رعایت حقوق شهروندی مبتلایان به ایدز
در جامعه با واقعیتی مواجه هستیم و آن ابتلای تعدادی از افراد به HIV و در نهایت ایدز است. بر اساس بررسیهای انجام شده در ایران در سالهای اخیر دو عامل در ابتلای افراد به این ویروس تاثیر گذار بوده است؛ یکی تزریق با سرنگ آلوده به صورت مشترک و دوم روابط جنسی محافظت نشده. طبیعتا اگر این دو عامل را مد نظر قرار دهیم جامعه در مقابل فردی که مبتلا به این ویروس است از خود مقاومت نشان میدهد.
با نگاه منطقیتر به این موضوع به این نتیجه خواهیم رسید که این مقاومت خیلی هم غیر طبیعی نیست. البته معنای این حرف تایید مقابله مردم با افراد مبتلا به ایدز نیست، ولی وقتی دو عامل استفاده از سرنگ آلوده به صورت مشترک و روابط جنسی محافظت نشده را مد نظر قرار دهیم، طبیعتا اگر مقاومتی وجود دارد در ابتدا میتوان این مقاومت را به صورت یک رفتار طبیعی در نظر گرفت. اما چگونه میشود کاری کرد که مردم مقاومت خود را در مقابل این بیماران کاهش دهند؟ یکی از مهمترین راهها این است که به مردم آموزش دهیم در چه صورتی ممکن است در ارتباط با افراد مبتلا به ایدز ویروس به آنها منتقل شود یا چطور میتوانیم احتیاط لازم را در زمان ارائه خدمات به این افراد رعایت کنیم. برای مثال در دندانپزشکی چه احتیاطاتی باید انجام شود، در اتاق عمل چه اقداماتی و… فرد مبتلا به ایدز شهروند است و دارای حقوق و نباید ابتلا به این ویروس او را از سایر حقوقش محروم کند. مسلما نیاز به دو نگاه وجود دارد، یکی تغییر در سیاستگذاریها و دیگری آموزش مردم و دادن اطلاعات درست به کسانی که با افراد مبتلا به HIV در ارتباط هستند. همینطور دادن اطلاعات لازم به کسانی که مبتلا هستند نیز میتواند کمککننده باشد. با افزایش شناختی که به دست میآید مقاومتها کمتر میشود.
برنامه استراتژیک در حوزه ایدز
کشور ما در حوزه HIV/ ایدز یکی از کشورهایی است که برنامه استراتژیک دارد. واقعیت این است پنهان کاری که در حوزه سیاستگذاری و برنامهریزی در حوزه HIV/ ایدز داشتیم دیگر مثل گذشته نیست. اما دو عاملی که در ابتدای مطلب عنوان شد مهمترین عوامل ابتلای شهروندان به این ویروس است و هر دو در جامعه قبیح است؛ هم رابطه جنسی محافظت نشده و هم مصرف مواد مخدر، تزریق و سرنگ آلوده و مشترک. بخشی از این مقاومتها به دلیل این عوامل است و بخشی دیگر نیز خود این افراد هستند که باید آموزش بگیرند که با مردم چگونه رفتار کنند، چگونه در این تعامل کمتر تحقیر شوند و حداقل مورد آزار روحی قرار نگیرند، چون این عدم پذیرش، خدمت ندادنها و… همه میتواند ناراحتی و فشار روانی افراد را بیشتر کند. بر اساس آخرین آمار مبتلایان به ایدز در ایران حدود ۳۲هزار نفر هستند. البته این آمار رسمی است و از آنجا که پنهانکاری در این زمینه وجود دارد، میتوان تعداد واقعی مبتلایان به ایدز در ایران را چهار برابر رقم ذکر شده دانست. این آمار قابل توجهی است و یکی از دلایلی که ما در ایران روند رو به رشد افراد مبتلا به HIV/ ایدز را داریم، پنهان کردن این موضوع است. در حال حاضر هم تزریق به صورت مشترک و هم رابطه جنسی محافظت نشده دو عامل اصلی هستند، البته طی سالهای اخیر رابطه جنسی محافظت نشده سرعت تغییراتش بالاتر از مواد مخدر بوده و خود اینها نشان میدهد افرادی که در هر صورت روابط جنسی محافظت نشده دارند چیزی نمیگویند و محافظتهای اولیه را انجام نمیدهند و همین میتواند در گسترش افراد مبتلا موثر باشد و اگر این افراد روسپی باشند و از این ارتباط نامشروع کسب درآمد کنند، تلاششان این است که این امر را پنهان کنند تا مشتریانشان را از دست ندهند، در برخی مواقع هم به دلیل گرفتن انتقام چیزی نمیگویند؛انتقام از مردانی که این افراد را مبتلا کردهاند. امروز با واقعیتی در کشور روبه رو هستیم و آن هم گسترش آسیبهای اجتماعی است که این مساله میتواند در افزایش تعداد مبتلایان به ایدز در ایران تاثیر داشته باشد. ابتلای به ایدز به هر دلیلی، دانسته یا نادانسته، بر اساس عواملی که گفته شد یا عوامل دیگر، نباید مانع حضور افراد در عرصههای مختلف اجتماعی شود، بنابراین ضمن اینکه باید احتیاطات لازم را انجام داد و اطلاعات لازم را نیز به دست آورد، باید بستر را برای مشارکت مبتلایان به ایدز در فعالیت اجتماعی فراهم کنیم. در بعد آموزش نیز هر چه این آموزشها از سنین پایینتر و مناسبتر شروع شود، به مراتب تاثیرگذاری بیشتری خواهد داشت، اما قطعا درباره ایدز هم مستقیم و هم غیر مستقیم میتوان آموزش داد. مهم این است که با رویکرد سلامتنگری آموزشها را در مدارس نهادینه کنیم. در مواردی که میتوان به ایدز و اعتیاد پرداخت، میشود ورود کرد و اطلاعاتی را به دانشآموزان ارائه داد. این کار تنها ویژه مدرسه هم نیست، بلکه باید از همه ظرفیتها برای آموزش و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و افزایش سواد و مهارتهای اجتماعی شهروندان استفاده کنیم.
حسن موسوی چلک