زوال فرهنگ و ادبیات زیر سایه حکومت اسلامی
اکثرخانوادهها تغذیه فرهنگیشان را از کانالهای غیر ایرانی میگیرند ماجرای «رومینا» ابتدای قضیه است و بازهم اتفاق خواهد افتاد. برای مبارزه با تأثیرهای مخرب عملکرد خائنانه رژیم ولایی به عزمی ملی نیاز است تا بهمدد آن، بسترسازیای مناسب بهمنظور فراگیری علم و دانش از طریق مطالعهٔ کتابهای غیردرسی و داشتن برنامهای علمی و هدفمند بتوان جامعه را از سمپاشیهای ولایی رها ساخت. مسلماً با اراده و پشتکار و تلاشی خردورزانه میشود و میبایست به این هدف انسانی نائل آمد….
مصطفی رحماندوست، شاعر و نویسنده ادبیات کودک و نوجوان، در پی اتفاقی که برای «رومینا، دختر ۱۴ ساله تالشی» رخداده است و کشته شدن او به دست پدرش، درباره پرداختن به مسائل نوجوانان و نقش ادبیات در جلوگیری از خشونتهای خانگی اظهار کرد: ماجرای رومینا ابتدای قضیه است و بازهم اتفاق خواهد افتاد. ادبیات ما گردن بسیار نازکی دارد که با یک تلنگر هم میشکند؛ زمانی که مسائل عمده بزرگ و کوچک پیش میآید همه انتظار دارند ادبیات پاسخگو باشد. در مملکتی که تیراژ کتاب ۵۰۰ نسخه شده، انتظار اینکه ادبیات بتواند بر تربیت اجتماعی مردم تأثیر بگذارد، انتظار بی موردی است. آنقدر اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مملکتمان مسئله دارد که ادبیات به گوشهای رفته است. حتی کتابهایی که زمانی ممنوعه حساب میشد و مردم از پشت پستو میخریدند و پنهانی میخواندند نیز دیگر خریدار ندارند. چیزی که من از «ماجرای رومینا» خبردارم این است که او دختری زیبا و خوشلباس بوده که در یک روستای دورافتاده با یکی دوست شده و از خانه فرار کرده و این دوستی و فرار عامل این فجایع شده است. پدرش هم که فرد فاقد سواد و متعصبی بوده نتوانسته این را تحمل کند. حالا ادبیات به درد کدامیک از اینها میخورد؟ آیا آن پدر روستایی و متعصب میآید قصهها و نوشتههای من و دیگران را بخواند؟ یا آن دختر ۱۳ سالهای که نمیتواند تشخیص بدهد و چیزی شنیده به نام جنس مخالف، میآید ادبیات من را بخواند؟ اصلاً این امکان برایش وجود داشته که از کتاب و شعر استفاده کند؟ یا آن پسری که بدون رعایت ویژگی سنی و تفاوتها این رابطه را برقرار کرده، پسری با آن دکوپز مخاطب ادبیات من است؟ ادبیات هیچ ارتباطی با این سه ضلع جنایت ندارد.
این شاعر در گفتوگو با ایسنا در ادامه بیان کرد: مطمئنم این بچه ۱۳ ساله پای ثابت کتاب و ادبیات هم نبوده، زیرا بسیاری از روستاهای ما هیچ امکانی برای مطالعه آزاد، انتخابی و لذتبخش ندارد. این موضوع درباره عامل جنایت و دوستپسرش هم همینطور بوده است. ما دو مشکل عمده داریم؛ امکانات مطالعه، فکر، فهم و شعور در شهرهای بزرگ نیست چه برسد به یک روستا. اگر فکر کنیم در دل آن روستا کتابخانه بزرگی وجود داشته باشد و اهالی روستا هم اهل مطالعه باشند، کتابی که بخواهد در این مورد رهنمود بدهد، وجود ندارد.
رحماندوست با تأکید بر اینکه مشکلات زیرساختی بسیاری در کشور ما وجود دارد، اظهار کرد: مشکل ما یکی دوتا نیست. مشکلات زیرساختی بسیاری داریم. سطح مطالعه در کشورمان بسیار پایین است. در مملکتی با ۸۰ میلیون جمعیت، تیراژ کتاب شده ۵۰۰ نسخه، بعد انتظار دارید نویسنده با حق تألیف ۵۰۰ تا کتاب درستوحسابی بنویسد و زندگیاش را بچرخاند؟ نمیشود، اما وقتی اتفاقی میافتد، به نویسنده میگویند تو چهکار کردهای؟ من کاری نکردم، رفتم مسافرکشی و خرجم را درآوردم. اینطور نمیشود. نمیشود گفت اگر ادبیات فلان میکرد، بهمان میشد. ادبیات مدتهاست کار خود را کرده و میکند، اما با تیراژ ۵۰۰ تا دیگر مخاطب ندارد، با این تیراژ هم ناشر و نویسنده رغبتی به ادامه خدمت ندارند. مشکل رومینا فقط خشونت خانوادگی نیست، بلکه پایین بودن شدید سطح فرهنگ است. وگرنه دختر ۱۳ ساله چنین کاری را نمیکند؛ وابستگی به خانواده، وابستگی اجتماعی و قانون به کنار، عقل و احساس که باید باشد. زمانی که ادبیات به آن کودک نرسد و تربیت فکری پیدا نکند، همین میشود. آیا آموزشوپرورش ما میخواهد به کودک تربیت فکری بدهد؟ آموزشوپرورشی که سرتاپایش شعار است و هرسال تکرار همان شعارها. کتابهای درسی آموزشوپرورش، مدرسهها و معلمها همه شدهاند مرکز شعار. حاصلش همین میشود که نه آموزشوپرورش به کودک و نوجوان یاد میدهد، نه منبر و مسجد و محراب و نه کتاب به دستش میرسد.وی با تأکید بر مشکلات فرهنگی و نبود آموزش از طریق کتاب، مدرسه و مسجد، گفت: به نظر شما آیا خانوادههای ما با آموزههای صداوسیما سرگرم هستند و از آن طریق آموزش میبینند؟ تقریباً همه خانوادهها تغذیه فرهنگیشان را از کانالهای غیر ایرانی میگیرند. «بیگانه» تعلیم و تربیت میکند و دوست میراند و هیچ امکان انتخاب شخصی برای گسترش فرهنگ وجود ندارد. با این وضعیت میخواهید چه شود؟
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotn