راه حل کاملاً «عقلانی» مشکلات و معضلات؛ رهایی از چنگال استبداد تاریکاندیشان است !
من اگر بخواهم ریشهیابی کنم، ریشه همه بیعدالتیها، از جمله «بیعدالتی اقتصادی» را در بیعدالتی سیاسی میبینم. وقتی در انتخابات با سلیقه افراد رد یا تأیید میشوند، چنین تبعیضی، مقدمه تبعیض اقتصادی میشود، زیرا آن فردی که توانسته از آن رانت سیاسی استفاده کند مسلما از رانت اقتصادی هم بهرهمند میشود و این شیوه تصاعدی شیوع پیدا میکند. بههرحال اگر بخواهیم عدالت را مورد توجه قرار دهیم، عدالت همهجانبه است. عدالت جنسیتی را هم باید مورد توجه قرار داد…
محسن میردامادی در گفتوگو با «جماران» درباره اعتراضات دیماه به گفتوگو پرداخته و تحلیل خود را دراینباره ارائه کرده است که اهم آن را در پی میخوانید.
برخورد (در موضوع تظاهرات دیماه)، تنها در صحنه تظاهرات بهتر از گذشته بود، اما در مسائل پس از آن، تفاوتی نکرده است. این مسئله نشان میدهد که نگاه به اعتراضات دیماه عمیق نبوده است.
مسائل باید بتواند مطرح و به بحث گذاشته شود، نهاینکه فضا بهگونهای باشد که یک طرف هرچه دلش خواست بگوید و طرف دیگر نتواند حرف خود را بزند. مسئله رفتن زنان به ورزشگاهها نیز چنین است. مجامع بینالمللی به ورزش ایران اشکال میگیرند که ورزش در ایران سیاسی شده است. این مسائل هرچند کوچک هستند، اما وقتی روی هم انباشته میشوند و امکان طرح پیدا نمیکنند، تبدیل به بحران میشوند.
اینها مسائلی است که در جامعه ما وجود دارد. این اعتراضات باید قبل از آنکه به صحنه خیابان کشیده شوند، جاهای دیگری در جامعه وجود داشته باشد که بتوان آن را مطرح و صداها شنیده و تخلیه شوند. در این حالت شاید٩٠ درصد اعتراض تمام شود و تنها ١٠ درصد آن باقی بماند. در این صورت آن ١٠ درصد نیز دیگر مشکلساز نمیشود.
یکی از امکانها برای مطرحکردن اعتراضات، صداوسیمای ملی و دیگری مجلس است که بدون خودسانسوری صدای همه گرایشات جامعه باشد. اگر این افراد، نسبت به سیاستها معترض باشند، باید بتوانند ابتدا اعتراضات خود را در جایی غیر از خیابان مطرح کنند.
بالاخره آنچه باعث قوام و دوام حکومتها میشود، عدالت همهجانبه است. آنچه حکومتها را تضعیف میکند، غیرعادلانه بودن آنهاست… ما در حوزههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شاهد بیعدالتی هستیم. بدونشک استفادهکردن برخی نورچشمیها و نزدیکان مسئولان از انواع رانت، باعث بیعدالتی در حوزه اقتصاد شده و این امری است که جامعه را به فساد و بیعدالتی میکشاند و مردم را بهشدت بدبین میکند.
من اگر بخواهم ریشهیابی کنم، ریشه همه بیعدالتیها، از جمله «بیعدالتی اقتصادی» را در بیعدالتی سیاسی میبینم. وقتی در انتخابات با سلیقه افراد رد یا تأیید میشوند، چنین تبعیضی، مقدمه تبعیض اقتصادی میشود، زیرا آن فردی که توانسته از آن رانت سیاسی استفاده کند مسلما از رانت اقتصادی هم بهرهمند میشود و این شیوه تصاعدی شیوع پیدا میکند. بههرحال اگر بخواهیم عدالت را مورد توجه قرار دهیم، عدالت همهجانبه است. عدالت جنسیتی را هم باید مورد توجه قرار داد.
نتیجهنگرفتن از برجام به دلیل خود برجام نبود، بلکه بهخاطر کارهایی بود که اکثرش اقتصادی نبودند. دخالت نهادهای دیگر صرفا اقتصادی نیستند، هرچند که دخالتهای اقتصادی آنها نیز مهم است. حضور این نهادها در اقتصاد کشور پدیده مثبتی نیست و جلوی رقابتیشدن اقتصاد و رشد بخش خصوصی را میگیرد.
باید توجه داشت که در گفتوگوی ملی باید صدای همه مردم شنیده شود. گفتوگوی ملی به معنای گفتوگوی اصلاحطلبان و اصولگرایان نیست. این میتواند بخش محدودی از گفتوگوی ملی باشد. گفتوگویی میتواند ملی خوانده شود و جامعه را از بیاعتمادی موجود نجات دهد و امیدآفرین شود که همه صداهایی که در جامعه هست، در آن شنیده شود.