«جهان بهتری ممکن است»
«هیچ چیزی، نه در تاریخ و نه در جامعه وجود ندارد که تولید نشده باشد. انسانها بهعنوان موجودیتهای اجتماعی، زندگی و خودآگاهی و جهان خود را تولید میکنند.» دراصل فضاهای شهری نیز توسط انسانها آفریده میشود و هر آفرینشی برخاسته از اندیشه و فرهنگ زمان خویش است. اکنون زنان ایرانی با ترویج گفتمان منع خشونت علیه زنان جامعه را برای ساخت جهانی بهتر و عاری از خشونت و تبعیض علیه انسانها هدایت میکنند…
شهرها برآمده از تمدنهای بشری هستند و تمدنهای بشری نشات گرفته از فرهنگاند. به گواهی تاریخ شهرها از ابتدای شکلگیری بر محور ویژگیهای جنسیتی مردانه ساخته و پرداخته شدهاند. تحقیقات دو دهه اخیر جامعهشناسان شهری گویای این واقعیت است که مردان ۳۰درصد بیشتر از زنان از حق به شهر به معنای بهرمندی از فضاها و امکانات شهری برخوردارند. به این ترتیب مردان شانس بیشتری برای احقاق حقوق شهروندیشان دارند.
اصطلاح جنس دوم بیانگر خشونت آشکاری است که در فقدان یا بهتر بگوییم نادیده گرفتن جنسیت زنانه ریشه دارد. پیامدهای روانی نادیده انگاشته شدن زنان در جامعه بر خانوادهها نیز تاثیرات سوء دارد. با توجه به حضور انبوه زنان در جامعه به دلایل گوناگون اقتصادی، آموزشی، فرهنگی، هنری و ورزشی لزوم تدوین قوانین و به وجود آوردن شرایطی که زن و مرد در آن احساس کنند مورد احترام و تکریم قرار دارند و حرمت و حقوقشان رعایت میشود، ضرورتی انکارناپذیر است.
در اغلب نقاط جهان و در بیشتر فرهنگهای رایج در جهان کنونی زنان وقتی تنها باشند نمیتوانند با امنیت خاطر از فضاهای عمومی شهر همچون پارکها، سینماها، خیابانها و هتلها استفاده کنند. ناگفته نماند که علاوه بر زنان، مردان فاقد قدرت و ثروت هم قادر به استفاده راحت و ایمن از فضاهای شهری نیستند. از این رو میتوان گفت شهرهای امروزی شهرهایی قدرت و ثروت محورند و همین مساله مانع بهرهمندی تودههای گسترده مردم فاقد قدرت و ثروت (اکثریت زنان در این گروهها قرار دارند) از حق به شهر و حقوق شهروندی میشود. با توجه به محرومیتهای اقشار گسترده مردم است که استیفای حق به شهر به منزله مهمترین ابزار بهرهمندی از حقوق برابر شهروندی را میتوان در زمره حقوق عمومی قرار داد. منع خشونت علیه زنان نیز از جمله حقوق عمومی است، زیرا خشونت علیه زنان، آزارهای خیابانی و خانوادگی بر یکدیگر تاثیرات ژرف میگذارند و منحصر و محدود به یک جنس نمیمانند. با کمال تاسف به کرات مشاهده میکنیم در زندگی روزمره و در درگیریها و خشونتهای کلامی مردان علیه یکدیگر؛ آنها تن زن، مادر و خواهر حریف را در معرض تحقیر، توهین و تجاوز قرار میدهند تا رنج آنها را افزون و آتش خشمشان را شعلهور سازند و چنین نیز میشود. چه بسیار درگیریها که منجر به قتل و معلولیت مردان درگیر میشود (روزانه پنج قتل در تهران بر اثر درگیری است). از این رو میتوان گفت خشونت علیه زنان خشونت علیه مردان و اساسا خشونت علیه انسان است. در واقع رفع خشونت علیه انسانها وظیفه انسانی و همگانی است. حقوق عمومی را نمیتوان به تنهایی محقق کرد، بلکه نیاز به مشارکت جمعی، عزم ملی و خرد جمعی دارد تا تبدیل به مطالبه عمومی شود.
نهادهای مدنی از قابلیت پیگیری و چانهزنی بالاتری برای تحقق مطالبات و استیفای حقوق عمومی برخوردارند. نهادهای مدنی پیگیر مطالبات عمومی برسازندگان گفتمان منع خشونت علیه زنان، مردان و در یک کلام انسان میتوانند باشند. زنان در نهادهای مدنی از سه سطح گفتمانی برای استیفای حقوق شهروندی و حق به شهر زنان و بیقدرتان میتوانند استفاده کنند که عبارتند از
۱-گفتوگو در سطح کلان با دولت و سیاستگذاران کلان برای ساخت گفتمان برابری و عدالت جنسیتی در سیاستگذاریها و بهرمندی از فرصتهای برابر و مشارکت در تصمیمات کلان مدیریت کشور برای منع خشونت علیه زنان.
۲- سطح میانی؛ گفتوگو با عاملان، کارگزاران و شهرداریها برای توجه به امر جنسیت در برنامهریزیهای شهری و گرفتن حق مشارکت در تصمیمگیریهای مربوط به فضاهای شهری برای ساخت فضاهای ایمن.
۳- سطح خرد که در این سطح گفتوگو برای بهرهمندی از حق استفاده کامل و برابر زنان از امکانات، مبلمان و فضاهای شهری در زندگی روزمره است، همچون حق عبور و مرور ایمن بدون هراس از آزارهای جنسی و کلامی در خیابان و در محل کار، حق استفاده از اماکن ورزشی و تفریحی با آسودگی خاطر بدون بیم از تعرضهای جنسی، تهدیدهای کلامی و سایر رفتارهای خشونت بار علیه زنان. تنها در این صورت است که زنان میتوانند نسبت به شهر و سکونتگاهشان احساس تعلق خاطر داشته و شاد باشند. واقعیت آشکار این است که حق به شهر بر پایه مشارکت و احساس مسئولیت در قبال هر نوع خشونت علیه زنان و علیه شهروندان امکان تحقق و استقرار مییابد.
هانری لوفور نظریهپرداز تئوری حق به شهر میگوید:«هیچ چیزی، نه در تاریخ و نه در جامعه وجود ندارد که تولید نشده باشد. انسانها بهعنوان موجودیتهای اجتماعی، زندگی و خودآگاهی و جهان خود را تولید میکنند.» دراصل فضاهای شهری نیز توسط انسانها آفریده میشود و هر آفرینشی برخاسته از اندیشه و فرهنگ زمان خویش است. اکنون زنان ایرانی با ترویج گفتمان منع خشونت علیه زنان جامعه را برای ساخت جهانی بهتر و عاری از خشونت و تبعیض علیه انسانها هدایت میکنند.
مینو مرتضی، فعال حوزه زنان
آرمان