بایستی در کشور نهضتی ایجاد شده که زندانیان بدون ترس از برخورد و حذف اطمینان یافته و اتفاقات داخل زندان خصوصا در شهرستانها که وضع به مراتب اسفبارتر است را به نمایندگان مردم و نهادهای مدنی اطلاع دهند تا شاید از این طریق بتوان جلوی تخلفات و تبعیضات آشکار در زندانها را گرفت…
گزارشی که در روزنامه قانون با عنوان “۲۴ ساعت لعنتی” چاپ شد شاید اولین گزارش مستندی است که فردی آنچه بر سر خود در یکی از زندانهای کشور رفته است (و نه تمام آنچه را که در آنجا دیده و شنیده) را مشروحا علنا منتشر کرده است. البته کلمه قبلا گزارش مفصلی درباره همین زندان تهران بزرگ داده بود که در آنجا بر سر زندانیان چه میآید و با زندانیان چگونه رفتار میکنند. بنابر ضرس قاطع میتوان گفت که این فرد با جرئتی مثالزدنی حاضر شده فقط گوشهای از اتفاقاتی را که بر خود وی رفته است را بازگو کند و بسیاری از آنچه را که در روزنامهها قابل گفتن و نوشتن نیست را سانسور نماید. ضمن آنکه در آن چند ساعت لعنتی وی در قرنطینه بوده و به داخل سالنها منتقل نشده بوده که عمق فاجعه را بیشتر درک کند.
عکسالعمل رییس سازمان زندانها و دادستان تهران و مقامات بالاتر قوه قضاییه چون سخنگو و رییس قوه نیز قابل پیشبینی بوده و هست که اساسا هر نسبتی به سازمانهای تحت اوامرشان را بدون تحقیق و بررسی تکذیب کنند. ولی اگر ذره در کردار و گفتارشان صداقت دارند اجازه دهند که نهادهای مدنی غیردولتی و نمایندگان مردم در مجلس و شورای شهر از آن زندان بازدید کنند تا وضعیت وخیم زندانهای کشور و بی عرضگی مسؤلان قوه قضاییه و به تبع آنها سازمان زندانها آشکار شود. در آن زمان دیگر مسائلی چون نحوه بازرسی بدنی متهمان، از بین بردن کفش و کت، وضعیت آب غیر قابل شرب و هتک حرمت افراد نسبت به دیگر اتفاقات در حاشیه قرار خواهد گرفت. مسائلی چون استفاده بیشمار از سرنگهای تزریق مواد مخدر و تجاوز به زندانیان جوان آنقدر زیاد است که در زندانها سرنگ یکبار مصرف و کاندوم بین زندانیان بصورت رایگان توزیع میشود.
مشکل اصلی سازمان زندانها و قوه قضاییه پاسخگو نبودن آنها به مردم و نمایندگان مردم است که باعث شد نمایندگان مجلس قبلی حتی با اکثریت جناح راست نیز نتوانند از آنها تحقیق و تفحص کنند و مشکل بعدی سیستم بسیار استبدادی و امنیتی است که قوه قضاییه برای عدم نشر اتفاقات در قوه قضاییه و سازمانهای وابسته به خود ایجاد کرده است بطوریکه اگر یکی از کارمندان یا سربازان و یا حتی زندانیان مطلبی را از درون زندانها گزارش کنند بشدت با آنها برخورد شده به شهرستانهای دور و بد آب و هوا تبعید شده و زندانیان نیز دیگر تامین جانی نخواهند داشت.
به نظر نگارنده بایستی در کشور نهضتی ایجاد شده که زندانیان بدون ترس از برخورد و حذف اطمینانیافته و اتفاقات داخل زندان خصوصا در شهرستانها که وضع به مراتب اسفبارتر است را به نمایندگان مردم و نهادهای مدنی اطلاع دهند تا شاید از این طریق بتوان جلوی تخلفات و تبعیضات آشکار در زندانها را گرفت. به طور معمول زندانیان عادی از ترس نفوذیهای عوامل زندان جرئت شکایت از آنچه بر آنها میگذرد را ندارند ولی در زندانهایی که زندانیان سیاسی حضور دارند میتوانند در این مورد به نمایندگان مجلس و شورای شهر کمک نمایند.
کلمه – سیدموسی کاظمی