زیر پوست توصیههای
کلیشهها و انگارههای جنسیتی در جوامع مردسالار به هر دلیلی بروز میکند، این نگاهها در ابعاد مختلف زندگی زنان در این جوامع جاری است، جوری که حتی توصیههای دلسوزانه و نیات خیرخواهانه نیز از این انگارههای جنسیتی به دور نمانده است….
همدلی، ستاره لطفی: توصیه مدیر عامل ستاد دیه کشور به زنان را برای دسته چک نگرفتن، میتوان نمونهای از جاری بودن انگارههای جنسیتی در کشور دانست. این توصیه به ظاهر خیرخواهانه یکی دیگر از تبعیضهای جنسیتی و برگرفته از ارزشها و اما و اگرهای نظام مردسالار است که در ناخودآگاه بسیاری از افراد چنان نفوذ کرده است که شاید خود نیز متوجه آن نشوند و آن را روندی عادی تلقی کنند.
آن گونه که تسنیم نوشته است، دیروز اسدالله جولایی گفته زنان دسته چک نگیرند، مگر اینکه فعالیت اقتصادی داشته باشند. البته مدیر کل دیه کشور با هدف محافظت از زنان و جلوگیری از بروز مشکلات و درگیریهای قضایی و حقوقی برای آنان، این پیشنهاد به ظاهر خیرخواهانه را مطرح کرده، چرا که وی در ادامه توضیح داده است:«در برخی پروندهها، مرد نتوانسته به تعهدات مالی خود عمل کند و از همسرش خواسته دسته چک بگیرد که با صدور چک بلامحل، زن راهی زندان شده است و اکنون برخی از خانمها برای چک و سفته در زندان هستند که از آنها میخواهیم دسته چک نگیرند، مگر آنکه فعالیت تجاری یا شرکتهای ثبت شده داشته باشند.»
سخنان جولایی در نگاه اول توصیهای دلسوزانه از سرخیرخواهی به نظر میرسد، اما ورای این توصیه دلسوزانه به زنان، نه تنها انگارهها و تبعیضهای جنسیتی به وضوح آشکار است، بلکه این پیشنهاد نوع نگرش جامعه به زنان را نشان میدهد.
شاید اگر کلیشههای جنسیتی و ارزشهای جوامع مردسالار در ناخودآگاه مدیرعامل دیه کشور وجود نداشت و نقش نبسته بود، وی این توصیه دلسوزانه را به گونهای دیگر مطرح میکرد. شاید به جای توصیه به دسته چک نگرفتن پیشنهاد میداد که زنان سواد مالی و اطلاعات حقوقی مرتبط با حوزه چک و صدور این اوراق مالی را آموزش ببینند و با آگاهی اقدام به گرفتن دسته چک یا صدور آن کنند، نه به طور کلی به آنان پیشنهاد دهد که خود را از استفاده از این امتیاز محروم سازند.
اگر دسته چک داشتن زنان، احتمال ارتکاب جرائم مالی و مشکلات حقوقی را برای آنان افزایش میدهد، در مورد مردها نیز میتواند این موضوع صادق باشد، پس چرا آنان برای دریافت دسته چک منع نمیشوند.
بدون تردید نوع نگرش به زنان که بر اساس کلیشههای جنسیتی شکل گرفته، باعث این توصیههای تبعیضآمیز جنسیتی میشود.
بر این اساس میتوان گفت که موانع موجود در مسیر ارتقای زنان بیش از آنکه خصلت قانونی داشته باشد، از منظر نگرشی نیز نیازمند بررسی است.
حقیقت این است که زن و مرد از نظر حقوق اجتماعی استعداد و لیاقت یکسانی دارند و باید از شرایط و امکانات کشور به یک اندازه بهره ببرند. اثرگذاری هر دو جنس نیز در جامعه به یک اندازه است، اگر تفاوتی هم وجود دارد باید در نوع استعداد افراد باشد، جنسیت نمیتواند عامل تبعیض باشد، جنسبت نمیتواند باعث محرومیت از امتیازها و امکانات کشور شود. اگر در حوزه چک یا هر حوزهای به علت ناآگاهی احتمال آسیبپذیری زنان بیشتر است، باید با آموزش و یادگیری بر آن تهدیدها غلبه کرد نه با محرومیت از آن امتیاز!
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotn