تجربه حزب کارگر برزیل
تجربه حزب کارگر در برزیل را باید یکی از تجربیات موفق یک حرکت سیاسی چند دهه اخیر در سطح جهانی دانست که تلاش برای تحقق دموکراسی را با دغدغههای عدالت اجتماعی درآمیخته و توأمان پیش برده است.
گروهی از مخالفان اقتدارگرایی نظامی، اتحادیههای کارگری، روشنفکران و فعالان مذهبی متعلق به الاهیات رهاییبخش حزب کارگر برزیل را در سال ۱۹۸۰ پایهریزی کردند. در این زمان برزیل تحت دیکتاتوری نظامی بود و انتخابات به صورت محدود و تحتنظارت نظامیان اقتدارگرا در برزیل برگزار میشد. حزب کارگر در انتخابات پارلمانی سال ۱۹۸۲ شرکت کرد، ولی توفیق چندانی حاصلش نشد. به دنبال این شکست انتخاباتی حزب کارگر تمرکزش را بر سازماندهی پایگاهش در میان اتحادیههای کارگری و جنبشهای اجتماعی قرار داد. حزب کارگر یکی از کنشگران مهم در جنبش دموکراسیخواه برزیل بود که موفق شد سرانجام گذار به دموکراسی در برزیل را در نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ رقم زند. حزب کارگر در اولین انتخابات ریاستجمهوری مستقیم در برزیل شرکت کرد اما رهبر این حزب لوییز ایناسیو لولادوسیلوا (لولا) در انتخابات شکست خورد. مهمترین توفیق انتخاباتی حزب کارگر اما در انتخابات شوراهای شهر ازجمله شهر سائوپائولو در سال ۱۹۸۹ بود. به این ترتیب حزب کارگر این امکان را یافت تا بعضی از برنامههایش مانند بودجهریزی مشارکتی، تشکیل شوراهای مشارکتی برای موضوعاتی مانند بهداشت، آموزش و مسکن و برنامههای جدیدی برای فراهمکردن کالاهای عمومی در شرایط مالی نامساعد را در سطح محلی به اجرا بگذارد.
این شوراهای مشارکتی مجراهایی را فراهم کردند تا جنبشهای اجتماعی و اتحادیههای کارگری بتوانند به طور مستقیم در سیاستگذاری شهری نقش بازی کنند. موفقیت لولا در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۰۳ حزب را قادر کرد تا ابتکارات محلیاش در گسترش مشارکت شهروندان را در سطح ملی نیز گسترش دهد. پیروزیهای ابتدای حزب کارگر در انتخابات شوراها خصوصا در سائوپائولو و پورتوالگره راه حزب را برای اجرای یک رشته برنامههای رفاهی ابتکاری حزب هموار کرد. شهرداریهای تحت فرمان حزب کارگر به طور مثال از جنبشهای مسکن، پروژههای خانهسازی خودجوش و رسمیکردن حلبیآبادهای غیررسمی حمایت کردند. پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری در سال ۲۰۰۳ این امکان را به حزب داد تا برنامههایش برای گسترش برابریهای اجتماعی را در سطح ملی ادامه دهد. یکی از برنامههای معروف حزب کارگر در این زمینه برنامه پرداخت مستقیم پول به اقشار روستایی زیر خط فقر بود. حزب کارگر قبلا این برنامه را به طور آزمایشی در بلوهوریزونچی به اجرا گذاشته بود که بعدا آن را به سطح ملی تحت عنوان کمکهزینه خانواده (Bolsa Familia) گسترش داد.
این برنامه هماکنون بزرگترین برنامه انتقال پول به اقشار کمدرآمد در سطح جهان است. حزب کارگر برنامههای رفاهی مهم دیگری نیز در زمینه فراهمکردن مسکن برای خانوادههای کمدرآمد و فراهمکردن بیمه جامع به اجرا درآورد. به علاوه، حداقل دستمزد در زمان حکومت حزب کارگر به صورت مداوم رشد کرد. درمجموع برنامههای رفاهی و مشارکتی حزب موجب کمشدن نابرابری درآمدی، افزایش امید به زندگی و کاهش چشمگیر مرگومیر نوزادان بهعنوان یک شاخص مهم بهداشت عمومی در سطح کشور شد. حزب کارگر این برنامههای رفاهی را در حالی پیش برد که رشد اقتصادی برزیل در این مدت روند مثبت خود را به صورت مداوم حفظ کرد. با این حال، رشد اقتصادی تنها اولویت حزب کارگر نبود، بلکه حزب درمجموع حاضر بود رشد اقتصادی کندتر باشد ولی منافع اقتصادی آن به صورتی برابرتر توزیع شود. با اینکه حضور حزب در سطح ملی راه را برای اجرای برنامههای مشارکتی و برابریجویانه فراهم کرد، اما در این دوره حزب به نوعی با پایگاهش، جنبشهای اجتماعی و اتحادیههای کارگری فاصله گرفت و تا حدی در تعهد و انسجام ایدئولوژیک حزب نیز خلل ایجاد شد. همچنین سیاستهای حزب در زمینه محیط زیست نیز همخوانی چندانی با سایر برنامههای عدالتجویانهاش نداشت.
سرانجام در سال ۲۰۱۶ و با استیضاح رئیسجمهور دیلما روسف تسلط حزب کارگر بر قوه مجریه پایان یافت. بسیاری اتهامات علیه رئیسجمهور روسف را بیاساس و این استیضاح را یک کودتای پارلمانی و حرکتی برای تضعیف دموکراسی در برزیل دانستند. کارنامه حزب کارگر طبیعتا کارنامهای با ابعاد مختلف و عملکردهای متفاوت در دورههای متعدد حیات حزب است. بااینحال، حزب کارگر در سالهای اخیر تجربهای نسبتا موفق در زمینه دموکراسیخواهی، سازماندهی از پایین، دموکراسی درونی، توجه به مشارکت شهروندان در سطح خرد، ایجاد ارتباط با جنبشهای اجتماعی و پیشبرد برنامههای رفاهی بهعنوان اولویتی در کنار رشد اقتصادی داشته است که برای هواداران اصلاح و تغییرات مردمسالارانه و برابریخواهانه در کشور ما نیز میتواند درسآموز باشد.
محمدعلی کدیور