شلاق و پرداخت جزای نقدی برای ۲۰ “روزهخوار” در قزوین
در قزوین ۲۰ نفر به خاطر “روزهخواری” دستگیر شدند و علاوه بر پرداخت جزای نقدی، شلاق هم خوردند. حتی بخشی از دینداران نیز قوانین سختگیرانه جمهوری اسلامی که منجر به تظاهر به روزهداری میشود را مردود میدانند.
خبرگزاری مهر روز یکشنبه (۲۱ خرداد/۱۱ ژوئن) به نقل از دادستان عمومی و انقلاب قزوین گزارش داده است که گروهی در شهر قزوین به “اتهام” روزهخواری شلاق خوردهاند. حجت الاسلام اسماعیل صادقی نیارکی، به این خبرگزاری گفته است: «قریب به ۹۰ پرونده برای افراد روزهخوار تشکیل گردیده که از این تعداد ۲۰ پرونده در روز دستگیری با صدور کیفرخواست به شعبه ویژهای که به همین منظور در دادسرا مستقر است ارسال و در همان روز بصورت ویژه به پرونده اتهامی آنان رسیدگی و مرتکبین به شلاق و جزای نقدی محکوم و حکم صادره نیز به مرحله اجرا در آمده است.»
او از این مجازات به عنوان “اقدام بی نظیری” یاد کرد که ”مورد استقبال مومنان و شهروندان نیز قرار گرفت.” در ایران همه ساله در ماه رمضان گروهی به دلیل این که نمیخواهند روزه اجباری بگیرند و یا به دلایل پزشکی نمیتوانند این کار را بکنند، به دلیل روزهخواری در ملاء عام با مجازاتهای غیرانسانی مانند شلاق سر و کار خواهند داشت.
بر اساس ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی، روزهخواری در ایران در ملاءعام جرم محسوب میشود و مستوجب مجازات از ۱۰ روز تا دو ماه حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق است. به همین دلیل نیز در طول این ماه بارها با اخباری نظیر آن چه خبرگزاری مهر منتشر کرده روبرو میشویم.
قانون یاد شده شهروندان را با مجازاتهایی مانند شلاق وادار به تظاهر به دینداری میکند. امری که به عقیده برخی تحلیلگران میتواند به سرخورده شدن مردم از دین کمک کند تا نزدیکی آنان به نظام و اسلام؛ کاری که از نظر برخی متفکران دینی نیز مردود است.
حسن یوسفی اشکوری، روحانی سابق و اندیشمند دینی تاکید میکند: «ما چنین قانونی و چنین حکمی در شریعت اسلام نداریم. نماز، روزه، حج، زکات یا این گونه امور که از فروع احکام شریعتاند، در شمار عبادات اسلامی هستند و امور عبادی امر ارادی و اختیاری است و هر کس باید با میل و رغبت خودش اینها را انجام دهد. این گونه امور ماهیتا اجبارپذیر نیستند.»
به گفته او بر اساس قاعده “لااکراه فیالدین” که در سوره بقره قرآن آمده، هیچ کس نمیتواند شخص دیگری را مجبور به انجام عبادات دینی کند؛ نه مردی زنش را، نه پدری فرزندانش را و نه همسایهای همسایه دیگر را.