آلکاپونهای وطنی و بانکداری کازینویی
در واقع ۸۰ میلیون ایرانی که حضوری در این کازینوها نداشتند، صورتحساب باخت را پرداخت کردند. این درحالی است که مشخص نیست مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره این موسسات در حال حاضر چه میکنند؟ با سپردههای مردم چه کردند؟ سپردههای مردم در این موسسات چه شد و در کجا نگهداری میشود؟ آیا هیئت مدیره این موسسات الان تحت تعقیب و رسیدگی قضایی هستند؟ اگر پاسخ مثبت است پرونده آنان در چه مرحلهای قرار دارد؟…
دولت تا کنون با صرف بیش از ۱۱ هزار میلیارد تومان از منابع عمومی، بخش عمدهای از بدهی موسسات مالی ورشکسته به سپردهگذاران را پرداخت کرده است.
تشکیل موسسات مالی و تعاونیهای اعتباری در اواسط دهه هشتاد شتابی فزاینده گرفت. این موسسات که عموما تحت عناوین مقدس و در شهرهای مقدس مذهبی تشکیل شدند ترکیبی از موسسات مجاز و غیرمجاز بودند. البته عمده موسسات ظاهرا مجاز، مجوز خود را نه از بانک مرکزی که از سایر نهادها دریافت میکردند. در این میان بسیاری از این قبیل موسسات و تعاونیها اساسا بدون مجوز به ارائه خدمات بانکی و شبه بانکی مشغول شدند.
در این خصوص، فارغ از بحث مجوز داشتن یا نداشتن این موسسات مالی، آنچه به چشم میآید نوع و نحوه عملکرد آنهاست. عملکردی که صرفا تداعیگر بانکداری کازینویی در طول بیش از یک دهه در بازار پول ایران است. در واقع اگر در تاریخ اقتصاد جهان، آلکاپون را نمادی از تبهکاری اقتصادی بدانیم که با دور زدن قانون یا توسل به شیوههای به ظاهر قانونی به زد و بند و کلاهبرداری مشغول بود، از اواسط دهه هشتاد به این سو نیز آلکاپونهای وطنی با توسل به شیوههای به ظاهر قانونی و فعالیت در بازار پول ایران به نوعی بانکداری کازینویی مشغول شدند.
ریسک بالا در فعالیت، پرداخت سودهای نجومی و نامعقول و کنار گذاشتن تمامی ابزارهای احتیاطی، مهمترین مشخصه بانکداری کازینویی است. در واقع در دهه هشتاد به این سو، موسسات مالی و تعاونیهای اعتباری به کازینوی آل کاپونهای وطنی تبدیل شدند. کازینویی که هم خود در حال قمار در آن بودند و هم شهروندان را به این قمار دعوت میکردند و در این دعوت به کامیابی رسیدند.
اما این قمار در بازار پول با قمار در کازینوها یک تفاوت اساسی داشت. قماربازان در کازینوها در صورت باخت، صرفا خود و خانواده خود را متضرر میکنند اما قماربازان بازار پول، با باخت خود ، یک کشور را بازنده کردند و از محل منابع مالی یک ملت، بدهی آنان پرداخت شد.
آلکاپونهای وطنی، در ترغیب شهروندان به حضور و مشارکت در کازینوهای بازار پول ( موسسات مالی و تعاونیهای غیرمجاز) کامروا بودند و با فعالیتهای به شدت پرریسک و بی احتیاط و وعده پرداخت سودهای نجومی ، بسیاری را درگیر و مفتون این قمار خطرناک کردند. به نحوی که سهم بخش غیرمتشکل، به ۲۵ درصد بازار پول رسید. عددی بسیار بزرگ و شگفت آور!
اما این فعالیت کازینویی در عرضه بانکداری و بازار پول خیلی زود به شکست رسید و عصر ورشکستگی آغاز شد. بانک مرکزی از سال ۱۳۹۲ به این سو ساماندهی، تجمیع و تعطیلی تعاونیهای اعتباری و موسسات مالی مجاز و شبه مجاز را در اولویت کاری خود قرار داد. اما از آنجا که قماربازان حرفهای، زمان مناسب ترک میز قمار را خوب میدانند، صاحبان این کازینوها نیز این قاعده را به خوبی رعایت کردند و در مسیر ساماندهی و بسته شدن موسسات مالی و تعاونیهای اعتباری ، با فریب افکار عمومی این گونه وانمود کردند که علت ورشکستگیشان نه بانکداری کازینویی ، که بسته شدن کازینوها توسط توسط بانک مرکزی بوده است.
سرانجام قصه به اینجا رسید که در اثر فضاسازی کازینو داران بازار پول، بانک مرکزی تحت فشار شدید سایر نهادها، تاکنون بیش از ۱۱ هزار میلیارد تومان از بدهی موسسات مالی و تعاونیهای اعتباری ورشکسته را از محل منابع عمومی و در واقع از جیب ۸۰ میلیون ایرانی پرداخت کرده است. یعنی سهم هر ایرانی از پرداخت بدهی این موسسات تاکنون ۱۳۷ هزار و ۵۰۰ تومان بوده است. در واقع ۸۰ میلیون ایرانی که حضوری در این کازینوها نداشتند، صورتحساب باخت را پرداخت کردند. این درحالی است که مشخص نیست مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره این موسسات در حال حاضر چه میکنند؟ با سپردههای مردم چه کردند؟ سپردههای مردم در این موسسات چه شد و در کجا نگهداری میشود؟ آیا هیئت مدیره این موسسات الان تحت تعقیب و رسیدگی قضایی هستند؟ اگر پاسخ مثبت است پرونده آنان در چه مرحلهای قرار دارد؟
مهدی الیاسی
منبع: مجله ایران آینده