پرده اگر برافکنی، وه که چه فتنهها رود
بهتر است بجای دلجویی از شخص دکتر عارف اصلا بپرسیم چرا ایشان در مجلس و در قامت یک رئیس فراکسیون نه! بلکه در قامت یک نماینده هم توانمند نبودند. آیا واقعاً قرار بود ایشان رئیس جمهور شوند و نظام وی را در آب نمک خوابانده بود؟ آیا به نتایج چنین رویه و روندی آگاه هستید؟ آیا میدانید اقشاری از مردم دیگر حتی منتظر اصلاحات هم نیستند؟
با گذشت زمان و طی سالهای اخیر به ویژه پس از دهه ۸۰ که حوادث سیاسی فراز و فرود عجیبی داشته، پروسه اصلاحات و اصلاحطلبان کم کم به جایی رسیده که نه تنها از پایگاه اجتماعی خود دورتر و غریبتر شده بلکه گاهی الفاظی همچون استمرارطلب و حاضرین سفره انقلاب و حامیان ژن برتر را هم به وضوح و سربلندی معنا کرده و مصداقْ نمایان میکند. در ابتدای هفته جاری آقای موسوی لاری گفتگویی مفصل با شفقنا داشت و طی آن تحت سوال بررسی دولتهای پس از انقلاب، یک به یک دولتهای جمهوری اسلامی را با نگاهی کلی بررسی کردند.
تیتر روزنامه مستقل از این گفتگو بر مبنای این جمله بود که: « شاید امروز بسیاری از دوستان ما فکر میکنند که اگر آن زمان، عارف را به جای روحانی انتخاب میکردند شرایط بهتر بود، ولی من که در متن قضیه بودم و هستم، میگویم که اگر ما به سراغ عارف میرفتیم و روحانی هم کنار نمیرفت، قطعاً همه شکست میخوردیم بنابراین چارهای جز این نبود.». ما تیتر زدیم: «اصلاحات با عارف زمینگیر میشد» امروز آقای موسوی لاری این تیتر را کذب و فضاسازی خواندند! آقای موسوی لاری وقتی احتمال شکست صد در صدی میدهید و چارهای جز حمایت از کاندیدای اصولگرا ندارید، وقتی ناچار شدید به روحانی چک سفید امضا بدهید، آیا این همه نشانه این نبود که کاندیدای مورد علاقه شما از اقبال مردمی برخوردار نبود و اصولا اصلاحات را زمینگیر میکرد؟ چرا اگر روحانی میماند، عارف نمیتوانست با اظهارات خود در مناظرههای سال ۹۲ مردم را برای رای به خود اقناع نماید؟ و چطور روحانی فرصت و امکان بیشتری از این جهت داشت؟ آیا جز این است که بخشی از استوانههای جناح اصلاحطلب اصلا و به حسب سرشت و پایگاه خود با مردم و لایه های مختلف کف جامعه نامرتبط بوده و در پس محبوبیت چند چهره شاخص در حال ارتزاق از سرمایه اجتماعی اصلاحات هستند؟
اصولا با تعارف و تملق حرف زدن راهی را باز نخواهد کرد؛ آنچه در پیش است از آنچه پشت سر گذاشتیم هولناکتر و وخیمتر است. بهتر است بجای دلجویی از شخص دکتر عارف اصلا بپرسیم چرا ایشان در مجلس و در قامت یک رئیس فراکسیون نه! بلکه در قامت یک نماینده هم توانمند نبودند. آیا واقعاً قرار بود ایشان رئیس جمهور شوند و نظام وی را در آب نمک خوابانده بود؟ آیا به نتایج چنین رویه و روندی آگاه هستید؟ آیا میدانید اقشاری از مردم دیگر حتی منتظر اصلاحات هم نیستند؟
البته این سخن را میگذاریم تا وقت دگر که چرا جناب موسوی لاری به نرمی و ملایمت از انتخابات سال ۸۴ عبور کردند و علت رایآوری احمدینژاد را افتراق و تعدد کاندیدا در جبهه اصلاحات دانستند! بهتر است یک به یک وارد این مباحث شویم. اصلا آسیب شناسی این حوزهها اقتضای پیشرفت فرداست.
مستقل
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet