
مراعات نکنید، بگویید!
وزیر بهداشت به سیاق همه مدیرانی که دیگر طاقتشان تمام شده و خود را در تنگنای حجم گستردهای از انتقادات میبیند ناگهان زبان به گلایه باز میکند،
همدلی، ظاهر گودرزی: یک از ابزارهای مدیریتی در ایران چیزی است به نام «اگر مجبور شوم خیلی چیزها را میگویم»، حتی گاهی از ابزارهایی مانند اقتدار، شجاعت، تدبیر، به روز بودن، آگاه بودن، انعطاف داشتن، مشورتپذیر بودن و خیلیهای دیگر کاربردیتر است. طوری که احساس میشود مدیران ما پشت این ظرفیت پنهان میشوند و تلاش میکنند در دوران مدیریتیشان آن را غنی کنند. بنابراین در حالی که از یک مدیر در تمام دو سال گذشته، یا مثلا در تمام دو ماه گذشته شنیدهایم که «همه چیز خوب است»، «همه چیز تحت کنترل است»؛ یک دفعه میبینیم در خروجی عملکردها اوضاع چندان هم خوب نیست. بعد ناگهان هجمه علیه مدیر ایجاد میشود که چرا نگفتی؟ چرا همه چیز برعکس شد؟ و چراهای دیگر، مدیر هم که خود را در تنگنا میبیند کمی گلایه میکند و حرفهایش را با «اگر مجبور شوم خیلی چیزها میگویم» خاتمه میدهد. حالا اتفاق روزهای گذشته را نگاه کنید.
وزیر بهداشت به سیاق همه مدیرانی که دیگر طاقتشان تمام شده و خود را در تنگنای حجم گستردهای از انتقادات میبیند ناگهان زبان به گلایه باز میکند، میگوید «تصمیم به بازگشاییها از جهل ما نبود بلکه مجبور بودیم، چرا که پولی نداشتیم که به دکهدار و راننده تاکسی بدهیم.»، بعد هم مثال از انگلیس میآورد، «که آنها پول داشتند، به شهروندانشان پرداخت کردند که ضرر و زیان دوران کرونا را جبران کرده باشند.» آقای وزیر مستقیم و غیرمستقیم به مشکلات اقتصادی، فقر و اعتراضهای احتمالی هم اشاراتی داشتند و در کلامشان هشدارهایی هم بود که مثلا «رئیسجمهور، دولت، نیروهای امنیتی و انتظامی باید حواسشان به معیشت مردم باشد» و بعد تهدید هم کردند که اگر مجبور شوند حرفهایی میزنند که «فراتر از ظرفیت برخی اندیشهها است.» یعنی ما وزیری را دیدیم که در روزهای گذشته ندیده بودیم.
حالا شما نگاه کنید؛ همه این مواردی که وزیر بهداشت گفتند چیزهایی بود که در روزها و ماههای گذشته بارها و بارها توسط کارشناسها و روزنامهها گفته و نوشته شد، اما شنیده نشد، حتی گفتند که در زمین دشمن بازی نکنید. حالا که وزیر بهداشت هم یک پایش را در زمین دشمن گذاشته است، جا دارد که مدیران سیاسی و اقتصادی ما شجاعت بیشتری به خرج دهند و با مردم با صداقت بیشتری صحبت کنند. اینکه با افزایش قیمت دلار و افزایش هزینههای زندگی یک مدیر بگوید همه چیز تحت کنترل است، بهخدا به آدم برمیخورد، اگر کنترل همه جانبه شما بر اوضاع نتیجهاش این است وای از روزی که کنترل از دستتان خارج شود، آن روز چه باید کرد؟ مردم خیلی از چیزها را میدانند اما به مدیری که شوآف میکند و روایتگر تحت کنترل بودن اوضاع است در حالی که شرایط چندان هم خوب نیست، اعتماد نمیکنند.
چرا وقتیکه تعداد کشتههای ناشی از کووید۱۹ از ۲۰۰ نفر بیشتر میشود، تازه وزیر بهداشت فریاد وامصیبتا سر میدهد که «ما از یک میلیارد دلار زیر ۳۰درصد را دریافت کردیم.» چرا زودتر نگفتید؟ آیا مردم نامحرم پول خود بودند؟ چرا امروز وزیر میگوید اگر بیشتر فشار بیاورید چیزهایی میگویم که فراتر از ظرفیت برخی اندیشهها است؟ آقای وزیر، اگر چیزهایی هست بگویید، در برابر مردم مراعات ظرفیت برخی اندیشهها را نکنید. هیچ کسی محرَمتر از مردم وجود ندارد. دستگاه «بگم بگم» راه نیندازید، اجازه دهید با مشخص شدن اصل و اساس امور همه آگاه شوند که چه اتفاقی افتاده است.
به کانال صدای مردم در تلگرام بپیوندید
@sedayemardomdotnet