مردم برای بانکها کار میکنند
آیا مردم برای تامین آتیه خود و فرزندانشان کار و تلاش میکنند یا برای سودرساندن به بانکها و موسسات اعتباری؟
آرمان ملی، داوود علیبابایی: کمتر کسی را در جامعه کنونی ایران میتوان یافت که وامی به هر عنوان دریافت نکرده باشد. از این رو اکنون مشاهده میشود که انواع و اقسام بانکها، تعاونیهای مالی و اعتباری، موسسات مالی و اعتباری، صندوقهای قرضالحسنه و … در اقصینقاط کشور مانند علف در زمین سبز شدهاند که بنا به نیاز مبرم مردم و تورم افسارگسیخته نرخ سودهای بالایی بر وام در نظر گرفته و آن را در قالبهای مختلف از وام مسکن گرفته تا وام خرید کالاهای ضروری عرضه میکنند.
در این بین اخذ ودیعه ضمانت یا شرط داشتن ضامن رسمی به یکی از پیچوخمهای اصلی دالان بانک و موسسات اعتباری تبدیل شده است. این چرخه این سوال را به ذهن میرساند که آیا مردم برای تامین آتیه خود و فرزندانشان کار و تلاش میکنند یا برای سودرساندن به بانکها و موسسات اعتباری؟
در شرایط امروز اقتصاد ایران کسبوکارها با چنان رکودی مواجه هستند که بسیاری از فعالان بازارهای تولیدی و بازرگانی چارهای جز دریافت وام از مراکز مالی، آن هم با درصد بهره بالا ندارند. به دنبال این رکود، بیشتر تسهیلاتگیرندگان همواره با معوقه بانکی مواجه هستند و علاوه بر سود مرکب بانکی، باید شش درصد هم جریمه بپردازند. به همین دلیل آنها سرانجام طعم تلخ ورشکستگی را میچشند. در رکود تولید داخلی، دولت تامین نیازهای اساسی مردم را منوط به واردات میکند و به شکل دیگری تولیدکنندگان داخلی را به انزوا میکشاند. چنانکه به جرات میتوان ۷۰ تا ۸۰ درصد فعالان بازار را جزو گروه ورشکستهها قلمداد کرد. تولیدکنندگان و صاحب صنایع بزرگ کشور نیز حال و روز بهتری ندارند و ادامه فعالیت آنها هم وابستگی شدیدی به وامهای بانکی با بهره بالا پیدا کرده است. این افراد نیز توانایی خود برای رقابت با اجناس وارداتی را از دست دادهاند. اتفاقی که نتیجهای جز ورشکستگی، بیکاری و فقر ندارد.
اما از سوی دیگر این بانکها هستند که هر روز متمولتر و سرمایهدارتر میشوند و غول نقدینگی و تورم را بزرگ و بزرگتر میکنند. چرا باید تولیدکنندگان و تجار رسمی در کشوری نظیر ایران با این ثروت و درآمد سرشار نفتی این چنین دچار بحران اقتصادی شوند؟ در ادامه این روند صنایع تولیدی جای خود را به دلالی، واسطهگری، چکخردکردن و کارهای نامشروع اقتصادی داده است. امروز بهجای اینکه اقتصاد چین، مالزی، ژاپن و غیره را الگوی توسعه خود قرار دهیم، تمام ابعاد اقتصاد را به دلالی وابسته کردهایم. این چنین است که فقر، گرانی و بیکاری بر جامعه حاکم میشود و مردم چون نمیتوانند مخارج روزمره خود را از راه کسبوکار رسمی تامین کنند، به کارهای نامشروع اقتصادی روی میآورند. به همین سبب است که به گفته مسئولان مبارزه با قاچاق کالا سالانه ۱۸میلیارد دلار کالا بهطور قاچاق وارد کشور میشود. جالب اینکه بانک مرکزی بخشنامههای متعددی در زمینه سهلشدن اخذ وام برای افراد نیازمند، کسبه، تولیدکنندگان و بازرگانان صادر میکند، اما بسیاری از بانکها زیر بار این بخشنامهها نمیروند و از آن عدول میکنند؛ انگار نه انگار که آنان زیر نظر بانک مرکزی هستند. گویی که مردم کار میکنند تا بانکها و موسسات اعتباری هر روز ثروتمندتر شوند.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotn