تراژدی نفتی و استراتژی زنگنه؛ توسعه بدون عدالت
از منظر سیاسی، زنگنه با توسعهگرایی و زمینهسازی سرمایهگذاری خارجی در نفت، شناخته میشد که برند موفق اصلاحطلبی در نفت است؛ اما مگر اصلاحطلبی بدون عدالتخواهی میشود؟ توجه به معیشت مردم مناطق نفتی در کجای توسعهگرایی زنگنه قرار دارد؟ یک بخش اضافی و زاید…
کلمه، حسین رضوی؛ مساله “عمران روشنی” و مرگ تراژیکش این سوال را به ذهن میرساند که مسئولیت اجتماعی در نفت کجا و چطور اعمال و اجرا میشود و اصولا نگاه به این حوزه در وزارت و شرکت نفت چگونه است؟
نگاهی که بیژن زنگنه در سالهای اخیر در وزارت نفت دنبال کرد، کمک به برنامههای عمرانی دیگر دستگاهها در دشتآزادگان و مناطق نفتی دیگر بوده است. بهطوریکه وزارت نفت مثلا در پروژه راهسازی هویزه به سوسنگرد یا بیمارستان سوسنگرد به وزارتخانههای بهداشت و راه کمکهای قابلتوجهی کردتا پروژهها انجام شود.
نفتیها معتقدند که در سال های اخیر بالغ بر ۵۰۰میلیارد تومان در این زمینه هزینه کردهاند؛ اما بهواقع، این هزینهکردها کمتر به چشم آمده و در بهترین حالت، به اسم دیگران تمام شده است.
مشخصا این سیستم کمک، برای فرار از بگیروببندهای نظارتهای دولتی است؛ اما مشکل دولتی اداره شدن پروژهها، گران تمام شدن و طولانی شدن زمان اجرا را با خود دارد.
نتیجه، این میشود که مردم احساس رضایت و مطلوبیتی ندارند و افکارعمومی مردم و منطقه، نفت را مسئول نابسامانی معیشتی خود میدانند.
شاهد مثال این وضعیت ناهنجار، مستند “زیر صفرمرزی”، ساخته مهدی افشارنیک، است. مستندی که هم به جنگ و نقد روایتهای رسمی آن پرداخت و هم گریزی به وضع امروز دشتآزادگان زد و این سوال را پیش کشید که چرا مردم منطقه از نفت و شرکت نفت رضایتی ندارند و پر از اعتراضاند؟
به گفته کارگردان مستند، برخورد نفتیها بهخصوص شخص وزیر با این فیلم، سرد و نادیدهانگاری بوده است.
این برخورد و رویکرد این سوال را پیش میکشد که “چرا زنگنه فقط برند توسعهگرایی نفت است؟” و در حوزههای منابع انسانی و مسئولیت اجتماعی فاقد گفتمان و روش برتر است و از این ناحیه همیشه مورد نقد قرار دارد؟
از منظر سیاسی، زنگنه با توسعهگرایی و زمینهسازی سرمایهگذاری خارجی در نفت، شناخته میشد که برند موفق اصلاحطلبی در نفت است؛ اما مگر اصلاحطلبی بدون عدالتخواهی میشود؟ توجه به معیشت مردم مناطق نفتی در کجای توسعهگرایی زنگنه قرار دارد؟ یک بخش اضافی و زاید است؟
مگر توجه به زندگی و زیست مردم مناطق نفتخیز، فقط کمک به پروژههای دولتی است؟ مگر میتوان به فکر تولید یک میلیون بشکهای از غرب کارون بود و به فقر هویزه نظر نداشت و آن را مسئولیت دیگر دستگاهها دانست؟
این بیخیالی از زنگنه و عدالتخواهی ذاتی اصلاحطلبی به دور است. برخورد با مستند “زیر صفر مرزی” نمونهای از این بیخیالی بود؛ جایی که وزیر نفت فیلم را دید و در بیاعتنایی به مراسم اکران حاضر نشد سخنی در مورد فیلم بگوید. چراکه فیلم بهشدت کمکاری نفتیها در مناطق دشتآزادگان وغرب کارون را به نقد میکشید.
اگر آن تلنگرها و نیشترها پیشتر جدی گرفته میشد؛ شاید امروز عمرانها به طناب دار متوسل نمیشدند…
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotn