وضعیت کودکان کار بدتر از کودکان جنگ
ما هم کودک که بودیم هزار کار میکردیم، اما روحمان آزاد بود و چند محله نیز حیاط ما بود بدون هیچ دیواری و با امنیت کامل.
آرمان ملی، خدیجه گلینمقدم: ۱۲ ژوئن روز جهانی کودکان کار. آن پسر شش یا هفت سال بیشتر نداشت، مانند پروانه گِردِ ماشینم در خیابان آزادی، چهارراه بعد از دانشگاه شریف میچرخید. یادم نیست آدامس داشت یا چیز دیگری. چهره کودکانه، تمیز و جذابی داشت. تا چراغ سبز شود چند کلمه با او حرف زدم.
او گفت مدرسه نمیرود. چندبار تصمیم گرفتم سوار ماشینم کنم و ببرم خانه و بشود فرزندم اما نمیشد. شاید از آن بچههای کاری بود که پدر و مادرش منتظرش بودند. چراغ سبز شد.
آنسوی چراغ پارک کردم. پیاده شدم. چند دقیقه از دور نگاهش کردم. از دلم خون میچکید، اما کاری از من ساخته نبود. یک کودک، در میان انبوه دود و صدا در گرما و سرما و خطر چه میکرد؟
کاری در دل طبیعت و لذتبخش و خودمختار بودم. در مرتعی که موقع بریدن علف، بوی علف مستم میکرد و من فقط دور علفها چرخ میخوردم یا هنگام دِروی گندم خوشهچین بودم و هر از چندی خوشهها را در کف دست فشار میدادم و فوت میکردم تا پره کاه و تیزیهای لبه خوشه (دازه) از گندم جدا بشود و گندمها را در دهانم میگذاشتم و میخوردم. شیرینِ شیرین بود. یا وقتی رمه گوسفند برای دوشیده شدن ساعت ده صبح بازمیگشت من و مصطفی پشت پدر و عمویم قرار میگرفتیم و به اصطلاح برهزنی میکردیم. یعنی جلوی راه گوسفند بعدی را سد میکردیم تا گوسفند قبلی را بدوشند. مزد ما هم کف شیر تازهای بود که در مرس (Mors) در بالای شیر دوشیدهشده قرار میگرفت. پس از آنکه گلهها میرفتند، من و مصطفی میرفتیم پیِ بازی. پاتوق ما هم پشت خانه مادربزرگ بود؛ جایی که لحظهای صدای وزوز زنبورهای عسل و پرندگان قطع نمیشد. غروب هم گاهی میرفتیم گوسالهها را از مرتع (چاک) میآوردیم تا مادرشان کمتر منتظر بماند. در بین راه هم گاهی آلوچهها را روی درخت میخوردیم.
ما هم کودک که بودیم هزار کار میکردیم، اما روحمان آزاد بود و چند محله نیز حیاط ما بود بدون هیچ دیواری و با امنیت کامل. کار ما با کار کودکان کار قابل مقایسه نیست. ما کودک کار نبودیم. کودکی بودیم که گاهی کارهایی میکردیم، آن هم به دلخواه. کودکان کار در شهرهای بزرگ خیلی سختی میکشند. نمیدانم آنها به چه کسانی سپرده میشوند. آیا شبها به هنگام خواب از امنیت لازم برخوردار هستند یا نه؟ آیا غذای کافی میخورند؟ آیا بچههایی هستند که ممکن است دزدیده شده باشند؟ یا… دولت ایران برای این کودکان بیدفاع کار تاکنون چه برنامهریزی کرده است؟ به نظر کودکان کار در کشور ما وضعیتی به مراتب بدتر از وضعیت کودکان جنگ در کشورهای دیگر دارند. چون صدایشان به گوش کسی نمیرسد؛ مظلومِ مظلومِ مظلوم هستند.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotn