نقد، حق و وظیفه منتقد است
حاشیههای یازدهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی همچنان ادامه دارد. بعد از اظهارات برخی از هنرمندان، اینبار غلامعباس فاضلی، منتقدی که در جشن به عزتالله انتظامی معترض بود، یادداشتی نوشت که به دلیل طولانیبودن مطلب و کمبود فضا، ناچار شدیم بخشی از آن را منتشر کنیم.
فاضلی نوشت: «روز بیستوششم مردادماه آقای جمشید مشایخی در یازدهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی روی صحنه رفت و به زبانی صریح و تند درباره مطالبات فرهنگیاش صحبت کرد. طرف خطاب آقای مشایخی، جامعه فرهنگی کشور بود. منتقدان سینمایی، مسئولان خانه سینما، مدیران فرهنگی، اصحاب رسانه و… . هنرمندان زیادی در سالیان گذشته از مسئولان فرهنگی مطالبه داشتهاند. مطالبات برخی مالی بوده. به یاد نمیآورم در واکنش به این مطالبات، چیزی جز همراهی رخ داده باشد؛ اما درمورد آقای مشایخی چنین نشد. در سخنان آقای مشایخی، حقیقت بزرگی نهفته بود. درونمایه اعتراض ایشان (سوای جملات پایانی سخنان او که به توصیف سکنات آقای عزتالله انتظامی در سالهای خیلی دور مربوط میشد و ما نمیدانیم چقدر حقیقت دارد یا ندارد که البته حتی صحت تاریخی هم داشته باشد، اهمیت چندانی نمیشود برایش مترتب شد) بر این نکته استوار بود که همه بازیگران سینما باید مورد تکریم مسئولان فرهنگی قرار بگیرند. قرار نیست همه توجهات صرفا روی یک نفر متمرکز شود».
او در ادامه یادداشت خود آورده: «آقای عزتالله انتظامی، بازیگر مورد احترام من هستند؛ اما هنرپیشه محبوب من نیستند و تصور نمیکنم به خاطر این مسئله باید به کسی جواب پس بدهم. ایشان بدون شک از سرمایههای فرهنگی این کشور هستند؛ اما من نه به بازی ایشان علاقهمندم، نه انتخابهای ایشان را دوست دارم و نه سلوک فردیشان خوشایند من است. واضح است که آقای عزتالله انتظامی به خاطر رضایت حال من بازی نکردهاند و جهت کسب رضایت من زندگی نمیکنند، بنده هم محض خوشایند ایشان ننوشتهام و نمینویسم. هرکدام کار خود را کردهایم و بدون شک سلیقه شخصی من چیزی از منزلت ایشان و احترام من به این مرد هنرمند نمیکاهد. ایشان شکر خدا هواخواهان بسیار دارند و نقش تاریخی ایشان در سینمای ایران انکارناشدنی است». او همچنین درباره واکنش نوید محمدزاده در آن شب، افزود: «اشاره من در نقد ١٣ سال پیش در مجله «دنیای تصویر» به بازی آقای انتظامی، کنایههایی به خود محمدزاده محسوب میشد و او از این واقعیت وحشت کرد. چراکه محمدزاده هنوز در ابتدای راه، در ورطه تکرار و کلیشه افتاده. مدام دارد نقش یک آدم عصبی و لجباز را تکرار میکند. فرقی نمیکند آن فیلم عصبانی نیستم باشد، یا سیزده، ناهید، لانتوری، خشم و هیاهو، ابد و یک روز، بدون تاریخ بدون امضا و خفگی. در تمام این فیلمها، محمدزاده یک کلیشه را تکرار کرده. بنابراین آن اشاره را به خودش گرفت.
فاضلی در پایان خطاب به منوچهر شاهسواری نوشت: «وظیفه منوچهر شاهسواری در جایگاه مدیرعامل «خانه سینما»، این بود که روی صحنه، درباره مطالبات فرهنگی آقای مشایخی صحبت کند و اطمینان بدهد به نوبه خود تلاش میکند آن کوتاهیها جبران شود. قول بدهد تا زمانی که او در «خانه سینما» تصدیگری امور را در دست دارد، همه مساعیاش را به کار میبندد که کوتاهیها درباره آقای مشایخی و سایر بازیگران بزرگ سینمای ایران جبران شود… آقای شاهسواری! اگر واقعا حقانیت و حقیقت برای شما مهم است، چرا درباره مسائل مهمتر جشن اظهارنظر نمیکنید؟! راستی چرا درباره مسئلهای که در رابطه با آقای جعفر پناهی پیش آمد، سکوت اختیار کردهاید؟! خیلی مهم است اعضای «خانه»ای که شما بر مسند ریاست آن نشستهاید، بدانند موضع شما در این زمینه چیست؟ ایشان را محکوم میکنید؟ یا از ایشان دفاع میکنید؟! طبیعتا هر دو موضع هزینهای دارد که آدمهایی مثل شما حاضر به پرداخت آن نیستند».