عسگر مرتضی آقا، جواد ملک محمدی و حیدر نصیری، سه کارگر تودهای و مبارزان سندیکای کارگران صنعت نفت خوزستان
جنبش کارگری و زحمتکشان میهن ما در طول تاریخ پرافتخار خود، همواره ستونِ فقرات جنبش سراسری ضد استبدادی، ضد امپریالیستی و آزادیخواهانهٌ مردم بودهاست. طبقه کارگر و جنبش کارگری – سندیکایی متکی به سنتهای انقلابی، نقش بیبدیل و موثر در مبارزات ملی – دمکراتیک دهههای اخیر ازجمله جنبش ملیشدن صنعت نفت و انقلاب بهمن داشتهاند. در جریان جنبش ملیشدن صنعت نفت، طبقهٌ کارگر ایران با ایثار و فداکاری در صف نخستِ پیکار در راه تامین استقلال و حق حاکمیت ملی نقشِ قاطع ایفا کرد. در جریان اعتصابهای عظیم در صنایع نفت طی سالهای اواخر دهه ۲۰ و ابتدای دهه ۳۰ صدها کارگر جانِ خویش را از دست دادند. در ادامهٌ سلسله مقالات نامهای نازدودنی، جنبش سندیکایی و چهرههای آن، اینک به معرفی سه کارگر تودهای که از فعالانِ سندیکای کارگران نفت خوزستان بودند و در جریان اعتصابهای سال ۱۳۳۰ نقش سازمانگرانه داشتند، میپردازیم. رفقای کارگر تودهای عسگر مرتضی آقا، جواد ملک محمدی و حیدر نصیری از مبارزان سندیکای کارگران نفت خوزستان و فعالان اعتصاب عظیم سال ۱۳۳۰ در شهرهای آغاجاری، بندر معشور، بندر شاپور و آبادان بودند…
جنبش سندیکایی و چهرههای آن
عسگر مرتضی آقا، جواد ملک محمدی و حیدر نصیری، سه کارگر تودهای و مبارزان سندیکای کارگران صنعت نفت خوزستان
اختناق، سرکوب و نفوذ ویرانگر امپریالیسم مجموعه عواملی هستند که دسترسی به تاریخ پرغرور جنبش کارگری و سیمای ارجمند قهرمانانِ آنرا دشوار میسازند. از زندگینامه و کارنامهٌ مبارزاتیِ سه نفتگر تودهای رفقا عسگر مرتضی آقا، جواد ملک محمدی و حیدر نصیری کمترین اطلاع و آگاهی در دست قراردارد.
منابع در دسترس که نامی از این رفقا در آن بردهشده، نشان میدهد این سه کارگر تودهای از فعالان موثر سندیکای کارگران نفت خوزستان طی سالهای دهه ۲۰ و آغاز دهه ۳۰ خورشیدی بودهاند. سندیکای مذکور یکی از مهمترین و پرنفوذترین تشکلهای سندیکایی – طبقاتی در سالهای جنبش ملی شدن صنعت نفت بود. تاریخچهٌ مبارزات کارگران صنعت نفت بهدوران سلطنت ننگین رضاخان باز میگردد. مطابق بررسیهای انجام گرفته: “حزب کمونیست ایران – سلف حزب توده ایران توجه خاصی به کارگران نفت جنوب مبذول نمود. در سال ۱۹۲۵ [۱۳۰۳ – ۱۳۰۴ خورشیدی] اولین افراد حزبی بهطور رسمی برای کار بین کارگرها به جنوب فرستادهشدند. اولین افراد عبارت بودند از میرایوب شکیبا، علی شرقی، رحیم همداد و دیگران. قبل از آنهم برخی افراد عضو حزب و بوروی موقت به آن سامان رفتهبودند . . . جمعیت کارگران نفت جنوب که سازمانی بود نیمه مخفی از تقاضای حق سازماندهی برای ۳۰ هزار کارگر نفت جنوب دفاع نمود. این سازمان طبق نوشتهٌ روزنامهٌ حبلالمتین (چاپ هندوستان) نامهایی به مجلس ایران نوشته، دراین نامه ازجمله گفته شد که، کیست که بیاید و ببیند که ما در چه لانههایی محقری زندگی میکنیم؟ کیست که بیاید و ببیند که از فرط غبار و حرارت سوزان چشمهای ما کور میشود؟ کیست که نداند که ما از گازهای سمی خفه میشویم؟ کیست که توجهی به فرزندان عریان ما که از گرسنگی میمیرند مبذول کند.” (کتاب صفحاتی چند از جنبش کارگری و کمونیستی ایران در دوران اول سلطنت رضاشاه، اردشیر آوانسیان، انتشارات حزب توده ایران، سال ۱۳۵۸، صفحه ۷۷)
همچنین دانشمند شهید تودهای رفیق عبدالحسین آگاهی در پژوهشهای ارزندهٌ خود دراین باره نوشتهاست: “اتحادیهٌ کارگران صنایع نفت که به کمک مستقیم کوشندگان حزب کمونیست ایران در سال ۱۳۰۴ تشکیل شدهبود . . . حزب در سال ۱۳۰۶ تصمیم به تشکیل سازمان مخفی کارگران نفت جنوب میگیرد و دراین کار موفق میشود. ازجانب این سازمان برای برگزاری کنفرانس اتحادیههای کارگری اقداماتی صورت میگیرد و بیانیههایی منتشر میشود . . . تصمیمات کنگرهٌ دوم حزب کمونیست ایران (۱۳۰۶) در اعتلای جنبش کارگری و اتحادیهای در همه کشور بهویژه در صنایع نفت جنوب تاثیر چشمگیری داشت . . . ” (مجله دنیا، نشریه سیاسی – تئوریک کمیته مرکزی حزب توده ایران شماره ۳ سال ۱۳۵۹، صفحات ۵۶ – ۵۵)
با تصمیمات حزب و فعالیت خستگی ناپذیر مبارزان حزبی، اعتصاب بزرگ و پراهمیت سال ۱۳۰۸ خورشیدی سازماندهی میشود. در جریان همین اعتصاب و رهبری آن، رفیق علی امید این قهرمان جاوید طبقه کارگر ایران همراه با دیگر انقلابیون سترگ مانند رفیق رمضان کاوه، حیاتقلی فرزانه، منوچهر مصلح پا بهعرصهٌ مبارزه گذاشته و به جنبش کارگری و کمونیستی معرفی میشوند. با چنین سابقه و کارنامهٌ درخشانی، پس از تحولهای دههٌ ۲۰ خورشیدی و سقوط دیکتاتوری رضاخان، بر اثر مساعی حزب توده ایران و پیشکسوتانی مانند رفیق علی امید باردیگر سندیکای کارگران نفت خوزستان احیا و پایهگذاری شده و سپس در سال ۱۳۲۳ خورشیدی به شورای متحدهٌ مرکزی الحاق میشود. رفقای کارگر عسگر مرتضی آقا، جواد ملک محمدی و حیدر نصیری در همین دورهٌ تاریخی به عضویت حزب طبقه کارگر ایران – حزب توده ایران درآمده و پس از آن در سندیکای کارگران نفت خوزستان به فعالیت میپردازند. مطابق اطلاعات پراکنده این رفقا در آبادان، آغاجاری و بندر شاپور و بندر معشور مشغول بهکار و فعالیت بودهاند.
