معترضان بنزینی، اغتشاشگر نیستند
به دنبال تصمیم ناگهانی دولت در افزایش بهای بنزین، ما شاهد تجمعات اعتراضآمیز محدود و البته آرام در برخی از شهرهای کشور بودهایم. این اعتراض در برخی از شهرهای کشور نیز با خاموش کردن خودروها در خیابانها و معابر به نمایش درآمد که موجب ترافیک و اختلال در تردد شد.
جهان صنعت، دکتر صلاحالدین هرسنی؛ اگرچه اینگونه اعتراضات به افزایش نرخ حاملهای سوخت و انرژی در همه کشورهای جهان و به ویژه ایران، مرسوم و امری طبیعی است اما سوءتعبیرهایی را هم از سوی برخی مقامات و جریانها به دنبال داشته است. در این ارتباط برخی تلاش داشتهاند میان ماهیت و سمتوسوهای این اعتراضات با ماهیت و سمت و سوی اخلال و آشوب هدفمند اغتشاشگران تفاوت و فرقی نبینند و این اعتراضات را حرکتی سازمانیافته برای بیثباتسازی فضای سیاسی و اجتماعی وقت حاضر و در نهایت ضربه زدن به نظام بدانند. به این ترتیب و در نگاه برخی مقامات و جریانها، معترضان بنزینی مردد در خیابانها آن هم با خودروهای خاموش، چیزی جز اخلالگر و اغتشاشگر و بازیگران زمین دشمن نیستند. اما واقعیت چیست و پرسش آن است که آنچه برخی از مقامات درباره سمتوسوهای این اعتراضات به میان آوردهاند تا چه میزان معطوف به صحت و واقعیت است؟
واقعیت آن است که معترضان بنزینی مردد در خیابانها را نباید اخلالگر و اغتشاشگر و بازیگر زمین دشمن دانست. یقینا همه این معترضان کسانی هستند که از بیبرنامگی و ازهمگسیختگی برنامههای اقتصادی دولت به تنگ آمدهاند و دیگر نمیتوانند تحمل کنند و نظارهگر باشند که وضعیت و موقعیت زندگی آنها بخواهد با افزایش بهای حاملهای انرژی بغرنج و اسفناکتر از چیزی که هست، شود. این اعتراضات طبیعیترین پاسخ به بیعملی دولت در برنامههای اقتصادی و رفاهی است. از قرائن و شواهد نیز پیداست که حجم این اعتراضات باید گستردهتر از چیزی باشد که نمود یافته باشد. در واقع باید این حجم از اعتراض معترضان را نماینده و انعکاسدهنده اعتراض بخش اغلب معترضان خاموش دانست و تنها تفاوتش با آن، حجم گسترده از معترضان خاموش در شجاعت و جراتی است که این معترضان برای بیان اعتراض و ارسال پیام خود انتخاب کردهاند.
از منظر ریشهیابی، چند عامل در بروز این اعتراضات و اعتراضات محتمل آینده نقش دارند؛ اولین علت در تاثیر مخرب افزایش نرخ حاملهای انرژی در قبال قیمت سایر کالاهاست چراکه انرژی به ویژه بنزین یک کالای استراتژیک است و همین معترضان میدانند که هر افزایشی میتواند قیمت سایر اقلام و کالاهای دیگر را افزایش دهد. دلیل دوم در مواضع پارادوکسیکال و تصمیم مستعجل دولت در افزایش بهای بنزین است. دولت اخیرا گفته است که به کشف میدانی از نفت به وسعت بحرین دست یافته و جای هیچ نگرانی نیست. از سوی دیگر بیژن زنگنه، وزیر نفت دولت قویا اعلام کرده است که دولت برنامهای برای افزایش قیمت بنزین ندارد.
به این ترتیب و با توجه به ادلهای که دولت و وزیر نفتش اقامه کردهاند، از منظر منطقی نباید دلیلی برای افزایش قیمت بنزین باشد. دلیل سوم که به نظر میرسد اصلیترین دلیل دولت در این تصمیم است در ارتباط با کسری بودجه دولت است. روحانی اخیرا در سخنرانی در جمع مردم یزد و کرمان گفته است که دولت با وضعیت معناداری در مورد کسری بودجه روبهرو است. به این ترتیب هر گونه افزایش قیمت بنزین وسیلهای برای جبران کسری بودجه است که این مساله موجب اعتراض عموم مردم شده است. بنابراین و تحت این شرایط مردم هیچگاه نمیخواهند و تمایلی هم ندارند که هزینه و تاوانپرداز کسری بودجه دولت و تیم اقتصادی فشلش باشند. در همین ارتباط مردم اعتمادی به وعدهوعید دولت ندارند، چراکه اعتقادشان بر آن است که دولت امتحان خود را پس داده و پروژه اعتمادسازیاش شکست خورده است. بنابراین کمک به وضعیت اقتصادی اقشار کمدرآمد و ضعیف جامعه بهانهای بیش برای توجیه ناکارآمدی نیست. هماینک دولت بهجای اصرار در درستی تصمیم خود بهتر است که وقوع حادثه را از قبل درمان کند و اخطار و هشدار عقلا و اقتصاددانان را الگوی عمل قرار دهد. آیا انقلاب واتسآپی در لبنان و جنبش جلیقهزردها در فرانسه نمیتواند هشداری برای نادرستی این تصمیم باشد؟
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotn