خطر همچنان بیخ گوش دختران نوجوان است
قتل رومینا پایان قصۀ نافهمی جامعه در برابر مقتضیات احساسی و جنسی دختران نیست! خطر و تعدی به جسم و جان آنها در کمین است! بازنگری در اجرای سند ۲۰۳۰ و به یاریگرفتن رسانههای مستقل از نگرش مردسالارانه همچنان از ضرورتهای سیاستگذاری فرهنگی در این زمینه است.
رومینا اشرفی، دختر نوجوان ۱۳ ساله تالشی بود که پدرش او را به قتل رساند. او پیش از مرگ به علّت مخالفت خانواده با ازدواجش، به همراه دوستش از خانه گریخته بود، اما پلیس او را دستگیر کرد و به پدرش تحویل داد. قتل او واکنشهای زیادی را در شبکههای اجتماعی به همراه داشت. خبر قتل او، یکم خرداد در تعدادی از کانالهای پیامرسانی محلی تالش منتشر شد. مراسم درگذشت رومینا روز دوشنبه ۵ خرداد در منزل پدربزرگش در روستای سفیدسنگان برگزار شد. طبق گفته برخی منابع، پدر او پس از مشورت با دامادش که وکیل دادگستری است و با اطلاع از اینکه در قانون مجازات اسلامی ولی دم قصاص نمیشود، وی را با داس به قتل رساند. روز گذشته ستاره صبح به بررسی ابعاد آسیبهای اجتماعی در ساختار فرهنگی جامعه ایران با تمرکز بر مورد قتل رومینا پرداخت. امروز نیز یادداشتی از ثریا راستین، جامعهشناس با عنوان «تحقیرکارگری و بزرگداشت مفتضحانۀ عشق در قتل رومینا، روبناهایی برای نادیده گرفتن واقعیت بلوغ جنسی» برگزیدهایم که در ادامه میخوانید…..
جامعۀ ایران در طیفی از ابهام و سردرگمی تا مقاومت متعصبانه در برابر نیازهای جنسی دختران در سنین بلوغ بلاتکلیف است. این طیف از سرگردانی در برابر نیازهای جنسی دختران و آشفتگی روابط والدین و دخترانشان، قصۀ پرچالشی است که محافل دینی با نادیده گرفتن تعمدی تحولات روز جامعه، از پرداختن به آن سرباز میزنند. تحریمهای اقتصادی از ابتدای انقلاب تاکنون، فشارهای اقتصادی سنگینی به خانوادههای ایرانی تحمیل کرده است و استقلال اقتصادی برای حتی مردان و زنان بالغ چه رسد به نوجوانان و جوانان، بهسختی ممکن است. در این وضعیت طیف بنیادگرای سیاسی-دینی پنبه در گوش کرده و راهحل سنتی ازدواج را پیش میکشد. اما پدر رومینا از یک طیف کارگری جامعه، متفاوت از نقشه و خوابهایی که این طیف برای اعضاء جامعه میبینند، در مقابل ازدواج دختر کودکش با خواستگار نامناسب او، ایستاد. او به دنبال حذف نانخوری از سر سفرهاش به هر قیمتی نبود. اما در این میانه، حلقۀ مفقودهای که این سرنوشت غمانگیز را برای او و دخترش رقم زد، مقاومت متعصبانۀ او در برابر بیداری جنسی دورۀ بلوغ دخترش بود. این همان چیزی است که بسیاری از مردان ایرانی در طبقۀ کارگر و یا حتی در طبقۀ مرفه بیدرد ایرانی، در برابر پذیرش آن مقاوم هستند. دختران چه در طبقۀ کارگر یا در طبقۀ مرفه در سنین بلوغ گرایشهای جنسی دارند. هنوز هم طنین وحشتافزای صدای مردی که گفت من به دخترم هزار با بیشتر از پسرانم محبت میکنم، ولی اگر روزی بدانم … در گوشم همچون ناقوس وحشت صدا میکند. در گیرودار اخبار داغ روز، قتل رومینا فراموش میشود اما همچنان و بیشتر از گذشته، خطر بیخ گوش دختران است!
چه باید کرد؟
نیاز است تا سخنرانان و اندیشمندان بنیادگرا به پژوهشهای اجتماعی، روانشناسی و انسانشناختی رجوع کنند. پژوهشها نشان میدهند نیاز جنسی و واکنش به آن در نسلهای گذشته با دختران امروز متفاوت است. دختران دیروز، در گوشۀ خانه، و بدون داشتن تجربۀ جنسی، در انتظار خواستگار میماندند. دختران امروز متفاوت از دختران دیروز، به نیازهایشان میاندیشند. پای درد دل والدین بنشینید، بسیار از برخوردهای شدید لفظی و فیزیکی با دخترانشان میگویند. تعداد دفعات تنشها و درگیریهای فیزیکی و لفظی، معمولاً با گذار از سنین بلوغ و پاگذاشتن به جوانی، رو به افول میرود و مقولاتی از قبیل عشق و التهابات عاطفی دختران بعد از گذار از بلوغ کاهش مییابد. مدیریت این دوران از دشوارترین مراحل نگهداری فرزندان برای والدین است. نگرانی والدین ازآنروست که از طرفی دختران آنها و احتمالاً مردی که داوطلب ازدواج است، برای رابطۀ ازدواج آمادگی ندارند و از سوی دیگر جامعه بهصورت بیرحمانهای به دختران در صورت داشتن دوستپسر باصفت «ناپاک» برچسب میزند و این داغ ننگ برای همیشه مانع از پیشرفت اجتماعی آنها میشود. در این شرایط خانواده هم بهنوبۀ خود، زیر نگاههای حیثیتی اطرافیان، تحتفشار قرار میگیرد.
انتقاد از حذف ۲۰۳۰
طی سالهای اخیر سند ۲۰۳۰ در نظام آموزشوپرورش با مؤلفههای کلیدی چون برابری و فراگیر بودن، دسترسی برابر، عادلانه و باکیفیت، برابری جنسیتی، کیفیت آموزش و یادگیری مادامالعمر در دستور کار قرار گرفت. این سند به دلایلی چون حذف کلیشههای جنسی و ارائۀ آموزشهای جنسی به کودکان موردنقد قرار گرفت. بنا به انتقاد طیف بنیادگرای اسلامی، این سند از آموزشوپرورش حذف شد. به یاد داشته باشیم قتل رومینا پایان قصۀ نافهمی جامعه در برابر مقتضیات احساسی و جنسی دختران نیست! خطر و تعدی به جسم و جان آنها در کمین است! بازنگری در اجرای سند ۲۰۳۰ و به یاریگرفتن رسانههای مستقل از نگرش مردسالارانه همچنان از ضرورتهای سیاستگذاری فرهنگی در این زمینه است. مدیریت عواطف و احساسات در دختران نیاز به آموزش دارد. تقویت درک و فهم پدران نسبت به نوع انگیزههای دختران، نیازمند اقدامات فرهنگی گسترده و وسیع است. با برجسته کردن فرهنگ کارگری و اطلاق عشق به بیداری جنسی دختران در تحلیلهای کارشناسان در فاجعۀ قتل رومینا، بار گناه این غفلت اجتماعی را سنگین نکنیم.
ستاره صبح – ثریا راستین، جامعهشناس
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotn