چهاردهم مارس ۱۸۸۳ بزرگترین متفکر هزاره دوم از اندیشیدن باز ایستاد!
چهاردهم مارس ۲۰۱۸ برابر با ۲۳ اسفند۱۳۹۶، یکصد و سی و پنج سال از درگذشت کارل مارکس می گذرد. فردریش انگلس همراه همیشگی کارل مارکس، در سومین روز مرگ این دوست دیرینه اش در ۱۷ مارس ۱۸۸۳ بر مزار مارکس در گورستان “های گیت” شهر لندن چنین گفت: « ١۴ مارس، یک ربع به ساعت ٣ بعدازظهر، بزرگترین اندیشمند روزگار ما از اندیشیدن باز ایستاد. فقط دو دقیقه او را تنها گذاشته بودیم، همین که به اتاق آمدیم، دیدیم که آرام روى صندلى خوابیده است – اما این بار براى همیشه….
فقدان این انسان بزرگ چنان ضایعهاى براى پرولتاریاى رزمنده اروپا و امریکا و براى تاریخ بشریت وعلوم انسانی است که ابعادش غیر قابل اندازهگیرى است. جاى خالىاى که با رفتن این بزرگوار و پُر عظمت بوجود آمد که بی تردید کمبودش در همه جای جهان احساس شد. »
در این راستا انگلس کلام خویش را چنین ادامه می دهد: « همانطور که داروین قانون تکامل جهان ارگانیک و موجود زنده را باز نمود. مارکس قانون تکامل تاریخ بشر را باز نموده است. این نکته ساده که مردمان پیش از آن که بتوانند به سیاست، دانش، هنر، دین و جزء اینها به پردازند در وحلهی نخست باید بخورند، بیاشامند، خانه داشته باشند و جامه بپوشند، نکته سادهای که زیر لایههایی از تصورات ایدهآلیستی از دیده پنهان مانده بود.
مارکس با شروع از همین نکته ساده آشکار ساخت که تولید وسایل مادی زندگی و بدینسان، هر مرحله معین رشد اقتصادی یک خلق، آن بنیادی است که تمام ساختمان دولت، دیدگاههای حقوقی، نظریات دینی و حتی هنر این مردم بر روی آن پدید میآید. و از همین رو برای فهم درک ایدئولوژی و سیاست در هر دوره معین، نخست باید مناسبات آنان در تولید زندگی مادیشان شناخت، و نه برعکس بدان گونه که تا کنون عمل کردهاند. مارکس هم چنین قانون ویژه حرکت ناظر بر شیوه تولید سرمایهداری کنونی و جامعه بورژوازی را که زادهی این شیوهی تولید است، باز نموده است. با کشف ارزش اضافی بیدرنگ به قوانین حرکت و تناقضات بنیادی شیوهی تولید سرمایهداری و جامعه بورژوایی روشنایی تابید. »
کارل هاینریش مارکس ۲۰۰ سال پیش در ماه مه سال ۱۸۱۸ در شهر تری یر پروس (آلمان) چشم به جهان گشود. او از متفکران انقلابی طبقه کارگر، فیلسوف، جامعهشناس، تاریخدان، اقتصاددان و از تأثیرگذارترین اندیشمندانی است که تاکنون تاریخ جامعه بشری به خود دیده است. تا جایی که در نظرسنجی های متعددی که توسط رسانه های مختلف در سال های پایانی قرن بیستم و ابتدای قرن ۲۱ انجام گرفت، او به عنوان بزرگترین متفکر هزارهٔ دوم میلادی انتخاب شد. در یکی از این نظرخواهی ها که توسّط وبگاه انگلیسی زبان بیبیسی انجام گرفته بود و ۲ میلیون نفر از مردم کشورهای گوناگون از سرتاسر جهان در این نظرخواهی شرکت کرده بودند؛ از میان اندیشمندان هزاره، کارل مارکس مقام نخست را یافت و آلبرت انیشتین و آیزاک نیوتون با فاصلهای بسیار از او بهعنوان نفرات دوم و سوم انتخاب شدند.
کارل مارکس از اندیشمندان کارگری قرن نوزدهم بود که توانست تبیین خود از جامعه را از زاویه منافع طبقه ی کارگر ارائه دهد. او با مطالعه آخرین دستاوردهای فکری موجود و تحقیق طولانی، توانست قوانین اقتصاد سیاسی نظام سرمایه داری را تدوین کند و با کشف قانون ارزش اضافه، رابطه کارگر و سرمایه دار را از پرده ابهام و پرده پوشی بیرون آورد. مارکس که پیش تر اعلام کرده بود ” فلاسفه تاکنون جهان را تفسیر می کردند، اما مسئله بر سر تغییر آن است “، با انتشار کتاب ” سرمایه “، اندیشه ی خود را در این زمینه گسترش داد. او تلاش کرد که با انتشار این کتاب، شناخت علمی دقیقی از موقعیت طبقات و مناسبات تولیدی در جامعه به دست دهد. در سال ۱۸۴۸ کارل مارکس به همراه فردریش انگلس، مانیفست کمونیست را که مشهورترین رسالهٔ تاریخ جنبش سوسیالیستی است منتشر کردند. آنها در این اثر اعلام کردند که «تاریخ همهٔ جوامع تا کنون، تاریخ مبارزهٔ طبقاتی است.»
اما مارکس فقط یک اندیشمند کارگری نبود. انگلس در همان سخنرانی می گوید: « بیش از هر چیز دیگر [مارکس] یک انقلابى بود… کار او در اولین “روزنامه جدید راین” در سال ١٨۴٢، روزنامه “به پیش” پاریس در ١٨۴۴، “روزنامه آلمانى بروکسل” در ١٨۴٧، “روزنامه جدید راین” در ١٨۴٨- ١٨۴٩ و بعلاوه جزوههاى میلیتانت بیشمار، کار در سازمان هاى پاریس، بروکسل و لندن، و بالأخره تاجى بر سر همه اینها، تشکیل انجمن بینالمللى کارگران – این خود براستى دستاوردى بود که بنیانگذارش می تواند به حق بر آن ببالد حتى اگر هیچ کار دیگرى نکرده باشد… نام و کار او از سدهها فراتر خواهد رفت.»
اگر در مجموع به مارکس از منظر علمی و عملی ، اقتصاد دان، سیاستمدار، فیلسوف، جامعه شناس و سازمانده جنبش بین المللی کارگری نگاه کنیم به این نتیجه می رسیم که هدف اساسی و اندیشه محوری در ایده های او آزادی، برابری، سعادت و خوشبختی انسان ها است. از این رو بدون تردید می توان گفت که وی، یکی از صادق ترین و معتقد ترین انسان دوست جهان نیز بود. مارکس بنیادی ترین چارچوب تفکر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به جهانیان بویزه جنبش کارگری عرضه کرد. بی تردید، رجوع مستقیم به اندیشه مارکس، تنها راه رهایی بشر از یوغ ، ستم و استثمار امپریالیسم جهانی است.
مطلب دریافتی
تنظیم: چهاردهم مارس ۲۰۱۸ / ۲۳ اسفند۱۳۹۶