کفش آهنین زنان در راه طلاق
«الان بیشتر از یک سال است که داریم میدویم برای دخترمان. طلاق که سهل است، هنوز نتوانستهایم یک سکه هم از مهریهاش را بگیریم… اینجا همه چیز از کنترل مسئولان خارج شده است.» چادر به سر کرده و در عمق نگاهش استیصال را میتوان دید. لبخند تلخی روی لبانش نقش میبندد، وقتی دخترش از پلههای دادگاه خانواده پایین میآید و میگوید یک ماه دیگر دوباره باید بیاییم…
زن میانسال با همان لبخند تلخش رو میکند و میگوید: «شما را به خدا صدای ما را به گوش مسئولان برسانید. میدانم مشکلات زیاد، این جداییها را زیاد کردهاست. شما را به خدا به مسئولان بگویید که مردم به قدر کافی فشار تحمل میکنند. بگویید حداقل باری را از دوش کسانیکه فشار عاطفی و اقتصادی جدایی و از هم پاشیدهشدن یک خانواده را تحمل میکنند، بردارد. ما بریدیم از بس که آمدیم و رفتیم. هم جانمان رفت و هم مال مان. اینجا همه همینطور هستند. اینجا من زنهایی را دیدهام که با یک یا دو بچه سالهاست که پشت درهای دادگاه از این طرف به آن طرف میروند تا از یک مرد معتاد طلاق بگیرند. از همه چیزشان هم گذشتهاند، ولی همچنان اسیرند.»
این قصه برای بسیاری از خانوادههای ایرانی تکراری است. از هر چهار ازدواج، یکی به طلاق منجر میشود. زنان بسیاری با تصور رهایی از وضعیت نابهسامان زندگی مشترک، برای طلاق اقدام میکنند. هرچند شرایط آنان بعد از طلاق نیز چندان مساعد نخواهد بود و از انواع هجمههای اجتماعی و اقتصادی دور نخواهند بود، طلاق را بر ادامه زندگی مشترک ترجیح داده و پا در راهی میگذارند که کفش آهنین میخواهد.
فریده غیرت، حقوقدان و وکیل دادگستری درباره سختیهای طلاق برای زنان میگوید: «در قوانین خانواده که ریشه در فقه اسلامی دارد، حق طلاق با مرد است. مگر در مواردی که قانون احصا کرده است. این موارد شامل اعتیاد مرد، محکومیت او به زندان و عدم پرداخت نفقه به مدت بیشتر از ۶ ماه و مواردی اینچنینی است. اما اثبات این موارد برای دادگاه موضوع سادهای نیست. برای مثال، اعتیاد را میتوان به اشکال مختلف مخفی کرد. راههای مختلفی برای فرار از آزمایشهای مربوط به اعتیاد هست. بهطور کلی موضوعاتی که در قانون حق طلاق را به زن محول کردهاست، مواردی است که در اثبات آن سختیهای بسیاری مقابل پای زن است.»
جدا از بحث مشکل بودن و در برخی موارد غیرممکن بودن اثبات موارد ذکر شده در قانون، رویکرد عمومی جامعه مسئولان نسبت به طلاق، رویکردی منفی است. هرچند که این نگاه، نشاندهنده تمایل دستگاه قضایی و مقننه کشور به حفظ بنیان خانواده است، که مسلما امری مثبت است، اما چندان واقعگرایانه نیست. به گفته یکی از فعالان حقوق زنان زنان بعد از طلاق در وضعیت نامناسبی قرار میگیرند. فشارهای اقتصادی و اجتماعی زیادی را متحمل می شوند، ولی همین درخواستهای مکرر برای طلاق نشان میدهد که در وضعیت تاهل نیز اوضاع چندان جالب نیست. برخی اوقات میبینیم که زنانی که حتی تحصیلات یا مهارت خاصی نیز برای گذران زندگی پس از طلاق خود ندارند، آنقدر از وضعیت تاهل خود ناراضی هستند که برای طلاق یا دستکم مهریه اقدام میکنند.
او در ادامه میافزاید: «بسیاری از زنانی که میشناسم، به منظور راضی کردن مرد به طلاق، طلب مهریه میکنند و بعد در ازای طلاق مهریه خود، یعنی پشتوانه خود را میبخشند.»
فریده غیرت درباره راهکارهایی عملی که میتوانند از سوی زنان مورد استفاده قرار گیرند، میگوید: «اساسا اگر زنان بخواهند که اقدام صحیحی انجام دهند باید رقم مهریه را بسیار بسیار کم و در قبال آن در شروط ضمن عقد، حق طلاق را به اضافه وکالت بلاعزل محضری دریافت کنند.»
این حقوقدان و وکیل دادگستری، درباره تضمین مالی زنان با توجه به صدمات بیشتری که پس از طلاق متوجه زنان است، گفت: « شرط تقسیم اموال و اجرت المثل از مواردی هستند که میتواند مشکلات مالی زنان را پس از طلاق برطرف کند.»
یک فعال دیگر حقوق زنان نیز درباره وضعیت اقتصادی زنان پس از طلاق، بحث مطالبه شرایط برابر اقتصادی را مطرح کرده و گفت: «برای اینکه زنان مشکلات مالی بعد از طلاق را نداشتهباشند، بایستی به دنبال شرایط برابر اقتصادی باشیم. هرچند این موضوع خیلی دور از ذهن به نظر میرسد، اما برای حل ریشهای این موضوع بهتر است بر تقسیم اموال بعد از ازدواج و شرایط برابر اقتصادی و کاری تاکید کنیم. این اصولا درست نیست که به منظور حل معزل مسائل زنان بعد از طلاق، مانع طلاق آنها شویم و به انتخاب آنها احترام نگذاریم. قوانین باید به گونهای باشند که از افراد و جامعه حمایت کنند. حمایت از جامعه به معنای ایجاد صدمه بیشتر برای بخشی از جامعه که زنان باشند، نیست.»
او همچنین در ادامه گفت: «باید مقدمات حمایت واقعی و ریشهای از زنان را مهیا کنیم. ممکن است این موضوع طول بکشد، اما نهایتا عملی خواهد شد.»
حضور اجتماعی زنان در جامعه ایران به طور روزافزونی در حال گسترش است. امروزه زنان بسیاری در پستهای کلیدی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی قراردارند. این درحالیست که در حوزه خانه و خانواده، از سوی برخی نهادهای جامعه کماکان مطابق الگوهای سابق با آنها برخورد میشود.
ایسکانیوز