چرا خامنه ای«حداکثر اختیارات » را دارد اما «حداقل پاسخگویی» را هم ندارد؟
خامنهای در تازهترین سخنرانیاش گفته «دروغ محض» است این ادعا که «اگر برجام نبود، حتماً جنگ بود».آیا میدانید نخستین کسی که در میانهی تحریمها، شروع جنگ را هشدار داد خود ایشان بود؟ جا دارد از رهبری بپرسیم، سهم ایشان در این قانون شکنی ها ،تیره روزی ها، فسادآفرینی ها، دزدیها، جنایت ها و خیانت ها چقدر است؟…
او بود که در اول فروردین ماه ۱۳۹۱،تنها پانزده ماه قبل از انتخاب ریاست جمهوری دوره یازدهم ، وقتی کشور بعد از گذشت سالها اعمالِ تحریمهای مخرّب توسط کشورهای غربی که به دلیل سیاستهای نابخردانهٔ ولی فقیه و برگماردگان او به ملّت ما تحمیل شده بود، و کشور در سراشیبی سقوط اقتصادی و مسائلی همچون تشدید بیکاری و فقر و محرومیت، رانده شدن جامعه به سمت انفجار اجتماعی بود. او هراسناک تاکید کرد که «ما سلاح اتمی نداریم، سلاح اتمی هم نخواهیم ساخت، اما در مقابل تهاجم دشمنان چه آمریکا و چه رژیم صهیونیستی برای دفاع از خودمان، در همان سطحی که دشمن حمله کند، به آنها حمله خواهیم کرد».
ساعتی بعد تیتر برخی وبسایتهای اصولگرا این بود: «هشدار صریح رهبر انقلاب دربارهی تهاجم احتمالی به ایران». وبسایت رسمیِ خامنه ای در پایان سال از مخاطبانش پرسید: «مهمترین سخن رهبری در سالی که گذشت چه بود؟» و هشدار دربارهی جنگ، جزء چهار جملهی برگزیدهی مخاطبان شد؛ زیرا آنها هم باور کرده بودند خطر جنگ را.
از قضا خامنه ای چون باورش این بود که «اگر برجام نبود حتما جنگ بود» به «نرمش قهرمانانه» تن داد. و جام زهر دوم را نصیب خود کرد. اما وقتی خطر از سرش گذشت برجام را «خسارت محض» خواند و ادعای جنگ را «دروغ محض» تلقی نمود. با تصویب برجام، و سپس مُهر تأیید ولیفقیه بر آن، فصل تازهای از اجرای سیاستهای اقتصادی- منطبق بر راهبرد احیای مناسبات با امپریالیسم- در میهن ما آغاز شد.
برخلاف عوامفریبی ولیفقیه و تبلیغات پرسروصدای کنونی، سیاستهای کلی اقتصادِ مقاومتی تفاوت ماهوی و مضمونیای با دیگر برنامههای اقتصادی رژیم نداشت و کاملاً در چارچوب سمتگیریِ اقتصادی، اجتماعی دهه گذشته رژیم تنظیم شده بود.
رهبری «حداکثر اختیارات کشور» را دارد اما «حداقل پاسخگویی» را هم ندارد و حتی وقتی نمایندگان خبرگان با استفاده از حق قانونیشان از او سؤال میکنند حذف میشوند (مثل آیتالله دستغیب در سال ۸۸) و یا در دورههای بعد ردصلاحیت میشوند ؛ احمد جنتی دبیر شورای نگهبان (بر خلاف نص صریح قانون) گفته خبرگان حتی حق ندارد به تغییر یا مهار رهبری فکر کند. ما ناگزیریم در حد توانمان آینهای در مقابل رهبری بگذاریم و سرکشیها، ناراستیها و تناقضهایش را نشانش دهیم.اما چرا ما همیشه پاسخگو باشیم؟ جا دارد از خامنه ای بپرسیم که پاسخ دقیق پرسشهایی که توده مردم بیان میکنند، چیست؟
با تأکید باید یادآوری کرد که، با سیاستهای که دولت و رژیم داشته و دارند بار سنگین بحران اقتصادی بر دوش زحمتکشان شهر و روستا گذاشته شده است و آنان تاوان ثروتاندوزی و چپاول ثروت ملی بهوسیلهٔ نهادهای قدرت در حاکمیت را با فقر و تیرهروزیشان باید بپردازند.
البته برای بسیاری از کسانی که با استقبال شان از اجرایی شدن توافقنامهٔ «برجام» و پایان یافتن بخشی از تحریمهای مخرّب اقتصادی و مالی تحمیل شده بر میهن ما، معتقدبوده و هستند که فقط با مبارزهٔ مشترک همهٔ نیروهای آزادیخواه و اصلاحطلبان واقعی است که میتوان راه را برای تغییر و تحوّلهای مهم و بنیادی در ایران گشود و کشور را از بحران عمیق سیاسی-اقتصادی کنونی نجات داد. مبارزه با شیوههای حکمرانی کاملاً استبدادی و ضدمردمی رژیم ولایت فقیه و طرد آن به عنوان ساختار حکومتی غالب بر حاکمیت سیاسی در ایران گام نخست در راه این مبارزهٔ دشوار و پُر فراز و نشیب است.
اقتباس از مقاله «محمد جواد اکبری» در سایت کلمه
https://www.youtube.com/watch?v=OKLNOEouHDs