گوناگون

«خوئینی‌ها بی‌گدار به آب نزده و برخورد با او هزینه دارد»

موسوی خوئینی‌ها به خاطر انتقاد از خامنه‌ای با هجمه‌ای گسترده و بسیار تند روبرو شد. تحلیلگران علت را از جمله در وضع متزلزل حکومت، موقعیت خوئینی‌ها و تاثیر مخالفت او بر ریزش دورنی نظام یا انتخاب جانشین خامنه‌ای می‌بینند…..

به گزارش دویچه وله، نامه محمد موسوی خوئینی‌ها به خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی یک “هشدار” تلقی شد. هم هشدار به روش او در “رهبری” هم زنگ هشداری برای مجموعه “وفاداران” نظام. رئیس شورای مرکزی “مجمع روحانیون مبارز” در نامه‌ای که در کانال تلگرامی خود خطاب به خامنه‌ای منتشر کرد، او را مسئول وضع نابسامان فعلی کشور و مردم معرفی کرد.

این نامه در میان اصلاح‌طلبان حامیان زیادی نداشت. تعداد کمی آن را ستودند، اما بیشترشان سکوت را ترجیح دادند. برخی حتی به صف منتقدان نامه پیوستند و در انتقاد از خوئینی‌ها تا آنجا رفتند که او را “مسئول‌تر” از راس هرم قدرت دانستند. اما واکنش تندروهای حامی رهبر نظام که روزنامه کیهان زبان آنهاست، وزن و اهمیت نامه خوئینی‌ها را برملا کرد.

«جنگ برادران خونین‌تر است»

رضا علیجانی به دویچه‌وله فارسی می‌گوید این دعوای درون نظام است: «آقای خوئینی‌ها و خامنه‌ای هم سن و هم دوره هستند. کینه‌های قدیمی هم جاری شده است. جنگ برادران خونین‌تر است. آقای خوئینی‌ها مورد بعض آقای خامنه‌ای است. آقای خامنه‌ای به خیلی از کسانی که در مجلس خبرگان انتخاب رهبر دوم به او رای منفی دادند پست و مقام داد ولی به او نداد. بین آنها نوعی رقابت و تکبر متقابل وجود دارد. اما در هرحال موسوی خوئینی‌ها وزنه‌‌ای در درون اصلاح‌طلبان سنتی و روحانیون چپ سنتی است.»

او معتقد است در حال حاضر وضع آنقدر خراب است که موسوی خوئینی‌ها احتیاط همیشگی را کنار گذاشته و دارد هشدار می‌دهد. از نظر علیجانی “این صدای اعتراض خیلی‌های دیگر هم هست” و همین نامه را برای حکومت پرهزینه می‌کند.

این حملات به کجا ختم خواهد شد؟

آیا از هجمه‌ای که علیه محمد موسوی خوئینی‌ها به راه افتاده می‌توان انتظار داشت با او نیز همان رفتاری شود که پیشتر مثلا با خاتمی یا دیگرانی شد که در دوره‌های مختلف از ساختار قدرت به بیرون رانده شدند؟ یا انتقاد مطرح شده در نامه او در نامه‌های انتقادی دیگر و با صداهای بیشتری ادامه خواهد یافت؟

رضا علیجانی نیز بر این باور است که هنوز برای پاسخ به این سوال زود است و می‌گوید: «این که دیگران نیز شجاعت کنند و احتیاط افراطی‌شان را کنار بگذارند و نامه‌های مشابهی بدهند یا نه، موضوعی است که برای پاسخ به آن باید منتظر بود ولی به هرحال برخورد آقای خوئینی‌ها را حتی اگر با برخورد خود آقای خاتمی مقایسه کنیم، یک گام به پیش به شمار می‌رود.»

جابه‌جایی پاورقی و متن

آنچه در این روزها اذهان عمومی را پیرامون این نامه به خود جلب کرد، واکنش اصلاح‌طلبان و منتقدان در ایران به بود. بجز تنی چند از اصلاح‌طلبان، از جمله آذر منصوری، محسن آرمین، فیض‌الله عرب سرخی یا عبدالله ناصری، بسیاری از چهره‌های مطرح اصلاح‌طلب، از جمله خاتمی سکوت کردند. برخی منتقدان حکومت مانند صادق زیباکلام حتی شیپور را از سر گشادش زده و خوئینی‌ها را مقصرتر از خامنه‌ای دانستند.

رضا علیلجانی درباره برخورد طیف اصلاح‌طلب می‌گوید: «برخی از کسانی که در صف اصلاح‌طلبان هستند بنابر جابه‌جایی پاورقی و متن وارد این نزاع شدند که به هر حال علامت دیگری از آشفتگی جریان اصلاح‌طلبی است.»

او از اصلاح‌طلبان به عنوان “لشگر در حال هزیمت” یاد می‌کند معقتد است شاید مهم‌ترین بحران آنها بحران امنیتی و هراسی باشد که به خاطر فشار بسیار در داخل کشور بر مخالفان وارد می‌‌آید. این تحلیلگر در عین حال به “مصلحت اندیشی‌های شخصی” نیز اشاره می‌کند که از نظر او در ایران امروز “سکه زمانه است”.

رضا علیجانی به سه نکته در برخورد با نامه خوئینی‌ها می‌پردازد: «برای برخی لحن نامه بسیار محافظه‌کارانه بود. برخی می‌گویند چرا اینقدر دیر انتقاد کرد، موسوی خوئینی‌ها سال‌ها سکوت کرد و بعد از این که بند را آب برد انتقاد می‌کند. نگاه انتقادی سوم به خاطر شخصیت و سوابق خود آقای خوئینی‌هاست. ایشان در بسیاری از این انحرافات نقش داشته و با اشغال سفارت آمریکا وارد مسیری شد که انتهای آن به اینجا ختم شده است. اما اگر این سه نکته را کنار بگذاریم، باید جوالدوز را به آقای خامنه‌ای زد و سوزن را به آقای خوئینی‌ها. بعضی دوستان این را برعکس کرده‌اند. ضمن این که باید دید آقای خوئینی‌ها هم بالاخره یک روندی داشته است. روزنامه سلام نقش مهمی در ریزش‌های درون حکومت و باز شدن فضا داشته است. هم‌چنین نقش او در مجمع روحانیون مبارز و برآمد آقای خاتمی.»

بخش هایی از گزارش دویچه وله

به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotn

Print Friendly, PDF & Email
دکمه بازگشت به بالا