با رهنمود حزب توده ایران، سندیکاهای کارگری بهویژه سندیکای کارگران نفت نقش درجه اول در جنبش ملیشدن صنعت نفت ایران ایفا کردند. همانگونه که رفیق شهید مهدی کیهان نوشتهاست: “طبقه کارگر ایران با تشدید مبارزات اعتصابی خود چه در منطقه نفتخیز خوزستان و چه در سایر نقاط کشور، یورشهایِ سالهایِ ۱۳۲۷- ۱۳۲۶ به حزب توده ایران و سازمانهای سندیکایی و اتحادیهای بهتدریج خنثی کرد و حضور خودرا در صحنهٌ مبارزات ایران بهرژیم استبداد و ارتجاع تحمیل نمود . . . بررسی تاریخ مبارزات کارگری دراین دوره نشان میدهد که طبقهٌ کارگر ایران نه تنها در دوران تکوین و تدارکِ جنبش ملیشدن نفت، بلکه در جریان حوادث اصلی آن با نثار خون (۱۸ کارگر و ۳ کودک کارگرانِ نفت در جریان اعتصاب کارگران نفت در خوزستان) نقش اساسی و سرنوشتساز را در پیروزی این جنبش بهعهده گرفت.” (مجله دنیا، شماره ۲، سال ۱۳۵۹، صفحات ۳۵ – ۳۴)
بجاست یادآوری کنیم، مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت و کوتاه کردن دست امپریالیسم انگلیس از منابع نفتی که با فداکاریِ طبقه کارگر ایران بهسرانجام رسید، مطابق دادههای تاریخی از سوی حزب طبقه کارگر ایران – حزب توده ایران برای اولین بار طرح شد. “حزب توده [ایران] برای نخستین بار خواستهٌ ملیشدن نفت را مطرح کرد. در روز جهانی کارگر سال ۱۹۴۶/۱۳۲۵ کنسول بریتانیا در خرمشهر هشدار دادکه دراین مراسم، سخنگوی زنان نه تنها تقاضای یک قانون کارِ جامع متشکل از پرداخت برابر کار مساوی را مطرح کرده، بلکه خواستار ملیشدن نفت شده، شرکت نفت را به بهرهکشی از “طلای” ایران متهم کرده و مدعی شدهاست که شرکت برای غذای سگها بیش از دستمزد کارگران ایرانی هزینه میکند.” (یرواند آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن – نشر نی – چاپ دوم، سال ۱۳۸۹ – صفحه ۲۱۰)
دراین پیکار میهنی دشوار و پرمخاطره نقش کارگران تودهای ازجمله رفقا عسگر مرتضی آقا، جواد ملک محمدی و حیدر نصیری در سازماندهی اعتصابها و کارزار دفاع از منافع زحمتکشان و حق استقلال ملی ایران برجسته و ماندگار است. رفقای مذکور که ما اطلاعات دقیق راجع به شهادت آنها و محل خاکسپاریشان در دست نداریم، در سازماندهی اعتصابهای بزرگ فروردین ماه ۱۳۳۰ نقش کتمانناپذیری داشتهاند. برپایه دادهای تاریخی رفیق عسگر مرتضی آقا در آبادان در سازماندهی اعتصاب نقش فعالی داشت و رفقا جواد ملک محمدی و حیدر نصیری از فعالان اعتصاب در آغاجاری، بندر شاپور و بندر معشور بودهاند. سازماندهی و اعتصاب عظیم کارگران نفت در سال ۱۳۳۰ نقش اساسی در تصویب قانون ملی شدن نفت و سپردن زمام دولت به دکتر محمد مصدق داشت.
برای نخستین بار طبقه کارگر ایران تحت هدایت حزب توده ایران در سال ۱۳۲۹ خورشیدی “یخ سنگین سکوت” را شکست. اعتصاب بهار سال ۱۳۲۹ کارگران کارخانه نساجی شاهی [قائم شهر] در مازندران و هجوم نیروهای مسلح به این اعتصاب، آغاز مرحلهٌ نوین در مبارزه برای جنبش ملیشدن صنعت نفت بهشمار میآید. ۳۱ فروردین ماه ۱۳۲۹ کارگران نساجی شاهی اعتصاب کردند که با حمله ارتش و ژاندارمری به خون کشیدهشد. فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری بلافاصله در ۳ خرداد همان سال با صدور بیانیهای ضمن ابراز انزجار از حمله به کارگران نساجی شاهی و کشتهشدن ۵ کارگر و زخمی شدن ۵۳ نفر دیگر، حمایت قاطع خودرا از جنبش کارگری و سندیکایی ایران اعلام کرد.
همزمان با اعتصاب کارگران نساجی مازندران، نخستین اعتصاب متحد و متشکل توسط کارگران نفت خوزستان که درآن رفقا عسگر مرتضی آقا، جواد ملک محمدی و حیدر نصیری حضور فعال داشتند در بندر معشور و بندر شاپور رخ داد. ۲۳ فروردین ماه ۱۳۲۹ اعتصاب کارگران نفت در بندر معشور و بندر شاپور آغاز شد که درآن با حمله پلیس دو زن از خانوادههای کارگری کشته و ۲۰ کارگر دیگر زخمی شدند. علاوه بر بندر معشور، آبادان در همین روز شاهد اعتصاب یکپارچهٌ نفتگران به رهبری و هدایت حزب توده ایران بود. این مبارزه به شکلهای مختلف ادامه یافت تا در فروردین ماه ۱۳۳۰ اعتصاب عمومی عظیم سازماندهی شد. این اعتصاب عمومی در صنایع نفت، تحولی عمده در جنبش ملیشدن صنعت نفت ایجاد کرد که سرانجام به تصویب قانون ملیشدن نفت و نخستوزیری دکتر مصدق منجر گردید.
دوم فروردین ماه ۱۳۳۰، اعتصاب نفتگران با سازماندهی کارگران تودهای ازجمله رفقا عسگر مرتضی آقا، جواد ملک محمدی و حیدر نصیری ابتدا در آغاجاری و بندر شاپور آغاز شد. در آغاجاری کارگران با خواست دریافت فوقالعادهٌ بدیِ آب و هوا، ۸ ساعت آب مشروب و کوتاه کردن دست استعمار انگلیس از صنعت نفت اعتصاب را سازماندهی کردند. با آغاز اعتصاب، استاندار خوزستان در خواست اعلام حکومت نظامی کرد. در ۳ فروردین ماه ۱۳۳۰ با تصویب هیات وزیران وقت، حکومت نظامی اعلام شد و ارتش، ژاندارمری و پلیس در آبادان، آغاجاری، گچساران، هفتگل، مسجد سلیمان، بندر شاپور و بندر معشور مستقر و به مدت دو ماه اعلام وضع اضطراری گردید.
ششم فروردین ماه ۱۳۳۰، ترفند دولت و شرکت نفت انگلیس برای فریب کارگران عقیم ماند. دولت گفتگو با کارگران اعتصابی را متوقف و سربازان بیشتری را عازم استان خوزستان نمود. در ۶ فروردین اعتصاب از آبادان و آغاجاری به دیگر مناطق گسترش یافته و تعداد بیشتری از نفتگران به اعتصاب پیوستند، درعینحال اهالی شهرهای نفتخیز به همبستگی با کارگران پرداختند.
از شانزدهم تا بیستم فروردین ماه ۱۳۳۰، در پاسخ به فراخوان حزب توده ایران صدها هزار تن از کارگران، دانشجویان، زنان و روشنفکران مترقی در تهران، اصفهان، تبریز، سمنان، کرمانشاه، شاهی، بهشهر، رشت و قزوین با راهپیمایی و تظاهرات با نفتگران خوزستان اعلام همبستگی کردند. نمایندگان اتحادیههای دهقانی در روستاها کارزار حمایت از نفتگران را سازمان دادند. این اقدام در فومن، لشت نشا، لنگرود، گرمسار، ورامین، صحنه و قصرشیرین در همبستگی با نفتگران صورت میگرفت. ۱۸ فروردین ماه ۱۳۳۰، به رغم سرکوب، تهدید و بازداشت عدهای از کارگران اعتصابی، مبارزهٌ اعتصابی ادامه یافته و کارگران هفتگل دوباره به حمایت از همکاران خود اعتصاب کردند. اعتصاب در آغاجاری و آبادان بهصورت متحد و منسجم ادامه دارد.
