالان جنبش دانشجویی در طول سالهای اخیر است.
در واقع، محکومیتِ او [بهتحملِ ۹ سال و نیم زندان] برای شرکت در فعالیتهای قانونی و مسالمتآمیز و بهچالش کشیدن قوانین تبعیضِآمیز موجود علیه زنان بوده است. بیعدالتی و ستم تحمیل شده به هدایت واکنشی انتقامجویانهاند به فعالیت دانشجویی او.
حکمی که دادگاهی در تهران [درباره بهاره هدایت] صادر کرده است شامل تحملِ ۲ سال زندان برای ”توهین به رهبری“، ۶ ماه برای ”توهین به رئیس جمهور“ و ۵ سال برای ”اقدام علیه امنیت ملی و نشر اکاذیب“ است. او همچنین بهتحملِ ۲ سال زندان اضافی بهسبب ”اقدام علیه امنیت ملی از طریق برگزاری تجمع اعتراضی برای زنان“ محکوم شده است که هم اکنون در حالت تعلیق است. هدایت به بیماریهایی جدّی مبتلا است که به مراقبت درمانی فوری نیاز دارد و بدون آن زندگی او میتواند در خطر باشد. همراه با بهاره هدایت، حداقل ۱۴ زنِ پیکارگرِ مطرح و برجسته دیگر بهخاطر پای فشردن بر مطالبه حقوقشان در زندانهای سیاسی ایران در حبساند. در هفتههای اخیر صدور حکمهای بلندمدت و غیرانسانی برای شماری از زنان کنشگر را شاهد بودهایم. برای نمونه، مریم شفیع پور، فعال دانشجویی که در سال ۱۳۸۹ در قزوین دستگیر شد. او در ترم هشتم اش از دانشگاه اخراج شد. حکم تعلیقیِ یک سال زندان به شفیع پور داده شد، اما پس از تحمل ۶۷ روز زندان در سلول انفرادی، این حکم [تعلیقی] به ۷ سال افزایش یافت. او را کتک زدهاند و شکنجه کردهاند، زیرا از اعتراف به جنایات مرتکب نشدهاش خودداری کرده بود. بازجوی او، او را [در صورت اعتراف نکردن به جرمی که مرتکب نشده است] به تحمل زندان طولانیتر تهدید کرده بود و افزایش حکم زندان او از یک سال به ۷ سال، قدرت بازجویان را درون سیستم قضایی[ایران] آشکار میکند.
امسال، تشکیلات دموکراتیک زنان ایران هفتاد و یکمین سالگرد تأسیساش را جشن میگیرد. در تمام این سالها این سازمان بهطورخستگیناپذیر در راه دستیابی به حقوق و آزادی زنان، و برضد قوانین ارتجاعی و سنّت گرا، فعالیت کرده است.
بااینهمه، رژیم تهران به تصویب قوانینی ادامه میدهد که زندگی زنان را بدتر از پیش و آنان را از عرصههای اقتصادی و اجتماعی کنار میگذارد. فروردین ماه گذشته، استخدام زنان در شغلهای دولتی به آنانی که آمادگی برای کار پاره وقت دارند محدود شد. حقوق، مزایا و [مستمری] بازنشستگیشان نیز به همان نسبت کاهش یافت.
با تشویق زنان به کار در خانه، حضور آنان در محلهای کار محدودتر شده است و تازه این اقدام را همچون حرکتی مترقی تبلیغ میکنند که به زنان امکان میدهد مادام که از خانه کار میکنند[دور کاری] از کودکانشان نیز نگهداری کنند. دولت قبلی ایران در سال ۱۳۸۹ با تعطیل کردن واحدهای تنظیم خانواده سیاست افزایش جمعیت را آغاز کرد. وزیر بهداشتِ وقت گفت: ”برنامههای پیشگیری از بارداری این وزارتخانه کاملأ حذف شدهاند. ازاینبهبعد پیشگیری از بارداری دیگر ترویج نمیگردد و برعکس، سیاست جدید وزارت بهداشت رشد جمعیت است. …“ در عرصه آموزش و پرورش، رژیم جداسازیِ مطلق زن و مرد در دانشگاهها را اعمال کرده است. تأسیس ۱۰ دانشگاه مخصوص زنان در شهرها و شهرستانهای گوناگون، سرآغازِ اسلامی شدنِ دانشگاههاست. ثبتِ نام زنان در دانشگاهها بهطورِچشمگیری کاهش یافته است. در این پسزمینه، با زنانی مانند بهاره هدایت که این توانایی را دارند که حرف دلشان را بزنند و رُک و بیپروا از حقوق زنان ایران سخن بگویند، رفتار خمصانه ادامه مییابد. حسن روحانی، از گزینشاش به مقام ریاست جمهوری، در مرداد ۱۳۹۳، تا زمان حاضر تلاش کرده است چهره آزادیخواهتر و لیبرالتری را از خود به غرب بنمایاند، تا این تصور را بهوجود آورد که شرایط و اوضاع برای مخالفان در ایران آن گونه که جنبشهای همبستگی [با مبارزات مردم ایران] میگویند نیست.
قابل توجه است که در روز شنبه گذشته- ۸ مارس (۱۷ اسفندماه)- نیروهای امنیتی از برگزاری مراسم روز جهانی زن از سوی صدها تن از زنان، جلوگیری کردند. اگرچه عدهیی اندک [حدود ۱۱ نفر] زندانی سیاسی در مهرماه، در آستانه حضور و سخنرانی روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل که برای آن تبلیغ زیادی شده بود، آزاد شدند، امّا هنوز بسیاری در زندانند. ادامه حبس هدایت و دیگران کذب ادعاهای روحانی در مورد دادنِ آزادیها را فاش میکند. جنبش زنان ایران جایگاه برجستهای در مبارزه مردم ایران برای آزادی و حقوق برابر به دست آورده است. این جنبش در انتخابِ راهکردهایش برای تماس با تودهها و تبلیغِ خواستهایش، هوشیارانه عمل کرده است. در دهه گذشته زنان ایران در صف مقدّم کارزارهای عمده برضد حکمرانان ارتجاعی ایران بودهاند. کارزار یک میلیون امضا را که زنان مترقی در اعتراض به اِعمالِ تبعیض و نابرابری علیه زنان سازمان دادهاند، در برانگیختن زنان[به مبارزه] بسیار موفق بوده است، اعتبار و حمایت بینالمللی کسب کرده است، و رژیم را به توجه به آن مجبور کرده است. زندانی کردن و آزار دادن فعالان جنبش زنان نتوانسته است آنان را ساکت و خاموش کند. به مناسبت روز جهانی زن، ۸ مارس ( ۱۷ اسفندماه)، کمیته دفاع از حقوق مردم ایران (”کودیر“) مجدداً خواهان آزادی بهاره هدایت از زندان است، از جمهوری اسلامی می خواهد تا خواستِ شهروندان زن در ایران به داشتن موقعیتی یکسان در برابر قانون را برآورده کند، و از نو بر همبستگیاش با زنان بهطورِخاص و با مردم ایران بهطورعام در مبارزهشان برای دستیابی به صلح و دموکراسی واقعی تأکید میکند.
کمیته دفاع از حقوق مردم ایران (کودیر)، از همه آنانی که نگران حقوق و آزادی زنان در ایرانند میخواهد تا دولت ایران را برای آزاد کردن زندانیهای سیاسی، و بهویژه بهاره هدایت، زیر فشار قرار دهند. اگر قرار باشد به ادعاهای رئیس جمهور روحانی مبنی بر اینکه او رهبری رژیمی لیبرالتر و بازتر را به عهده دارد اعتباری داده شود، آزادی زندانیان سیاسی اولین گام کوچک اما لازم در این راه است.
به نقل از نامه مردم، شماره ۹۴۳، ۴ فروردین ماه ۱۳۹۳
http://www.tudehpartyiran.org/