هانیبال الخاص – فریور حمزئی
این هنرمند مردمی و فرهیخته خدمت های ارزندهای به هنر و ادبیات میهن ما، به ویژه نقاشی معاصر، انجام داد. بی شک کار او صفحه های درخشانی در تاریخ هنر ایران رقم خواهد زد. یادش گرامی باد. رنگهایش ناپیراسته، تند و خاماند ، به رنگآمیزی نقاشی کودکان، یا وَنگوگ، میمانند، و به لحاظ موضوع هم همان گونه: صریح، بیپیچیدگی و فَهما، یکراست برآمده از متن زندگی. در برابر تابلو هایش که میایستی، روشنی و گرما هجوم میآورد: آفتابی دوباره بر تو میتاباند، گفتی از روزنه خصیصه های انسانیاش: رفاقت، یکرنگی، و مردمدوستی. جز به طنز سخن نمیگفت – بافت کلامش طنزآمیز بود ـ اما طنزی شادیآور و آموزنده. داستان ( ”تکنی کالر جو“) و نقد هنری مینوشت (چهار سال در کیهان)، ترجمه میکرد، به آسوری و انگلیسی(حافظ، رستم و سهراب فردوسی، عشقی، ایرج میرزا، پروین اعتصامی، و جز اینان). و این غیر از آموزش نقاشی به کودکان و بزرگسالان بود که سی و پنج سال بدان مشغول بود: در هنرستان، دانشکده هنر های زیبا، و جز این جاها. اما عشق و اشتغال اصلیاش نقاشی بود…