بیست و دوم فروردین ماه ۱۳۳۰، مامورین ژاندارمری و ارتش همراه با گروهی از اوباش مسلح به کارگران اعتصابی در آغاجاری، بندر معشور و آبادان حمله کردند. رفقای قهرمان تودهای عسگر مرتضی آقا، جواد ملک محمدی و حیدر نصیری طی همین حملههای خونبار به شهادت رسیدند.
بیست و چهارم فروردین ماه ۱۳۳۰، تظاهرات پرشکوه در اصفهان در حمایت از نفتگران اعتصابی برپاشد. پلیس به این تظاهرات نیز حمله کرد و یک تن از کارگران به شهادت رسید.
بیست و هشتم فروردین ماه ۱۳۳۰، ارتجاع با اشارهٌ انگلیس بارِ دیگر درصدد فریب کارگران بر میآید. آیتالله کاشانی طی پیامی به کارگران خواستار پایان اعتصاب میشود. نفتگران با ادامهٌ اعتصاب دست رد به سینهٌ ارتجاع میزنند. کاشانی در این اقدام از همراهی و همکاری اتحادیهٌ زرد اسکی و نیز کنفدراسیون آزاد اتحادیه کارگری (امروز به نام کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگری نامیده میشود) برخوردار بود.
چهارم اردیبهشت ماه ۱۳۳۰، با ادامه اعتصاب در آبادان، آغاجاری و بندر معشور و بندر شاپور راهپیمایی پرشکوهی در رشت توسط فرهنگیان و دانشجویان و دانشآموزان در حمایت از اعتصاب کارگران صنعت نفت برپا شد. ۶ اردیبهشت ماه ۱۳۳۰، اعتصاب بهصورت متحد و متشکل در آبادان، آغاجاری و بندر شاپور و بندر معشور ادامه دارد.
هفتم اردیبهشت ماه ۱۳۳۰، طبقه کارگر با اعتصاب متحد خود به یک پیروزی بزرگ و تاریخی دست یافت. برخی خواستهای اعتصابیون مورد پذیرش واقع و قانون ۹ مادهای برای اجرای اصل ملیشدن صنعت نفت در دستور کار قرار داده شد.
پانزدهم اردیبهشت ماه ۱۳۳۰، کارگران صنعت نفت با پیروزی به اعتصاب خود پایان دادند. در همان دوران بار دیگر فدراسیون جهانی سندیکاهای کارگری پیام همبستگی با نفتگران ایران صادر کرد و به حمایت از جنبش سندیکایی کارگران ایران پرداخت. نقش رفقا عسگر مرتضی آقا، جواد ملک محمدی و حیدر نصیری در سازماندهی و تدارک اولیه این اعتصاب بزرگ عمومی پررنگ و ماندگار است. رفیق عسگر مرتضی آقا که در جریان حمله نیروهای مسلح به شهادت رسید چه در سازماندهی اولیه و چه در برنامهریزی اعتصاب نفتگران آبادان حضور موثر داشت. همچنین رفقا جواد ملک محمدی و حیدر نصیری در آغاجاری و بندر معشور وظایف اصلی سازماندهی و تدارک اعتصاب را تا شهادتشان برعهده داشتند.
نام این نفتگران قهرمان تودهای که جان خودرا نثار آرمانهای والای طبقه کارگر ایران نمودند، فراموش ناشدنی است. راه و رزم آنان پر رهرو و جاودانه است.